رویا منصوری، شهروندخبرنگار
انتخاب چهاردهمین رییس جمهوری ایران امروز در حالی برگزار شد که جامعه نه آن فضای دو قطبی دورهای قبل که فضایی سه قطبی را تجربه میکند.
هواداران حکومت که معمولا از طیف سنتی و مذهبی جامعه هستند، بیشتر به دو نامزد اصلی اصولگرایان، یعنی «محمدباقر قالیباف» و «سعید جلیلی» گرایش دارند. بخشی از اصلاح طلبان نیز که هنوز به تغییر و گشودن پنجرهای به جهان امیدوارند، به سمت «مسعود پزشکیان» کشیده شدهاند و گروهی از مردم که شمارشان هم کم نیست، همچنان با صندوقهای رای قهر هستند و اصل حاکمیت را قبول ندارند.
گشتی در میان مردم از پایین تا بالای شهر نیز همین موضوع را تایید میکند. «راحله»، دختر چادری و دانشجوی رشته الهیات که در محدوده میدان «محمدیه» تهران زندگی میکند، میگوید: «من هنوز رای ندارم ولی تا شب حتما به یکی از دو نامزد اصلی اصولگرایان، یعنی قالیباف یا جلیلی رای خواهم داد. خانواده ما بیشتر به سمت جلیلی گرایش دارند و به او رای دادند اما خودم هنوز بین این دو نفر تردید دارم. رای دادن وظیفه شرعی و مدنی است که حتما باید انجام داد.»
در محدوده خیابان «جوانمرد قصاب»، زن مسنی در حالی که چند کیسه پلاستیکی میوه و مواد خوراکی در دست دارد و چادرش را با دندان محکم گرفته است تا از افتادن آن جلوگیری کند، برای چند لحظه کیسههای دستش را زمین میگذارد و راجع به مشارکت در انتخابات میگوید: «من حوالی ظهر رفتم مدرسه نزدیک محل خانه و به جلیلی رای دادم. آقای جلیلی از جنس خودمان است و درد مستضعفان را میشناسد. اگر او رییس جمهوری شود، حتما گرهای از مشکلات اقتصادیمان باز میشود.»
وقتی از ساکنان جنوب و محلههای پایین شهر تهران در مورد حضور در انتخابات سوال میکنی، یا میگویند در انتخابات شرکت نمیکنند و یا گزینه آنها «محمدباقر قالیباف» و «سعید جلیلی» است.
«سیدجعفر» که بازنشسته است و در یکی از همین محلههای جنوب تهران مغازه خواربار فروشی دارد، در اینباره میگوید: «قالیباف بهترین گزینه است. او ادامه دهنده راه ابراهیم رئیسی است. اول امسال که هنوز رئیسی رییس جمهوری بود، حقوق بازنشستگی من دو میلیون تومان اضافه شد، تا به آن زمان این مبلغ افزایش حقوق نداشتم. درست است که تورم آنقدر زیاد و هزینههای زندگی بالا است که هر چه قدر هم افزایش حقوق داشته باشیم، باز هم به چشم نمیآید اما از این که ۵۰۰ هزار تومان در سال اضافه شود، بهتر است. به همین دلیل من به قالیباف رای دادم.»
در مقابل ساکنان مناطق شمالی و غرب تهران که در انتخابات شرکت میکنند، بیشتر مایلند «مسعود پزشکیان» رییس جمهوری شود.
«کامران» که یک موسسه زبان انگلیسی در خیابان «سعادتآباد» تهران دارد، از چند روز پیش مرتب با دوستان و آشنایانش تماس گرفته و تلاش کرده است آنها را برای رای دادن به پزشکیان متقاعد کند. او میگوید: «من و بسیاری دیگر از همفکرانم زخم خورده این نظام هستیم. ما هم داغدار مهسا، نیکا و... هستیم. اما راه مبارزه، قهر کردن با صندوق رای نیست. راهش این است که با انتخاب یک نامزد میانهرو، حداقل به بخشی از خواستههایمان برسیم.»
«هانیه» پزشک عمومی است و در منطقه «ولنجک» مطب دارد. او خودش را راضی کرده است در انتخابات شرکت کند و به پزشکیان رای دهد. معتقد است: «اگر بگذاریم طیف سنتی نامزد خودشان، یعنی جلیلی یا قالیباف را رییس جمهوری کند، باید باز همین دوران انزوایی که در زمان رئیسی تجربه کردیم را ادامه دهیم. من امیدوارم با رییس جمهوری شدن پزشکیان، روزنهای به سوی دنیا و گشایش اقتصادی برای کشور ایجاد شود.»
در مقابل این دو گروه، گروه سومی هم هست که همچنان اصل حاکمیت را رد میکند. این افراد معتقدند شرکت در انتخابات، خیانت به خون کشته شدههای جنبش «زن، زندگی،آزادی» است.
وقتی در مترو از «کیارش»، دانشجوی دکترای «دانشگاه تربیت مدرس» در خصوص شرکت در انتخابات امروز سوال میکنم، میگوید: «نه من و نه بسیاری دیگر از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس اصلا توجهی به این سیرک انتخاباتی نداریم. ما سالها است که از شخص رهبر جمهوری اسلامی و ارکان حکومتش بیزار شدهایم. با این که هنوز دانشجو هستیم اما در یکی از شرکتهای خصوصی هم مشغول کارم. حقوق بدی ندارم؛ حدود ۳۵ میلیون تومان در ماه. اما دردم و مشکلم تنها اقتصاد نیست، این مملکت دیگر جای نفس کشیدن نیست. خیلی وقت است من و بسیاری دیگر از دانشجویان از این دیکتاتوری ناامید شدیم و به دنبال مهاجرت از کشور هستیم. کافی است یک روز سری به دانشگاهها بزنید تا ببینید چه تعداد از دانشجویان دنبال رفتن از کشور هستند. حالا این یکی رییس جمهوری شود یا آن یکی، دیگر هیچ فرقی نمیکند.»
«نسترن» که مدیر بازاریابی در یک شرکت واردات کالا در محله «جردن» است هم درباره مشارکت در انتخابات میگوید: «هر کس شرکت کند، خائن است. حکومت قصد هیچگونه تغییری در اصول و سیاستهایش را ندارد و با این بازیها و علم کردن پزشکیان، قصد دارد مشارکت را بالا ببرد. بدا به حال مردمی که گول این حقهبازها را بخورند.»
ساعت حدود هفت بعدازظهر است و جلوی شعبه اخذ رای در میدان «کاج» تهران، تعدادی از مردم به صف ایستادهاند تا رای دهند. چند نفر از عابران پیاده که از کنار آنها رد میشوند، با طعنه و نیشخند میگوید: «جای تاسف است، شماها آدم نمیشوید! هر بلایی سرتان بیاید، حقتان است! باز هم میآیید و رای میدهید! شماها بیغیرت هستید.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر