close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

نکات کلیدی برای دادخواست اعسار نوشتن

۱۵ دی ۱۳۹۳
سوال و جواب حقوقی
خواندن در ۶ دقیقه
نکات کلیدی برای دادخواست اعسار نوشتن
نکات کلیدی برای دادخواست اعسار نوشتن

موسی برزین خلیفه لو

۱) معسر در قوانین ایران به چه کسی گفته می شود؟ ۲) طرح دعوای اعسار و تقاضای تقسیط محکومیت مالی به چه صورت انجام می گیرد؟ ۳) چه راه هایی برای اثبات فقدان تمکن مالی وجود دارد؟. موسی برزین خلیفه لو، وکیل دادگستری در این یادداشت، مهم ترین نکات کلیدی برای نوشتن دادخواست اعسار و جزئیات صدور حکم درباره فرد معسر را توضیح داده است.

محکومیت های مالی، یکی از محکومیت هایی است که تعداد بیشماری از آراء محاکم را به خود اختصاص داده است. این محکومیت ها دارای طیف وسیعی هستند. دیه، مهریه، نفقه و دین ناشی از صدور چک، از جمله بیشترین محکومیت های مالی هستند که در ایران موضوع دادنامه ها قرار می گیرد. یک فرد به دلایل بی شماری ممکن است طی حکم قطعی دادگاه محکوم به پرداخت مبلغی به فرد دیگری شود. این مبلغ که در اصطلاح حقوقی «محکوم به» نامیده می شود، بدهی فرد محسوب شده و لازم است پرداخته شود. در صورت عدم پرداخت ممکن است اموال فرد محکوم توقیف و مصادره یا در نهایت وی راهی زندان شود.

در یک فرض دیگر ممکن است فرد محکوم به پرداخت مالی، اجازه پیدا کند که به صورت اقساطی بدهی خود را پرداخت کند، توانایی مالی برای پرداخت دین خود را ندارد. به عبارتی ممکن است وی اموال کافی برای پرداخت محکوم به را نداشته باشد و یا اگر اموالی دارد، بدان ها دسترسی نداشته باشد. در این مواقع اصطلاحا گفته می شود محکوم علیه «معسر» است. بر اساس ماده ۱ قانون اعسار مصوب ۱۳۱۳ که هم اکنون بخش هایی از آن در دادگاه های ایران اجرا می شود، «معسر کسی است که به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود قادر به تأدیه مخارج محاکمه یا دیون خود نباشد.»

یک وکیل دادگستری در ایران بدون شک در طول فعالیت حقوقی خود با موارد قابل توجهی از اعسار برخورد کرده است. بنده نیز با چندین تن از افرادی که قصد داشته اند محکومیت مالی خود را به صورت اقساطی پرداخت کنند، برخورد کرده ام. البته باید توجه داشت که ورود وکیل  تعیینی به دعوای اعسار از پرداخت محکوم به، در برخی از موارد می تواند به ضرر خواهان یا موکل تمام شود. زیرا فردی که خود را فاقد تمکن مالی اعلام کرده و بدین دلیل از دادگاه می خواهد که بدهی وی را تقسیط کند، با معرفی وکیل به نوعی برخلاف ادعای خود حرکت می کند؛ زیرا وی توانایی پرداخت حق الوکاله وکیل را داشته است. شخصا چندین دادنامه مشاهده کرده ام که در آن، قاضی دادگاه به دلیل اینکه خواهان دعوای اعسار، وکیل تعیینی معرفی کرده، وی را مستحق تقسیط محکومیت مالی ندانسته است.

در مورد اعسار مقررات مختلفی در ایران وجود دارد. مواد ۲۷۷ و  ۶۵۲ قانون مدنی امکان پرداخت اقساطی دین را با حکم دادگاه پیش بینی کرده است. ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نیز متضمن مسائلی در مورد پرداخت اقساطی محکومیت مالی است. قانون اعسار نیز در دعوای اعسار مورد توجه محاکم ایران قرار می گیرد. مواد ۵۰۴ الی ۵۱۴ قانون آیین دادرسی مدنی نیز به بیان مقررات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی اختصاص یافته است. برای طرح دعوای اعسار و تقاضای تقسیط محکومیت مالی، متقاضی باید تشریفات قانونی را رعایت کرده و به مسائلی توجه داشته باشد. این تشریفات و مسائل حقوقی به طور خلاصه عبارتند از:

۱- برای صدور حکم در دعوای اعسار لازم است محکومیت متقاضی اعسار و تقسیط، صادر شده باشد. البته طرح دعوای اعسار توسط مدیون به موازای طرح دعوای داین طبق رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور مشکلی ندارد لکن تا تعیین تکلیف دعوای داین، دادگاه حکمی در مورد اعسار مدیون صادر نخواهد کرد. البته این در مورد محکومیت های مالی است نه هزینه دادرسی. در مورد عدم توانایی پرداخت هزینه دادرسی متقاضی می تواند در هر مرحله ای از دادرسی ادعای اعسار کند. در این مورد دادگاه ابتدا به اعسار رسیدگی خواهد کرد.

۲- تقاضای تقسیط محکومیت مالی یا همان دعوای اعسار باید طی دادخواست ارائه شود. بنابراین باید توجه داشت که در کاغذهای معمولی یا فرم هایی که دادخواست نیستند، نمی توان به طرح دعوای اعسار پرداخت. این امر به خصوص باید مورد توجه زندانیان قرار بگیرد. بسیار مشاهده شده که زندانیان به دلیل نبود برگ دادخواست در زندان، در فرم های سازمان زندان ها تقاضای تقسیط خود را به دادگاه ارسال می کنند و دادگاه ها نیز این تقاضا را به دلیل عدم تنظیم دادخواست نمی پذیرند.

۳- مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای اعسار یا تقاضای تقسیط محکومیت مالی، دادگاهی است که صالح به رسیدگی به اصل دعوی است. به عنوان مثال اگر فردی به پرداخت مهریه یا نفقه محکوم شده و تمکن مالی برای پرداخت آن را ندارد و بخواهد تقاضای تقسیط نماید، باید این تقاضا را طی دادخواستی به دادگاه خانواده ارائه دهد، زیرا رسیدگی به مهریه و نفقه در صلاحیت دادگاه خانواده است.

۴- برای اثبات فقدان تمکن مالی راه های مختلفی وجود دارد. فیش حقوقی یا مدرکی که درآمد ماهیانه متقاضی را نشان دهد، یکی از مدارک اثبات کننده اعسار است. به عنوان مثال چنانچه فردی به پرداخت دیه یا مهریه محکوم شده باشد و اموالی به جز مستثنیات دین (که عبارت است از اموال ضروری زندگی که قابل توقیف در برابر دین نیست از قبیل مسکن متعارف و ابزار کار یا اثاثیه منزل) نداشته باشد، قاضی با در نظر گرفتن درآمد ماهیانه وی میزان تقسیط را مشخص می کند. مدرک مهم دیگری که می تواند اعسار را اثبات کند، شهادت شهود و استشهادیه محلی است. متقاضی تقسیط محکومیت مالی بهتر است چند نفر از همسایگان یا کسانی که وی را می شناسند و اطلاع دارند که تمکن مالی ندارد را جهت شهادت به دادگاه معرفی کند. افراد زندانی لازم است اقامت خود را در زندان ذکر کرده و بیان کنند که به دلیل زندانی بودن امکان کار و کسب درآمد ندارند.

۵- پس از ثبت دادخواست اعسار و ارسال به شعبه، دادگاه همانند دعاوی دیگر جلسه دادرسی تشکیل خواهد داد. در مواردی که متقاضی زندانی نیست به احتمال زیاد دادگاه در احضاریه ای که به خواهان ابلاغ کرده، لزوم حضور شهود را نیز متذکر می شود. معمولا دادگاه ها بدون اظهارات شهود حکم به اعسار صادر نمی کنند، لذا متقاضی باید توجه داشته باشد که در جلسه دادرسی شهود خود را نیز دعوت کند. دادگاه همچنین خوانده دعوی را نیز دعوت خواهد کرد. خوانده می تواند مدارکی دال بر درست نبودن ادعای خواهان ارائه دهد. به هر حال حضور خواهان الزامی است اما دادگاه بدون حضور خوانده نیز می تواند رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر کند.

۶- دادگاه پس از رسیدگی در صورتی که تشخیص دهد متقاضی تمکن مالی کافی برای پرداخت دین را ندارد، حکم به تقسیط می دهد. میزان اقساط ضابطه قانونی نداشته و قاضی با در نظر گرفتن میزان دین و وضعیت مالی مدیون، به تشخیص خود نحوه اقساط را مشخص خواهد کرد. ممکن است دادگاه حکم به پرداخت مقداری از دین به صورت یکجا و پرداخت مابقی به صورت اقساط را صادر کرده و یا حکم به پرداخت اقساطی تمامی دین دهد.

۷- حکم دادگاه، قابل تجدید نظرخواهی در محاکم تجدیدنظرخواهی استان است. یعنی خوانده می تواند با ادعای اینکه مدیون توانایی پرداخت دین را دارد از دادگاه تجدیدنظر بخواهد که حکم دادگاه بدوی را نقض کند. خواهان یعنی فرد مدیونی که دادگاه به نفع وی دین را تقسیط کرده است می تواند با ادعای اینکه توانایی تهیه پیش پرداخت و اقساط را ندارد تقاضای تقلیل آن را از دادگاه تجدید نظر کند.

حکم اعسار اعتبار دائمی ندارد و در طی زمان تغییر پذیر است. بدین معنا که چنانچه مدیون پس از صدور حکم تقسیط توانایی مالی پیدا کند، خوانده می تواند با طرح دعوایی جدید از دادگاه بخواهد که حکم دیگری مبنی بر پرداخت یکجای دین صادر کند. همچنین مدیون نیز در مواردی از جمله کاهش درآمد یا بالا رفتن قیمت طلا می تواند از دادگاه صادر کننده حکم اعسار، باعنوان تقلیل اقساط بخواهد که میزان اقساط وی تعدیل شود.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

وزارت اطلاعات از برگزاری نشست ادبی "کانون نویسندگان" جلوگیری کرد

۱۵ دی ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه
وزارت اطلاعات از برگزاری نشست ادبی "کانون نویسندگان" جلوگیری کرد