شایا گلدوست
خبرگزاری «ایرنا» در تیتری، از تجمع اعتراضی دانشجویان بسیجی در روز پنج آبان ۱۴۰۱ مقابل سفارت بریتانیا خبر داد.
این خبرگزاری با انتشار عکسهایی از این تجمع نوشت: «جمعی از دانشجویان صبح پنجشنبه پنج آبان ۱۴۰۱ در اعتراض به نقش دولت انگلیس و رسانههای وابسته به این کشور در اغتشاشات اخیر، مقابل سفارت انگلیس در خیابان فردوسی تهران تجمع کردند.»
در عکسهای منتشر شده از این تجمع، تصاویری از به آتش کشیدن پرچم جامعه رنگینکمانی در کنار پرچم بریتانیا به چشم میخورد که واکنش بسیار زیادی را از سوی جامعه رنگینکمانی و کنشگران این حوزه به دنبال داشته است.
بسیاری معتقدند چنین حرکتی نشاندهنده عجز و ناتوانی جمهوری اسلامی در مقابل به پا خاستن و همراه شدن جامعه رنگینکمانی ایرانی با اعتراضات سراسری است.
آنها میگویند ترسی که حکومت از آشکار شدن هویت جامعه رنگینکمانی نشان میدهد، تاییدی بر این موضوع است که در بیش از چهار دهه اخیر، با وجود همه تلاشها و صرف هزینههای گزاف که برای سرکوب این جامعه به حاشیه رانده شده انجام داده، بینتیجه مانده و امروز صدای آنها بلندتر از هر زمان دیگری است.
«امیرا ذوالقدری»، کنشگر برابری جنسیتی با انتشار تصاویر به آتش کشیده شدن پرچم رنگینکمانی در مقابل سفارت بریتانیا، در حساب کاربری اینستاگرام خود نوشته است: «حکومت از هویتهای متنوعی که این همه سال به تاریکی و انزوا برده شده بودند و حالا پررنگتر از همیشه آشکار شدهاند و سینهشان را برای آزادی همه سپر میکنند، میترسد.»
او به «ایرانوایر» میگوید: «آتش زدن پرچم جامعهی الجیبیتی اتفاق تازهای در ایران نیست اما چرا این پرچم در کنار پرچمِ ملتهای به زعم آقایان، متخاصم مثل بریتانیا و امریکا آتش زده میشود؟ دلیلش این است که جمهوری اسلامی به خوبی از قدرتِ جامعهی الجیبیتی آگاه است. من فکر میکنم حاکمیت در تهران به خوبی این حقیقت را لمس کرده که یکی از دلایل مهمِ توجه جامعه جهانی در این برهه از زمان به مسایل ایران، پر رنگ بودنِ مساله زنان و جامعه الجیبیتی در این انقلاب است.»
امیرا ذوالقدری معتقد است مقامات جمهوری اسلامی در این مدت دیدهاند که اعضای جامعه الجیبیتی چهطور صدای مردم ایران را به جامعه مدنی و جنبشهای مردمی پیشرو در دنیا گره زده و آزادی ایران را به مساله و موضوع مورد بحث مردم دنیا بدل کردهاند.
میگوید آنها همچنین شاهد بودهاند که جامعه الجیبیتی ایران چهطور با تلاشی خستگیناپذیر، متحدانش را در سطح سیاستمداران، خبرنگاران و افراد مشهور ملزم به واکنش نشان دادن نسبت به شرایط ایران کرده است: «تعداد افراد سرشناس از جامعه الجیبیتی که از آسیا تا قاره امریکا از انقلاب مردم ایران حمایت کردهاند، دیگر به سختی قابل شمارش است و این امر دلیلی ندارد به جز تلاشهای شبانهروزی جامعه الجیبیتی ایرانی در داخل و خارج از مرزهای ایران.»
ذوالقدری در پاسخ به این پرسش که با توجه به این که جامعه رنگینکمانی ایرانی حتی در خارج از کشور تشکل یا سازمان منسجمی ندارند، چهطور توانسته است این همه با قدرت عمل کند، میگوید: «نکته جالب توجه این است که اعضا این جامعه بدون این که حتی یک گروه منسجم فرا مرزی برای برنامهریزی فعالیتهایشان داشته باشند، از ازمیر در ترکیه و برلین آلمان تا تورنتو و ونکوور در کانادا، همگی در یک جهت قدمهای منسجمی برداشته و توانستهاند یکدیگر را تکمیل کنند. چنین انگیزه عظیمی برای تغییر و شکل دادن به ایران نوین، قاعدتا یک نظام کهنه و فاسد که به زور اسلحه ادامه حیات داده است را میترساند. کسی که میترسد هم قاعدتا آتش نفرت را رو به خواستههای مردم باز میکند. اما جامعهی الجیبیتی با این آتش غریبه نیست؛ یک روز آتش نفرت به پرچم رنگینکمانی ما گرفته است، یک روز مثل این روزها، به سینه ما در تظاهرات مینشیند. اما کسانی که پرچم ما را آتش میزنند، نمیدانند انگیزه عظیم جامعه الجیبیتی برای تغییر، نه از پول و داشتن مزیتها بلکه از همین حسِ تلخِ خاکستر شدن برخاسته است. همه ما همجنسگرایان، دوجنسگرایان،افراد ترنس، نانباینری و اینترسکسهای ایرانی بارها در زندگی خاکستر شده و این حس تلخ خاکستر شدن را تجربه کردهایم اما این روزها در حال تجربه شیرینیِ پروازِ ققنوسوارمان هستیم. پس هرچه آتش بزنند، فقط به گلهای باغ گلستانِ انقلابِ مردم اضافه میکنند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر