close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
زنان

زنان معلم، قربانی نگرش‌های جنسیتی

۱۷ اسفند ۱۳۹۳
آیدا قجر
خواندن در ۵ دقیقه
زنان معلم، قربانی نگرش‌های جنسیتی

شنبه نهم اسفند ماه «محی‌الدین بهرام محمدیان»، رییس «سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی» وابسته به وزارت آموزش و پرورش گفت حضور معلمان زن در کلاس‌های درس پسران در مقطع ابتدایی باعث رشد این دانش آموزان با «گرایش‌های زنانه» و «رفتارهای نامتجانس» می‌شود.

او اضافه کرد که این مساله باعث خواهد شد مردان «نسل آینده» بیش تر به سوی استفاده از «رنگ صورتی» بروند.

محمدیان در حوزه‌ علمیه، شاگرد روحانیونی چون «صادق خلخالی» بوده و رتبه‌ نخست اولین کنکور «دانشگاه امام صادق» را نیز کسب کرده است.

اگرچه اظهارنظر محمدیان در مورد تاثیر معلم زن بر هویت جنسیتی دانش‌آموزان اولین بار است مطرح می‌شود اما او پیش‌تر نیز از تفکیک جنسیتی در حوزه‌ آموزش حمایت کرده و در روزهای پایانی دولت محمود احمدی‌نژاد از تالیف کتاب «سبک ‌زندگی» با تفکیک جنسیتی خبر داده بود.

محمدیان در آذر ماه سال جاری گفت که درس «آموزش و مدیریت خانواده» به دوره‌ متوسطه اضافه خواهد شد و متون آن احتمالا تفکیک جنسیتی می‌شوند.

تفکیک جنسیتی محتوای درس ها در سال گذشته نیز مورد تاکید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت. طبق نظر وی، کتاب‌های درسی پسران باید حول مسایل مربوط به «کار و زندگی» و محتوای درسی دختران بر محور «خانه‌داری و تربیت فرزندان» باشد.

در سطحی گسترده تر، کنار گذاشتن معلم های زن از مدرسه ها به دلیل جنسیت آن‌ها، مساله‌ای ‌است که پیش‌تر از سوی «عبدالوحید فیاضی»، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در راستای سیاست «تعادل‌سازی جنسیتی» مطرح شده بود.

او با اشاره به این‌ که ۵۳ درصد معلم ها و ۴۸ درصد دانش‌آموزان را زنان و دختران تشکیل می‌دهند، خواستار محدود کردن استخدام زنان در این حوزه‌ شد. این در حالی ا‌ست که در کشورهای اروپایی نیز بیش تر معلم های مدرسه ها را زنان تشکیل می‌دهند؛ ۸۰ درصد معلم ها در فرانسه زن هستند.

طبق آمار سال ۱۳۵۵، ۵۲ هزار مرد و ۶۲ هزار زن در دبستان‌های دولتی و دو هزار و۲۰۰ مرد و۵هزار زن نیز در دبستان‌های غیردولتی به حرفه‌ معلمی مشغول بودند.

این آمار در حال حاضر به گفته‌ «یوسف نوری»، رییس مرکز آمار و فن‌آوری وزارت آموزش و پرورش، ۵۳۲ هزار زن و ۴۸۱ هزار مرد است که در نسبت با مکان جغرافیایی این رقم متفاوت است.

دلایل این تفاوت به گفته‌ «شیرزاد عبداللهی»، کارشناس مسایل آموزش و پرورش، به نگاه مکان‌های جغرافیایی مختلف به جنسیت و قوانین بستگی دارد: «در شهرها و استان‌های محروم هنوز شغل معلمی برای مردان جذاب است و مسایل فرهنگی و تعصب نیز اشتغال خانم‌ها را محدود کرده است. از سوی دیگر، تراکم خانم‌ها در کلان‌شهرها، استفاده از قانون انتقال به تابعیت از همسر است.»

با وجود چنین باورهایی درباره معلم های زن، کارشناسان و نیروهای تصمیم‌گیرنده نیز معتقدند زنان به دلیل جنسیت خود صبور و خویشتن‌دار هستند و برای جلوگیری از افت عاطفی به دلیل جدا شدن ناگهانی کودک از محیط خانواده، نیاز به حضور معلم های زن دارند تا کمی از مهر مادری را برای آن ها جبران کنند.

طبق تعریف جمهوری اسلامی، اولویت نقش زنان در محیط خانواده، تربیت فرزندان و همراهی با همسر است. تاکید بر این مساله همواره در اسناد، طرح‌ها، لوایح و قوانین تصویب شده وجود دارد.

 «سعید پیوندی»، استاد جامعه‌شناسی مقیم پاریس که در زمینه نظام آموزشی و تعلیم و تربیت تخصص دارد، با تاکید بر این که حرف های محمدیان پایه‌ علمی و آکادمیک ندارد، به نکته این مقام دولتی درباره رنگ صورتی اشاره می کند و می گوید: «در بسیاری از نظام‌های آموزشی جهان، زنانه شدن کادر آموزشی پدیده گسترده‌ای ا‌ست. بنابراین، اگر چنین رابطه‌ای درست بود، ما باید شاهد پدیده خیلی وسیع و اجتماعی بودیم که به راحتی به چشم می‌آمد. با توجه به آن‌چه که می‌دانیم، برقرار کردن رابطه میان جنسیت معلم و هویت جنسی و جنسیتی دانش‌آموزان اعتبار علمی و آکادمیک ندارد. از سوی دیگر، در همه‌جای دنیا نوع رنگ‌ها به خاطر مجموع رفتارهای اجتماعی در بعد جنسیتی مطرح می‌شود و این بعد در روندهای جامعه‌پذیری مشارکت می‌کند. پدر و مادرها در انتخاب رنگ‌ها برای لباس کودکان به دنیا نیامده نیز به جنسیت او توجه می‌کنند؛ مساله‌ای که در ساختن اسباب‌بازی‌ها یا فیلم‌های بچه‌ها رعایت می‌شود. این‌ها همه نشانه‌های جنسیتی و مورد اعتراض فمینیست‌های فعال جهان است. اگر جوامع با آگاهی و هوشیاری با این مساله برخورد کنند، در بلند مدت می‌توان اثرات این تفکیک جنسیتی رنگ‌ها را کاهش داد. این امر اما در کوتاه‌مدت به دلیل بعد فرهنگی و رفتار اجتماعی عمیق، عملی نیست.»

طرح این موضوع در ایران از نظر این جامعه‌شناس اما سوال‌برانگیز است: «پوشش معلمان یا اشیای مورد استفاده‌ آن‌ها در مدارس ایران رنگ‌هایی مرده، غیرشاد، غیرجذاب و بزرگ‌سالانه دارند. رنگ‌های شادی مانند صورتی در این محیط وجود ندارد که معلم های زن بتوانند از طریق آن احیانا بر دانش‌آموزان پسر اثر بگذارند. این رنگ‌ها در مکان‌هایی هستند که بچه‌ها به همراه پدر و مادر یا اطرافیان خود در آن زندگی می کنند.»

از سوی دیگر، ابراز هویت جنسی در جامعه‌ ایران تابویی‌ سراسری ا‌ست که در اکثر مواقع به دلیل قوانین جمهوری اسلامی به خودسانسوری منتهی می‌شود. طبق این قوانین، مجازات‌های سنگینی برای هویت‌هایی غیر از زن و مرد و روابطی غیر از دگرباشی تعیین شده است.

پیوندی با اشاره به این موضوع می گوید: «از آن‌جایی که مساله هویت جنسی در ایران موضوعی ممنوعه است و عملا نظام آموزشی در این موارد مقابل همه سکوت می‌کند، خیالات و تصورات بچه‌ها بسیار قوی می‌شوند و دست‌یابی به این اثر نیاز به تحقیق جدی‌تر دارد.»

اما دغدغه‌ مسوولان حذف عشق از کل جامعه است: «اسم این سیاست را "بیگانه با عاطفه جنسیتی" یا "بدون عشق تربیت کردن بچه‌ها" می‌گذارم. یعنی تمام نشانه‌های دوست داشتن جنس مخالف یا دیگری که کودکان می‌توانند آموزش ببینند، از کتاب‌های درسی یا گفتمان آموزشی حذف می‌شود. تمام نشانه‌هایی که بچه‌ها می‌توانند از آن در خیالات خود تصویری از رابطه‌ عاشقانه‌ دو نفر داشته باشند، کنار می‌رود. این مساله به دیگر حوزه‌ها و کل جامعه نیز سرایت کرده است. از این‌جا است که موضوع هویت جنسیتی در ایران تبدیل به موضوع پیچیده‌تری می‌شود چون باید فکرشود که چه‌گونه در نظام آموزشی که هیچ صحبتی از این مسایل به میان نمی‌آید، بچه‌ها می‌توانند پاسخ سوال‌های طبیعی خود را پیدا کنند. اما مسوولان حتی آخرین جاهایی که می‌تواند آموزش‌دهنده‌ عشق یا علاقه شود را محدود می‌کنند. در نتیجه‌ آن، کودک عشق را یاد نمی‌گیرد و با رابطه‌ عاطفی - عاشقانه بیگانه می‌شود.» 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان هرمزگان

هجوم ریزگردها به هرمزگان

۱۶ اسفند ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۳ دقیقه
هجوم ریزگردها به هرمزگان