آیا این متن خطبه آخر خامنه‌ای برای نمازجمعه فرداست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
 وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ‌ إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ‌
برادران و خواهران عزیز را توصیه می‌کنم به عرایض امروز امروز بنده توجه کنند که بسیار حائز اهمیت است. این روزها خبرهای دردناکی به گوش می‌رسد و اتفاقاتی افتاده که حقیقتا قلب هر انسانی را به درد می‌آورد. فاجعه سقوط هواپیما که با شلیک اشتباه پدافند خودی سقوط کرد و متاسفانه باعث مرگ تعداد زیادی از هموطنانمان شد تنها یک نمونه است. دهها فاجعه بزرگ و کوچک در همین چند ماه اخیر حادث شده که هرکدام از آنها به جای خود دردناک است.  بنده همینجا اعلام می‌کنم مسبب وضعیت امروز کشور هستم. (گریه حضار). بنده همان روز اول به آقایان در خبرگان عرض کردم که باید به حال آن مملکت گریست که رهبرش شخصی چون من باشد. البته در آن مقطع هرچه گفتیم افاقه نکرد. و در نهایت تصمیم بر آن شد که این حقیر در این مسیر سخت و پر مسئولیت قدم بگذارم. خدا را شاهد می‌گیرم تا امروز هرچه گفتم و هرچه کردم جز آبادی ایران و سرفرازی اسلام عزیز هدفی نداشتم. اما نیت بنده به تنهایی کافی نیست. باید واقعیت کشور را هم دید. من به شما امروز عرض می‌کنم که این ملت امروز دیگر بنده را نمی‌خواهند (گریه حضار/ جمعی بلافاصله شعار می‌دهند وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد. ای رهبر آزاده آماده ایم آماده). بفرمایید. اجازه بدهید. در اخلاص و صداقت و جانفشانی شما بنده ذره ای تردید ندارم. اما اجازه بدهید. مگر چند درصد از کشور چون شما فکر می‌کنند؟ بنده در میان همین مردم منتقدانی دارم، مخالفانی دارم، شاکیانی دارم (گریه حضار)، کسانی که بنده را مسبب وضع و اوضاع امروز کشور می‌دانند. و این وضع و اوضاع اصلا خوب نیست.  ای کاش همه قصورها و کاستی ها به پای بنده نوشته می‌شد. (گریه حضار). اینها به پای اسلام نوشته می‌شود که ما مدعی نگهبانی اش هستیم. این مردم که چنین فکر می‌کنند نه اینکه اقلیتی اندک باشند. نظر سنجی ها نشان داده. نه آن نظر سنجی هایی که دشمن انجام می‌دهد. ما خودمان نظرسنجی انجام داده ایم. به کرات این کار را کرده ایم اما بنا به مصالحی هیچوقت نتایج را اعلام نکردیم. بنده خدمت شما امروز عرض می‌کنم، بالای هشتاد درصد این مردم بنده را اصلا قبول ندارند. (گریه حضار). بله. می‌دانم کسانی هم هستند که لطفی دارند، محبت دارند، و الحق خالصانه و مجاهدانه حاضرند در راه نه بنده ی کمترین که در راه ولایت و اسلام جانفشانی کنند. اما اکثریت چنین نیستند. من خدمت شما به ضرس قاطع عرض می‌کنم که اگر امروز یک انتخابات آزاد در این کشور انجام شود، بنده بیشتر از پانزده درصد رای نخواهم داشت.(گریه حضار) این تحلیل و تصور شخصی بنده نیست. نظر سنجی کردند آقایان. حتی در شهرهای کوچک و روستاها که به شکل سنتی مردم به روحانیت زمانی نزدیک بودند، امروز فاصله گرفته اند. و مسئول این وضعیت بنده هستم.(گریه حضار). نمی‌شود همه اختیارات در دست بنده باشد و در چنین مصیتهایی مثل همین سقوط هواپیمای مسافربری، فلان افسر جزء بیاید و مسئولیت بپذیرد و قضیه تمام شود. نمی‌شود آقایان. این روش قابل دوام نیست. تاریخ من را چگونه قضاوت خواهد کرد؟ فردا در پیشگاه خدا چگونه پاسخگو باشم؟ همین هواپیما که هفته گذشته آن فاجعه تلخ برایش اتفاق افتاد، بله... خباثت آمریکا البته در آن اتفاق نقش داشت. اما این هواپیما را کسانی ساقط کردند که با بصیرت ترین و ولایتمدارترین افراد کشور بودند. همان سپاه که زیر نظر رهبری و شخص بنده فعالیت می‌کند. خب چه کسی مسئول است؟ برادران و خواهران عزیز... همینجا اعلام می‌کنم. بنده مسئولم (گریه حضار) و شرمنده تک تک آن خانواده هایی هستم که داغدار شدند، عزیزانشان را از دست دادند. و این تنها یک شرمندگی زبانی نیست. بنده امروز اعلام می‌کنم که دیگر صلاحیت رهبری را ندارم. چه از لحاظ جسمی توان این کار را در خود نمی‌بینم و چه از لحاظ فکری دیگر توان مدیریت کلان یک کشور را ندارم. (گریه حضار). عزیزان من. مسیر را اشتباه رفته ایم. شهامت برگشت را داشته باشیم. ما بر لبه پرتگاه نیستیم. ما در حال سقوطیم. و سقوط ما فقط سقوط یک حکومت نیست. سقوط اسلام عزیز است. سقوط آرمانها و ارزشهایمان است.
خواهران و برادران من. اگر بنده را قبول دارید. اگر ولایت من را قبول دارید. من این ولایت را واگذار می‌کنم به مردم. که در یک رفراندوم آزاد تصمیم بگیرند و شیوه اداره کشور را خود انتخاب کنند. (همهمه حضار). اجازه بدهید. حوادث آبان ضربه سنگینی بود برای کشور. حقیقتا بنده گزارشها را که می‌خواندم باور نمی‌کردم به این شکل و در این حجم به اسم بنده و به اسم اسلام و ارزشها این کارها انجام شود. این کشور امروز آتش زیر خاکستر است و این را می‌شود دید و لمس کرد. مگر می‌شود با اسلحه ایستاد بالای سر مردم و به اسم ولایت و اسلام و شهدا مردم را به گلوله بست؟ این تیشه به ریشه اسلام زدن است. مگر ما شیعه مولایمان نیستیم که گفت به خدا قسم خلافت برای من از آب بینی بز هم بی ارزش تر است؟ برادران و خواهران عزیز. من امروز افسار شتر ولایت را به پشت آن می‌اندازم و از این کاروان خون پیاده می‌شوم. (گریه حضار) اعلام می‌کنم این روش، این سیستم و این نوع حکومت جواب نداده و جواب هم نمی‌دهد. دل امام زمان امروز از دست ما خون است. والله که خون است. از شما می‌پرسم. دنیای این مردم را آباد کردیم یا آخرتشان را (گریه حضار). کلهم راع و کلهم مسئول. حکومت کردن فقط با اسلحه و چماق ایستادن بر سر گذر نیست. فقط عکس بنده را به در و دیوار چسباندن و شعار دادن نیست. این ظلم است. هم ظلم است در حق مردم است و هم ظلم است در حق دین.
عرض آخرم با برادران سپاه پاسداران است. سپاه پاسداران زمانی تشکیل شد که شرایط کشور شرایط ناپایداری بود. قرار نبود این نیرو بشود چماقی در دست بنده و یا دیگری و اینچنین فجایع به بار بیاید. قرار نبود کل اقتصاد کشور را در دست بگیرد. من از عاقبت خود می‌ترسم. (گریه حضار). نه عاقبت دنیایی که از آخرت خود می‌ترسم. می‌ترسم زمانی که پیش سید و مولای خود حاضر می‌شوم جوابی نداشته باشم برای این زندگی های تباه شده و خونهای ریخته شده. برای این جوانان پرپر شده. برای این فقر که دامن گیر همه شده است. این روزها هر روز از خودم می‌پرسم که این ولایت و این دستگاه حکومت از ولایت علی الگو گرفته یا از ولایت بنی امیه و بنی عباس؟...هیهات که با اسم علی و حسین، نعل به نعل در مسیر معاویه جلو رفته ایم.

من امروز به عنوان آخرین امر ولایی و حکم حکومتی دستور انحلال سپاه و ادغام آن با ارتش را اعلام می‌کنم. از وزارت کشور نیز می‌خواهم در اسرع وقت مقدمات برگزاری رفراندومی آزاد را در کشور فراهم کنند. امروز تنها راه نجات کشور و ان شاء الله آمرزیده شدن همه ما، برگشتن به سمت مردم است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
(تکبیر و همهمه در هم می‌آمیزد)