نوک پیکان حمله جنسیتزدگی و تبعیض سیستماتیک در طرحهایی چون بازگشت گشت ارشاد درحالی متوجه دختران جوان و زنان است که آنها برای شکست این شیوهها، نیازمند خوراک فکری علمی و خلاقانهاند. چیزی که نظام آموزشی در ایران بهدلیل دوری از اجرای تفکر انتقادی، نتوانسته در دانشآموزان و دانشجویان آن را نهادینه کند.
***
این درحالیست که بیش از چهار دهه تلاش جمهوری اسلامی در نظام آموزشی ایران و اصرار بر روشهای جنسیتزده، نتوانسته آموزههای حجاب اجباری را به فرهنگ عمومی تبدیل کند و اینک آنها دست به دامن قوای قهریه خود از طریق ماموران انتظامی، دادگاه و محاکم قضایی، بر اصرار خود پافشاری میکنند.
در شرایطی که دختران و زنان ایران باوجود بمباران جنسیتزدگی و الگوهای سنتی-مذهبی در کتابهای درسی تن به آن ندادهاند، چگونه میتوان با توسعه آموزشهای برابریخواهانه، از فشار بر زنان و دختران ایران کاست؟
یکی از شیوههای مدنی مبارزه با جنسیتزدگی و تبعیضجنسیتی سیستماتیک در جمهوری اسلامی، تولید محتوا و خوراک فکری مناسب برای کسانی است که با دانشآموزان و دانشجویان سروکار دارند. کاری که بهطور مشخص «ضمیمه» بهعنوان نخستین کمپین رفع تبعیض جنسیتی از کتابهای درسی انجام دادهاست.
ورود به این عرصه وقتی از اهمیتی دوچندان برخوردار میشود که بدانیم سکوت یا نپرداختن به برخی رفتارها، میتواند نشانه جانبداری یا سوگیری در زمینه نابرابریهای جنسیتی محسوب شود.
«ایرانوایر» با اشاره به تلاشهای کمپین ضمیمه کوشیده تا چگونگی آموزش به معلمان، والدین و فعالان حوزه کودک از یک سو و آموزش به فعالان عرصه برابریخواهی را از سوی دیگر منعکس کند که در قالب گزارشهایی، در یکسال گذشته منتشر شده است. در این میان، پرسش این است که محتوای آموزشها برای آن دسته از علاقمندان که میخواهند راهی بهتر از آموزههای ایدئولوژیک کتابهای درسی پیش روی کودکان و نوجوانان بگذارند چیست و چه سرفصلهایی دارد؟
منابعی برای به نقد کشیدن جنسیتزدگی
آنچه امکان لمس بیشتر موارد جنسیتزدگی و آموزش ایدئولوژیک در کتابهای درسی را فراهم کرده، پژوهشی است که دکتر «سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد دانشگاه لورن فرانسه انجام داده و بر پایه همین پژوهش و دستاوردهای آن، دورههای آموزشی برای معلمان و سایر دستاندرکاران آموزش به کودکان طراحی شد. دکتر پیوندی کتاب آموزش برای معلمان را نیز از دل دادههای همین پژوهش طراحی و تالیف کردهاست.
او در تشریح چرایی انتشار دادههای این پژوهش تاکید کرده است: «واقعیت این است که نظام آموزشی ایران ازنظر نوع نگاه به موضوع جنسیت و نیز شرایطی که برای کار معلمان و دانشآموزان وجود دارد، در مقایسه با سایر کشورها، خودویژه است و بهآسانی نمیتوان همسان آن را در کشورهای دیگر دنیا یافت.»
دکتر پیوندی پس از بررسی نتایج پژوهش بر مولفههای جنسیتزدگی در ۴۱ کتاب درسی دوره دبستان، به هفت نتیجه آن اشاره میکند. بخشی از این پژوهش بر ۲ هزار و ۷۰۱ تصویر منتشر شده در این کتابها انجام شده است. نخستین نکتهای که این استاد دانشگاه لورن فرانسه بر آن تاکید میکند، «نابرابریهای چشمگیر کمی و کیفی میان زنان و مردان در کتابهای درسی ایران» است.
دیگر نتیجه این پژوهش نشان میدهد که تصویر مردان در کتابهای درسی سه برابر زنان است و حضور مردان در بازار کار، هفت برابر بیشتر از زنان است. بررسی این وضعیت در حوزه سیاست نشان میدهد که حضور مردان ۱۲ برابر زنان در کتابهای درسی بازنمایی شده است. نتیجه دیگر حاصل از بررسی نشان داده «زن در گفتمان غالب کتابهای درسی ایران، جنس ضعیف است.»
دیگر نتیجهای که پژوهش دکتر پیوندی بر آن تاکید دارد، این است که «زنان نباید خانواده، وظیفه مادری و بچهداری را از یاد ببرند و خانه بخش اصلی زندگی آنهاست» و در نتیجه حتی اگر از نظر آموزشی در سطح یکسانی با مردان قرار دارند، بهلحاظ پیشرفت شغلی این نکته را باید مد نظر داشته باشند. همچنین یکی دیگر از نتایج حاصل از دادههای پژوهش بر کتابهای درسی سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بر این نکته تاکید دارد که «در کتابهای درسی، نوعی بریدگی و انقطاع مادی، اجتماعی و نمادین میان زنان و مردان وجود دارد» و عموما حضور زنان را درصورتیکه تابع اصول دینی و سنتی ساخته و پرداخته حکومت باشند، پذیرفته است.
«کتابهای درسی ایران الگوهای زنانه موفق چندانی به دانشآموزان معرفی نمیکنند»، نتیجه دیگری از پژوهش دکتر پیوندی، بر محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی است. یکی از بخشهای قابل توجه در بررسیهای این جامعهشناس، حجم آموزههای دینی در کتابهای غیردینی دوره ابتدایی است که بر این اساس تاکید شده است: «دینزدگی برنامههای درسی و وجود یک معنویت تحمیلی، منبع دایمی تنشها در محیطهای آموزشی میان نسل جوان و دستگاه آموزشی است.»
حال باید دید که بر پایه چنین نتایجی، چه راه یا راههایی برای غلبه یا برونرفت از جنسیتزدگی تحمیلی کتابهای درسی پیش رو قرار داده شده است.
برای رهایی از جنسیتزدگی، چه سرفصلهایی آموزش داده میشود؟
کمپین ضمیمه علاوهبر پژوهشهایی که بر محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی انجام داده و میزان جنسیتزدگی در آن را ارزیابی کرده، دورههای آموزشی برای معلمان و دستاندرکاران آموزش به کودکان نیز برگزار کرد. آنچه در قالب دورههای آموزش به معلمان و سایر دستاندرکاران آموزش به کودکان مطرح شد، توسط مدرس این دورهها، دکتر سعید پیوندی، جامعهشناس و استاد دانشگاه لورن فرانسه، بهشکل یک کتاب آموزشی تدوین و در دسترس عمومی قرار گرفت.
یکی از مهمترین سرفصلهای بحث، درباره چگونگی شکستن انحصار آموزش به کودکان و آنچه در کتابهای دوره ابتدایی به آنها تحمیل میشود، پاسخ به این پرسش است که «نابرابری جنسیتی در آموزش به چه معناست؟» چیزی که دکتر پیوندی در کتاب «آموزش برابری جنسیتی در کلاس درس؛ کتاب راهنما برای معلمان» در فصل نخست به آن پرداخته است. «نظام آموزشی و چالش نابرابری جنسیتی» و سپس آنکه در کتابهای درسی چگونه این نابرابریهای جنسیتی نمود و ظهور یافتهاند، سرفصلهای دیگر این کتاب هستند.
چگونگی ورود معلمان به موضوع نابرابریهای جنسیتی در سیستم آموزشی ایران با تکیه بر دستاوردهای پژوهشهایی که در زمینه مولفههای جنسیتزدگی در کتابهای درسی، بحث دیگری است که مدرس دورههای آموزشی ضمیمه به آن پرداخت و سپس در کتاب راهنمای معلمان آنها را تشریح کرد.
برای نمونه، باتوجه به گروه سنی دانشآموزان، زندگینامهها، نوشتهها و گفتهها و یا تصاویر شخصیتهای شناختهشده فرهنگی، علمی، سیاسی و یا ورزشی داخل متون، تاثیر فراوانی بر آنها میگذارد. اگر در متون هیچ بحث انتقادی درباره وضعیت زنان و مردان در جامعه و یا تحول نابرابریهای جنسیتی وجود نداشته باشد، میتوان اینگونه برداشت کرد که نویسندگان با سکوت خود، بهنوعی نابرابریهای موجود را تایید کردهاند.
مثال دیگر، شاعران و یا نویسندگان زن صاحبنام معاصری است که هیچ نام و اثری از آنها در کتابهای درسی به چشم نمیخورد. این سانسور ادبی و جنسیتی را هم میتوان نشانه مخالفت نویسندگان و نهاد آموزش با بخشی از شاعران و نویسندگان تلقی کرد. سوگیری جنسیتی به شیوههای مختلف در متون، تصاویر و تمرینات درسی وجود دارد.
دکتر سعیدی پیوندی درباره چگونگی مواجهه با این رفتار سیستماتیک در کتابهای درسی و آنچه مولفانش وضع کردهاند، گفته است: «یک واقعیت جدید آموزشی در سالهای اخیر، آسانتر شدن دسترسی نسل جوان به دانش و ارتباط شبکهای و مستقیم با دنیای بیرونی جوان است. فناوری جدید نهفقط برای یادگیرندگان در هر گروه سنی نوعی استقلال در دسترسی به دانش و اطلاعات کرده است، بلکه در چرخه آموزشی درون کلاسهای درس هم، تاثیر مهمی برجا گذاشته است.»
چه چیزهایی به جای محتوای جنسیتزده استفاده کنیم؟
کمپین ضمیمه در وبسایت خود، بخشی را با عنوان «اصلاحیهها» راهاندازی کرده و در قالب آن، به تولید محتوایی جایگزین برای آنچه در کتابهای درسی آمده پیشنهاد داده است. تاکنون ۴۸ اصلاحیه بهصورت پی.دی.اف و با تصویرسازی و بهکارگیری جملات برابریخواهانه منتشر شده است.
در آخرین اصلاحیه تولید شده توسط این کمپین، به نقد آنچه در کتاب علوم دوم دبستان آمده پرداخته شده و آمده است: «میداینم که اختصاص آشپزخانه و آشپزی به زنان الگویی جنسیتزده است، همچنین ساخت وسایل بازی مانند ماشین نیز ویژه پسران نیست و اگر این الگوها در کتاب دیده میشوند، زمینه را برای پذیرش آموزههای تبعیضآمیز در ذهن دانشآموزان فراهم میکنند.»
این اصلاحیه پس از مرور مثالهایی از کتاب علوم دوم دبستان توصیه کرده است: «مادرها و پدرها خود در خانه در انجام فعالیتهای مربوط به آشپزخانه با یکدیگر همکاری داشته باشند و هم برای فرزندان خود فرصت فراهم کنند تا آنها نیز در فعالیتهای مربوط به پختوپز، شستوشو و نظایر آن، شرکت کنند.»
به این ترتیب تلاش شده است تا علاوهبر نقد و برجستهسازی رفتارهای جنسیتزده مولفان و نظام آموزشی ایران در کتابهای درسی، راهکارهایی برای تعدیل آن ارائه کند. از سوی دیگر تلاش شده تا به «زبان و ادبیات جنسیتزده»، بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای انتقال تبعیضهای جنسیتی اشاره شود.
پیشتر ایرانوایر در گزارش «زبان جنسیت زده؛ سمی برای فرهنگ و ذهن نسل جوان»، به آنچه در کتابهای درسی متاثر از ادبیات جنسیتزده درحال انتقال آن است، پرداخته بود.
پیشتر دکتر سعید پیوندی دراینباره به ایرانوایر گفته بود: «وقتی از سعدی شعر "زن فرمانبر پارسا کند مرد درویش را پادشاه" استفاده میشود، بر فرودستی زن تکیه میشود. بنابراین ما باید در جایی که چنین اشعاری را به کار میبریم، به دانشآموزان بگوییم که این متون مربوط به گذشتهای بوده که آگاهی در مورد برابری زن و مرد کمتر بوده است. به عبارت دیگر، اگر بدون چنین دادهای صرفا شعر خوانده و آموزش داده شود، هوشیاری جدیدی در میان دانشآموزان ایجاد نمیشود و کمکی به اصلاح زبان جنسیتزده نخواهد شد.»
نمایاندن زنان موفق و الگوهایی برای نگریستن به شیوهای متفاوت
دکتر سعید پیوندی در آموزش به معلمان برای غلبه بر تبعیضآمیز بودن محتوای کتابهای درسی، بهویژه آنجا که کتابهای درسی هیچ الگویی از زنان موفق معاصر ارائه نمیکند، پیشنهاد میکند معلمان و سایر دستاندرکاران آموزش به کودکان ازجمله والدین، به زنان موفقی چون «مریم میرزاخانی»، ریاضیدان یا زنان بازیگر مطرح سینما در عرصه بینالمللی نظیر «گلشیفته فراهانی» و مثالهایی از این دست اشاره کنند و دانشآموزان را به آنها آشنا کنند.
در ماههای گذشته بخش «کنترل-زد» ایرانوایر در پوشش تلاشهای کمپین ضمیمه، به معرفی و انعکاس دیدگاه زنان جوان و موفقی پرداخت که تلاش کرده بودند الگوهای جنسیتزده برخاسته از همین سیستم آموزشی را بکشنند و راه پیشرفت خود را در پیش بگیرند. نمونهای از این گفتوگوها با «ماریا»، خواننده جوان در بررسی چگونگی و درک گفتمان نسل جدید انجام شد. موضوعی که در ایرانوایر نیز با عنوان «مرا همینطور که هستم به رسمیت بشناس؛ گفتوگو با نسل زد» منتشر شد.
«ملیکا زر»، یکی دیگر از مهمانان کنترل-زد بود که به این پرسش پاسخ داد که ما در قامت معلم، والد یا سرپرست کودک و یا بهعنوان فعال مدنی و یا حتی کسی که ممکن است روزی در معرض کتابهای درسی مدارس در ایران قرار گیرد، با خود فکر کند که چطور باید بچهها را از آسیب تبعیضهای جنسیتی در این کتابها و فرهنگ مدارس حفظ کنیم.
گفتوگو با «ماهمنیر ندیم»، خواننده، مدل و کنشگر زنان، یکی دیگر از این فعالیتها بود که در بخش کنترل-زد انجام شد و به موضوع «صدای حذفشدگان» پرداخت.
بهنظر میرسد بیش از هر زمان دیگر کارشناسان عرصه آموزش از یک سو و فعالان جامعه مدنی، بهویژه پژوهشگران و فعالان حقوق زنان از سوی دیگر، باید دست به دست هم دهند و محتواهایی تولید کرده تا بتواند دست دختران جوان در ابتکار عمل به وقت مبارزه با خشونت و جنسیتزدگی را، باز کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر