«ابوالفضل رحیمیشاد»، فعال صنفی معلمان و عضو کانون صنفی معلمان ایران، در یادداشتی که در اختیار «ایرانوایر» گذاشته، مطالبه همگانی «همهپرسی برای اصل نظام» را، مقدم بر انتخابات ریاستجمهوری یا هر انتخابات دیگری میداند و برگزاری رفراندم را، راهی برای برونرفت از جامعه عنوان میکند.
آقای رحیمیشاد با حکم بازنشستگی اجباری روبهرو شده است.
یادداشت کامل این فعال صنفی معلمان را، در زیر میخوانید.
***
شکاف دولت-ملت در ایران دیگر چیزی نیست که قابل کتمان بوده یا نیاز به اثبات داشته باشد. از سال ۱۳۹۸ تا امروز، این شکاف هر روز عمیقتر هم شده است. در این مدت، فساد و ناکارآمدی روزافزون در حوزههای مختلف سیاسی و اقتصادی و بیتوجهی قوای مختلف به مطالبات اقتصادی و اجتماعی و توسل بیش از پیش به خشونت و شیوههای مختلف سرکوب معترضان، از اخراج در محیط کار گرفته تا زندان و کشتار -حتی کشتار کودکان- بر زوال مشروعیت نظام افزوده است.
تفاوت معنادار نتیجه واقعی سه انتخابات از اسفند ۱۳۹۸ تا اسفند۱۴۰۲ با انتخاباتهای پیشین، بهطور آشکار موید این مدعاست. بهنظر نمیرسد که انتخابات زودرس ریاستجمهوری در تیر، از این جهت متفاوت با سه انتخابات قبل باشد. اگرچه برخی تصور میکنند که نظام با استفاده از حادثه منجر به مرگ رییس دولت و همراهان او و همزمانی مراسم چهلم با انتخابات ریاستجمهوری، میتواند افکار عمومی را تحتتاثیر قرار داده و تا حدودی این نقیصه را جبران کند.
اما فراموش نکنیم که باوجود همه تلاشها و تبلیغات در دی ۱۳۹۸، نظام نتوانست از ترور «سلیمانی» برای کاستن از این شکاف استفاده کند و کمتر از ۵۰ روز بعد در انتخابات ۲ اسفند با یک «نه» بزرگ از سوی جامعه روبهرو شد. علاوهبر همه اینها، آن روز وقایع تلخ و اسفناک سال ۱۴۰۱ هم پیش نیامده بود.
اما از آنجا که این شرایط، متقابلا هم به ضرر مردم و کشور و هم حکومت است و هم تداوم آن جز افزایش بحرانها و مشکلات غیرقابل حل نتیجه دیگری نخواهد داشت، بایستی تمام مردم و بهویژه کسانی که به هر نحو دسترسی به رسانههای پرمخاطب دارند و در بین اقشار و اصناف گوناگون جامعه از اعتماد و اعتبار نسبی برخوردارند، برای تغییر این شرایط تلاش کنند.
در گام نخست، همه باید بپذیریم که این شرایط با انتخابات ریاستجمهوری -ولو انتخاباتی بهاصطلاح رقابتی و حتی افزایش واقعی تعداد آرا- تغییر نخواهد کرد. زیرا در خوشبینانهترین حالت به سال ۱۳۸۸ یا ۱۳۹۲ برمیگردیم که همان انتخاب و حضور کمنظیر، ثمرهاش همین است که الان شاهد آن هستیم و در یک فرایند ما و ایران را به اینجا رسانده است.
پس چه باید کرد؟ آیا باز باید منتظر یک حادثه تلخ بنشینیم؟ آیا باید منتظر وقوع یک جنگ یا یک کودتا باشیم؟ یا منتظر فروپاشی سیاسی و اجتماعی و وقوع هرج و مرج و جنگ داخلی؟ در تمامی این موارد، بیارادگی و بیعملی عنصر اصلی است. ما هیچ نقشی جز تماشاگر بودن بر عهده نداریم.
اما راه دیگری هم وجود دارد؛ راهی که بر اراده و خواست جمعی ما استوار است. البته بهکارگیری این راه نیز بدون مشکلات و هزینه نیست. ولی کم خطرترین و کم هزینهترین و از همه مهمتر، مطمئنترین راه برون رفت از این وضعیت است که آن هم برگزاری یک همهپرسی زیر نظر اشخاص و نهادهای مورد وثوق مردم و سازمانهای بینالمللی برای مشخص شدن نظر مردم درباره اصل نظام است.
همهپرسی مشابه سال ۱۳۵۷ (جمهوری اسلامی آری یا نه)، با این تفاوت که در آن سال، نه مردم و نه حتی رهبران سیاسی، هیچ اطلاعی نه از شکل این نظام داشتند و نه از محتوای آن و فقط و فقط به یک اسم رای دادند که -فارغ از نتیجه- حاکی از انتخابی ناآگاهانه است.
اما امروز پس از ۴۶ سال، مردم هم از شکل، هم از محتوا و هم از نتیجه و عملکرد نظام جمهوری اسلامی با خبر هستند و برخلاف سال ۱۳۵۷، میتوانند کاملا آگاهانه در یک همهپرسی سالم و قابل قبول اعلام کنند که آیا به تغییر و بهبود شرایط و رفع مشکلات با حفظ نظام کنونی باور دارند، یا تغییر نظام سیاسی را مقدمه و لازمه تغییر برای بهبود شرایط و رفع بحرانها و حل مشکلات میدانند؟
نتیجه این همهپرسی هرچه باشد، گام بزرگی برای خروج مردم و ایران و حتی حاکمان از این شرایط خواهد بود. بنابراین وظیفه آگاهان است که مردم را به سمت این مطالبه دعوت نمایند و برای همه تبیین کنند که در شرایط کنونی، «همهپرسی برای اصل نظام»، مقدم بر انتخابات ریاستجمهوری یا هر انتخابات دیگری است. بدون انجام آن، روزهایی به مراتب تلختر، سختتر و بحرانیتر از قبل در انتظار کشور و مردم و از همه بدتر در انتظار کودکان، نوجوانان، جوانان و آیندهسازان ایران خواهد بود.
اگر خواستار کاهش و توقف مهاجرت نخبگان و هموطنانمان و بازگشت سرمایههای انسانی، مادی و غیر مادی به ایران هستیم، اگر خواستار توسعه پایدار و بیبازگشت ایران هستیم، اگر خواستار یک نظام حکمرانی نرمال و معمول مثل بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی هستیم، حتی اگر خواستار کاهش تنش در روابط بینالمللی هستیم؛ مطمئنترین راه، ابتدا مطالبه همگانی و عمومی همهپرسی (رفراندوم) و سپس برپایی آن است.
راههای دیگر هرچه باشد پرهزینهتر، پرمخاطرهتر و همراه با پیامدهای منفی بسیار خواهد بود. تعلل و سستی در این راه پشیمانی بیفایده و شاید غیرقابل جبران برای همه ما بهدنبال خواهد داشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر