شایا گلدوست
با مرگ «ابراهیم رئیسی»، رییس جمهوری پیشین ایران و عضو «هیات مرگ» در تابستان ۱۳۶۷، بار دیگر انتخاباتی آغاز شده است و جمهوری اسلامی با تایید صلاحیت چند کاندید مورد نظر خود، از مردم ایران طلب رای و شرکت در انتخابات دارد.
****
در گرماگرم بازار انتخابات که حاکمیت سعی در داغ کردن تنور آن به روشهای مختلف دارد، اقشار و گروههای مختلف جامعه مخالفت و عدم مشارکت خود در این بازی پیش پا افتاده را اعلام کردهاند.
جامعه رنگینکمانی ایران نیز در تاریخ هفتم تیر ۱۴۰۳ با انتشار بیانیهای مشترک توسط تشکلهای جنبش رنگینکمانی علیه انتخابات جمهوری اسلامی، این انتخابات را تحریم و اعلام کرد: «رای ما سرنگونی جمهوری اسلامی و انتخاب ما زن، زندگی، آزادی است.»
سازمانها و تشکلهای رنگینکمانی در این بیانیه اعلام داشتهاند: «زنان، جوانان، کارگران، دانشجویان، دانشآموزان، معلمان، بازنشستگان، الجیبیتیکیوپلاسها و دیگر بخشهای به حاشیه رانده شده جامعه ایران که در طی عمر جنایتبار جمهوری اسلامی هر روز بیش از پیش حقوق انسانی و پایهای خود را از دست دادهاند، مدتها است که رایشان را در کف خیابان فریاد زده و در صفوفی متحد، به نظام دیکتاتوری قاتلین و متجاوزین نه گفته و با پرچم زن، زندگی، آزادی، پیام عدم مشروعیت جمهوری اسلامی را به جهانیان اعلام کردهاند.»
آنها با قاطعیت گفتهاند: «ما همجنسگرایان، دوجنسگرایان، ترنسجندرها و کوئیرهای ایرانی نه تنها در تمامی بیحقوقیها و نابرابریهای عمومی با سایر شهروندان شریکیم بلکه بنا به ماهیت این نظام کوئیرستیز و دگرجنسگرامحور، همواره تحت سرکوب و تبعیضات چند لایه بودهایم. جمهوری اسلامی تاکنون برای ما هیچ دستاوردی جز سرکوب، انکار، تحقیر، توهین، شلاق، تجاوز، بازداشت، زندان، خشونت و نقض سیستماتیک تمامی حقوقمان نداشته است. در نتیجه این همه ظلم و اختناق، هر تکرای ما به حکومت اسلامی در تضاد با آرمانهای انقلاب زن، زندگی، آزادی و دههها مبارزات مردم برای دستیابی به آزادی و برابری است و گویی تداوم شرایط مشقتباری است که تاکنون به دلیل وجود جمهوری اسلامی، بار سنگین آن را به دوش کشیدهایم.»
تشکلهای مدافع حقوق رنگینکمانیها و امضا کنندگان این بیانیه انتخابات جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناخته و وجاهتی برای کل حکومت قائل نیستند و این پروسه انتخاباتی را تنها به مثابه فرایندی برای تعیین رییس دولت حکومت اسلامی برای سرکوب بیامان و پایمال کردن حق زندگی مردم ایران میدانند. آنها همچنین جنایات رژیم از فردای روی کار آمدنش تا به امروز را نه بخشیده و نه فراموش میکنند و برای دادخواهی و پیروزی انقلاب مردمی، دوشادوش تمامی بخشهای رادیکال و پیشرو جامعه به مبارزه ادامه داده و تا روز محاکمه قاتلین مردم ایران، تا پایان ایستادهاند.»
همه اینها در حالی است که در سالهای اخیر نه تنها گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی بلکه گروههای وابسته و دستنشانده حاکمیت نیز به این نتیجه رسیدهاند که کنش اجتماعی و سیاسی قشر رنگینکمانی در فردای ایران آزاد تاثیرگذار و غیرقابل انکار است.
اصلاحطلبان در میثاقنامه خود برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ اعلام کردهاند که نامزدشان به تامین حقوق کلیه شهروندان جامعه رنگینکمانی ایران، فارغ از جنسیت، متعهد است.
جبهه اصلاحات در بند چهارم میثاقنامهای که روز پنجشنبه ۱۷ خرداد منتشر شد، تصریح کرده است که نامزد این گروه در انتخابات به منظور اجرای فصل سوم «قانون اساسی» و با در نظر گرفتن بیانیه ۱۵بندی «سیدمحمد خاتمی»، یعنی تامین حقوق کلیه شهروندان جامعه رنگین کمانی ایران، من جمله حق حاکمیت ملی، حق آزادی بیان، حق استفاده از فرصتهای برابر فارغ از جنسیت، قومیت و مذهب، گرایش سیاسی و اصلاح ساختارها، سیاستها و عملکردها همه توان خود را به کار گیرد.
«ارغوان شمسآرا»، روزنامه نگار و بنیانگذار «سازمان کوئیرهای ایرانی سیمرغ» با اشاره به برخی مستندات در این رابطه میگوید: «سال تحصیلی ۱۳۸۷-۱۳۸۶ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارشی منتشر کرد از تحقيق درباره بیش از ۱۴۱ هزار دانشآموز. طبق نتایج این تحقیق، ۱۷/۵ درصد دانشآموزان خود را همجنسگرا هویتیابی کرده بودند. سوال این جا است که آیا اصلاحطلبان این جمعیت از جامعه را نیز در زمره کلیه شهروندان جامعه رنگین کمانی ایران به شمار میآورند؟»
او معتقد است که مقصود واقعی اصلاحطلبان از بهکارگیری توامان عبارتهای «جامعه رنگینکمانی» و «فارغ از جنسیت»، ممکن است تلاش برای کشاندن جامعه کوئیر به صندوقهای رای و پاسخگو نبودن در قبال آن پس از پیروزی در انتخابات، از طریق پنهان شدن پشت مفهوم دوپهلوی «جامعه رنگینکمانی» باشد.
شمسآرا تاکید میکند که به بیان دیگر، آنها میتوانند پس از کسب آرای اعضای این جامعه، مدعی شوند منظورشان از جامعه رنگینکمانی، جامعه کوئیر نبوده بلکه طیفهایی از جامعه بوده است که در آن جامعه کوئیر همچنان به رسمیت شناخته نمیشود.
او بر این مهم تاکید میکند که جنبش لزبینها، گیها، بایسکشوالها، ترنسها و سایر افراد کوئیر، موسوم به الجیبیتیکیوپلاس، در دهههای گذشته با انتخاب رنگینکمان (rainbow) به عنوان نماد خود، تلاش کرده است از این مفهوم در نشان دادن لزوم احترام به تنوع و گوناگونی افراد استفاده کند؛ زبان مشترکی که به همه افراد کوئیر در سراسر جهان کمک کرده است با اتحاد، مطالبات خود را در همه جوامع پیش ببرند.
اما شمسآرا معتقد است که حتی به فرض آن که اصلاحطلبان در میثاقنامه خود به تامین حقوق جامعه رنگینکمانی قائل باشند، آنها موظفند به تفصیل شفافسازی کنند در حاکمیتی شرعی که «روحالله خمینی» پایههایش را بنیانگذاری کرده و «علی خامنهای» به مدد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادهای اطلاعاتی و جریانهای بنیادگرای افراطی طی سه و نیم دهه معماری ساختارهای عریض و طویل آن را ادامه داده، تامین این حقوق بر پایه کدام ضمانت قابل پیگیری و اجرا است.
او تاکید میکند که واقعیت این روزهای جامعه ایران به گونهای است که زنان و مردان به دلیل انتخاب پوشش دلخواه و روابط آزاد تحقیر، جریمه یا بازداشت میشوند و مشخص نیست در این میان اصلاحطلبان دقیقا چگونه میخواهند برای تامین حقوق کلیه شهروندان جامعه رنگین کمانی ایران تلاش کنند.
با همه این باید و شایدها و گمانهزنیها، «ششرنگ»، شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی روز هفت تیر ۱۴۰۳ در گزارشی آورده است با وجودی که آخرین نظرسنجیهای انجام شده در ایران از مشارکت حدود ۵۱ درصدی در انتخابات ریاست جمهوری حکایت میکنند، نظرسنجی ششرنگ نشان میدهد تنها چهار درصد اقلیتهایجنسی و جنسیتی در پای صندوق رای حاضر خواهند شد. از این تعداد، نیمی عنوان کردهاند که رای باطله به صندوق خواهند ریخت و دو درصد نیز هنوز تصمیم قطعی برای شرکت یا عدم شرکت نگرفتهاند.
در مجموع، نزدیک به ۲۰۰ نفر از اعضای جامعه الجیبیتیکیوپلاس در این نظرسنجی که در فاصله اول تا هفتم تیرماه انجام شده است، شرکت کردند که ۷۲درصد آنها در داخل و بقیه ۲۸درصد در خارج از ایران و واجد شرایط رای دادن هستند.
در این نظرسنجی از شرکتکنندگان خواسته شده بود که گزینههای مطلوب خود برای تغییرات سیاسی در آینده ایران را انتخاب کنند. در مجموع بیش از ۹۵ درصد شرکت کنندگان تغییرات سیاسی بنیادین که منجر به رفتن جمهوری اسلامی شود را انتخاب کردهاند. در این میان، «سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق مردم» گزینه افراد بیشتری بوده است. اکثریت آنها این سرنگونی را از طریق گسترش اعتراضات و اعتصابات میسر دانستهاند و تنها ۱۰درصد سرنگونی با دخالت دولتهای خارجی را مطرح کردهاند که نسبت به نظرسنجی انتخابات دور گذشته در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد بخش محدودتری از مردم به دخالت دولتهای خارجی دل بستهاند و بیشتر بر نیروی خود تکیه میکنند.
علاوه بر این، تنها ۴/۴ درصد از اقلیتهای جنسی و جنسیتی تغییرات سیاسی مطلوب خود را با گزینههایی در چارچوب جمهوری اسلامی خواستهاند که در آن میان، بیشتر فراوانی را که معادل شش، نفر یعنی ۳/۳درصد است، اصلاحات در چارچوب همین نظام داشته است.
«شادی امین»، مدیر شبکه ششرنگ میگوید: «هر چند زمان کافی برای این نظرسنجی نداشتیم اما نتایج آن به طرز آشکاری تاثیر خیزش انقلابی ژینا را در بین مردم نشان میدهد. در واقع به نظر میآید مردم نه در حرف بلکه در اعماق ذهنیت جمعی خود، دیگر به جمهوری اسلامی تن نخواهند داد و هر اقدام خود را به میزان تاثیر آن در تضعیف و نهایتا سرنگونی جمهوری اسلامی میسنجند. این اتفاق خجستهای است.»او در ادامه با اشاره به دلایل عدم شرکت در این نمایش انتخاباتی میگوید: «نکته دیگر این که هر چند جامعه الجیبیتیپلاس به دلیل آگاهی بر دشمنی جمهوری اسلامی با مطالباتش، فاصله جدی با گرایشات حافظ نظام دارد اما این بار در پیوند با مطالبات دیگر اقشار جامعه و به ویژه زنان و دادخواهی خون کشته شدگان، از شرکت در این نمایش انتخاباتی سرباز میزند که این هم نشانه رشد و گسترش افق فکری این جامعه است.»
مطلب مرتبط:
لغتنامه مختصر اصطلاحات حوزه جنس و جنسیت
راهنمای گزارشنویسی و پرداخت به اخبار رنگینکمانیها
راهنمای حفظ حریم جنسی و جنسیتی رنگینکمانیها در مراجعه به پزشک
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر