اهل دزفول است ولی در اهواز بزرگ شده؛ چشمهای سبزش را برای چند لحظه میبندد و دوباره باز میکند و میگوید، همان ده سال پیش باید جمع میکردیم و میرفتیم شمالی، تهرانی، جایی. دیگر نمیشود اینجا نفس کشید، آب برای خوردن نیست، برق برای تحمل گرمای هوا نیست و قیمت مواد غذایی هم سرسامآور است. میگوید همان وقت که همه خانواده پدریاش هرچه داشتند را فروختند و رفتند تهران، آن ها هم باید میرفتند؛ البته تهران که نه، هر کدام رفتند هر گوشهای که توانستند، از فردیس و گلشهر کرج بگیر، تا اسلامشهر و گلستان.
برای بسیاری از مردم جنوب ایران، به ویژه خوزستان، رنج مهاجرت به خاطر شرایط محیطزیستی از سالها قبل شروع شده است. اما، حالا یک مقاله علمی پژوهشی درباره این که سرعت گرم و خشک شدن خاورمیانه دو برابر سایر نقاط جهان است، توجه جهان را به غیرقابل زیست شدن زیستگاه ۴۰۰ میلیون انسان معطوف کرده است. این مقاله در برابر بحران مهاجرت دستهجمعی ساکنان خاورمیانه هشدار داده است.
در مقالهای که نشریه «ریویو آو ژئوفیزیک» منتشر کرده، دادههای دمایی ۴ دهه در کشورهای شرق دریای مدیترانه و خاورمیانه مورد بررسی قرار گرفته و محققان این پژوهش اعلام کردهاند که احتمالا تا پایان قرن حاضر، متوسط افزایش دما در کشورهای این منطقه از مصر و عربستان گرفته تا یونان و ترکیه بیش از ۵ درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت. آنها عوامل انسانی و مصرف بالای سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز را مقصر وضع موجود در این منطقه و جهان دانستهاند. البته ایران هم از این گردونه بلا به دور نیست و توفانهای شن، بیآبی، آلودگی هوا و مهاجرت میلیونها نفر از مناطق جنوبی، شرقی و جنوبغربی آن در این مقاله مطرح شده است؛ مناطقی که اگرچه قبلا هم گرم بودند، دستکم آب داشتند و زمینهای حاصلخیز، اما حالا با سرعتی مهارنشدنی به بیابانهایی بزرگ تبدیل شده و میشوند.
***
نمیشود نفس کشید!
خاورمیانه و شرق دریای مدیترانه زمانی محل زایش تمدنهایی بزرگ بود. اما، حالا دانشمندان میگویند که احتمالا یکی از اولین مناطقی خواهد شد که از انسان خالی میشود. گواه این موضوع هم سرعت باورنکردنی گرم و خشکشدن این بخش از کره زمین است.
تغییرات اقلیمی که دانشمندان دهههاست درباره آن هشدار میدهند، در این منطقه خود را با گرمتر شدن بیشتر، کاهش بارندگیهای منظم و بارشهای تند و پرمقدار که نتیجه آن جاری شدن سیل، شسته شدن خاک و تخریب زیستگاههاست، خود را نشان داده است.
در ایران، در سالهای اخیر مقامات بارها از کاهش بیسابقه بارش باران و بارش برف در مناطق کوهستانی و بالا رفتن حجم تبخیر هشداردادهاند. در ترکیه، همسایه نسبتا سرسبز ایران که از سه جهت به دریا محصور است، تابستان سال قبل، آتش سوزی جنگلهای استانهای جنوب و جنوبغرب نگرانیهای بزرگی را به وجود آورد. در عراق و حتی کشورهای آسیای مرکزی، کاهش چشمگیر بارشها، خطرات جدی را برای محیطزیست و زندگی مردم این کشورها به بار آورده است.
«محمد»، شهروند اهل تبریز است. او که از کودکی در این شهر کوهستانی و نسبتا سردسیر ایران بزرگ شده، از غیرقابل زیستن شدن این شهر میگوید. بنا به گفته این شهروند اهل تبریز، تعداد روزهای آلوده این شهر بسیار زیاد شده است. او با اشاره به تجربه خود از کودکی درباره آب و هوای تبریز میگوید: «تبریز هرچه که بود، بادی داشت که دم غروب میوزید و هوا را تازه میکرد. اما، حالا این باد که میآید، از روی دریاچه خشک شده ارومیه که میگذرد و بارش نمک و ریزگرد میشود. باد که میوزد خفه میشویم، نمیشود نفس کشید. تابستان و زمستان هم ندارد، همیشه سال وقتی دو قطره باران میزند، انگار گل میبارد، باید همه در و پنجرهها و ماشین را بشوییم. من واقعا از این وضعیت خسته شدهام و دلم میخواهد بروم یکی از روستاهای شمال زندگی کنم که هوا تمیز است.»
اشاره محمد به شاخصهای آلودگی هوا در شهر تبریز است که بنا به گفته خود مقامات این شهر، هربار رکورد جدیدی را ثبت میکند. در اردیبهشتماه سال جاری که قاعدتا میبایست روزهای پرباران و هوای پاکیزهتری را برای بخش شمالی ایران در پی داشته باشد، شاخص آلودگی هوای تبریز به بالای ۱۵۰ رسیده بود. این آلودگی تا حدی خطرناک عنوان شد که مدارس این شهر که بعد از مدت ۲ سال تعطیلی بهخاطر پاندمی ویروس کرونا باز شده بودند، دوباره تعطیل شدند.
آنگونه که این شهروند اهل تبریز میگوید، کیفیت آب آشامیدنی تبریز نیز به قدری بد شده که خانوادهها ناچارند آب معدنی بخرند. او درباره وضعیت کمآبی در این شهر نیز میگوید: «ما در محله نسبتا قدیمی با قشر متوسط رو به بالا زندگی میکنیم. آب در محل سکونت ما قطع نمی شود، اما کیفیت آن به قدری بد است که کتری و قوری و ماشین لباسشویی و ظرفشویی خود را مدام مجبوریم بشوییم.»
این تازه درباره شهر تبریز است که در حدود نیم قرن گذشته، میانگین بارش آن نسبت به نیمی از شهرهای ایران بیشتر بوده است. با این وجود، بارشهای همین شهر نیز در طی چند سال گذشته به شدت کاهش یافته است. در سال آبی ۱۴۰۰، میزان بارش سالانه ۲۱ درصد و در سال آبی پیش از آن، حدود ۳۱ درصد کاهش یافته بود.
۴۰۰ میلیون نفر کجا بروند؟
وضعیت غیرقابل زیست بسیاری از بخشهای خاورمیانه و البته ایران، پیش از آنکه در تحقیقات علمی آورده شود، توسط مردم عادی و کسانی که این شرایط را هر روز زندگی میکنند، احساس شده است. با این وجود، پژوهشگران و فعالان محیطزیست میگویند که نتایج تحقیقات اینچنینی برای بیدار کردن مسولین از خواب میتواند مفید باشد.
«محسن ارسلان»، پژوهشگر و فعال محیطزیست با اشاره به بخشهایی از مقاله مورد بحث در این گزارش، وضعیت پیشروی خاورمیانه و شرق دریای مدیترانه را آخرالزمانی توصیف کرده و میگوید: «این مقاله مشخص کرده که به ازای هر دهه، خاورمیانه چیزی حدود نیم درجه افزایش دما داشته و این دو برابر عددی است که به طور میانگین در جهان در حال افزایش است. در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، کشورهایی مانند قطر، عربستان، امارات و بخشهای جنوبی ایران، دما در قرن آینده به حدی افزایش خواهد یافت که عملا زندگی در بسیاری از مناطق غیر ممکن خواهد شد.»
او با تاکید بر این که همین حالا هم زندگی در بسیاری از مناطقی که قبلا قابل سکونت بودند، غیر ممکن است، میگوید: «در ایران، به ویژه در بخشهایی از خوزستان هر ساله، رکورد بالاترین دمای سال قبل شکسته میشود. همینحالا تنها یخچالهای طبیعی ایران در ارتفاعات بالای ۴۰۰۰ متر در زاگرس و البرز از بین رفتهاند. تعداد روزهای یخبندان در مناطق کوهستانی به شدت کاهش پیدا کرده، شکل بارش به طرز عجیبی تغییر کرده و همه اینها امکان زندگی در بسیاری از مناطق را از انسانها گرفته است.»
ارسلان در ادامه میگوید: «سرعت تغییر به قدری بالا است که امکان سازگاری عملا وجود ندارد. خروجی این تغییرات باعث میشود کل اکوسیستم اعم از پوشش گیاهی، درختی و زندگی جانوری در منطقه تحت تاثیر قرار بگیرد. همه اینها آسیب میبینند. ما میتوانیم مهاجرت کنیم ولی حیوانات و گیاهان نمیتوانند و منقرض میشوند.»
این پژوهشگر حوزه محیطزیست بر انسانی بودن عواملی که چنین شرایطی را به بار آوردهاند نیز تاکید کرده و میگوید: «ما هیچ شواهدی دال بر این نداریم که این اقلیم به طور طبیعی در حال غرق شدن است. تمام مولفههایی که به طور طبیعی باعث افزایش دما میشوند، تغییری نکردهاند. این افزایش دما، به طور مستقیم با افزایش مصرف سوختهای فسیلی و افزایش تولید گازهای گلخانهای دارد.»
او به طور مشخص درباره منطقه خاورمیانه که منطقهای نفتخیز است و مصرف سوختهای فسیلی در این بخش از کره زمین بالا است، میگوید: «آلودگیای که خاورمیانه و کشورهای تولید کننده نفت ایجاد میکنند فقط دامن خود این کشورها را نمیگیرد، بلکه در مقیاسی بزرگتر کل کره زمین را هم تحت تاثیر قرار میدهد.»
با این وجود او تاکید میکند: «البته تاثیر این موضوع در خود خاورمیانه بیشتر است. سیلهای غیرمعمول مثلا در ایران، تغییر شکل بارش و گرمشدن شدید از جمله تاثیرات مصرف بیش از حد سوختهای فسیلی و تولید گازهای گلخانهای است.»
به باور این پژوهشگر ایرانی ساکن آلمان، همه این عوامل دست به دست هم دادهاند تا جمعیتی میلیونی را در خاورمیانه ناچار به مهاجرت از مناطق روستایی به حاشیه شهرها کنند. او در همین باره میگوید: «نویسندگان همین مقاله توضیح دادهاند که مردم در جنوب عراق به خاطر شرایط اقلیمی ناچار شدهاند به حاشیه شهر بصره بروند، ولی خب شهرهای مقصد هم از نظر منابع آب و خاک و سایر منابع محیط زیستی، حد تحملی دارند.»
محسن ارسلان ادامه میدهد: « مهاجرت در این وسعت و تعداد، هم مشکلات اجتماعی و اقتصادی به بار میآورد و هم بر منابع مقصد مهاجرت فشار وارد میکند. شهرستانهای اطراف تهران و کرج را در نظر بگیرید. از همه مناطق ایران، جمعیت بزرگی مهاجرت کرده و در آنجا ساکن میشوند. در نتیجه این مهاجرت، منابع آب و خاک آن منطقه نیز ممکن است توانایی تحمل این حجم از جمعیت را نداشته باشد و از بین برود. وقتی آن منطقه حاصلخیزتر هم نابود شود، جمعیت بیشتری باید به دنبال مهاجرت باشند.»
او تاکید میکند: «این چیزی است که سیاستمداران میتوانند امروز با تصمیمگیریهای درست روند آن را کند کنند تا جوامع انسانی فرصت برای سازگاری پیدا کنند.»
همه در یک قایق نیستیم!
محسن ارسلان، پژوهشگر محیطزیست معتقد است که اگرچه تاثیرات تغییر اقلیم برای تمام جهان است، ولی کشورهایی چون ایران که از تولید کنندگان اصلی آلایندهها و گازهای گلخانهای هستند و در عین حال منابع زیستی و محیطزیستی بسیار محدودی دارند، در مقابل آن شکنندهتر هستند. او در اینباره توضیح میدهد: «ایران یکی از بزرگترین کشورهای منطقه خاورمیانه است و بخش بسیار وسیعی از آن را مناطق کویری و بیابانی تشکیل دادهاند. ایران یک منطقه کوهستانی در غرب دارد که نه تنها در ایران، بلکه در کل خاورمیانه تاثیرگذار است و سدی است در برابر بارشهایی که از سمت مدیترانه میآیند. در بحث توزیع منابع آبی، رودخانههایی که از این کوهستان سرچشمه میگیرد، در مناطق مختلفی دهها کیلومتر آن طرفتر پخش میشوند. بنابراین ایران، هم از نظر وضعیت طبیعی و هم از نظر تاثیرات انسانی و مصرف سوختهای فسیلی، نقش تاثیرگذاری در شرایط تغییر اقلیم در خاورمیانه دارد.»
ارسلان با اشاره به این که ایران دهمین کشور بزرگ تولیدکننده گازهای گلخانهای است، میگوید: «در ایران در مقیاس وسیع، از آلایندههای زیادی استفاده میشود. سیستم حمل و نقل پاک در ایران وجود ندارد و سیستم موجود، آلودگی زیادی را هم ایجاد میکند که اثر آن را در هوای شهرهای بزرگ ایران، از جمله تهران، مشهد، اصفهان و تبریز میبینیم. از طرف دیگر، ایران منابع عظیم نفت و گاز دارد که از آنها برداشت میشود. تجهیزات ایران به شدت فرسوده است. مثلا در چاههای نفتی، شبانه روز حجم وسیعی از گاز به صورت فلر در حال سوختن است. این به این دلیل که تکنولوژی مناسبی برای مهار کردن آن ندارند یا این که هنوز به این درک نرسیدهاند که این سوختن فقط از دست دادن گازی که میسوزد نیست، بلکه منبع آلودگی کره زمین و خود آن منطقه است.»
او همچنین معتقد است که در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و به ویژه ایران، تصمیمگیرندگان در توهم توطئه به سر میبرند و فکر میکنند تغییرات اقلیمی یک موضوع خیالی ساخته شده توسط کشورهای غربی است.
ارسلان این توهم را علت بیعملی مقامات در این کشورها دانسته و میگوید: «به خاطر همین توهم توطئه شاهد قدمهای جدی برای کاهش سرعت روند تخریب نیستیم. به همین خاطر هم یک به یک داریم خروجیهای این توطئه پنداری را میبینیم. فشارهایی که به منابع آب سطحی و زیرزمینی آمده، از دست دادن جنگلها، زیستگاه و رویشگاهها، حتی سلامتی مردم که در اثر آلودگی هوا در خطر می افتد، همه نشانههایی از این موضوع هستند.»
او در پایان نیز تاکید میکند: «ایران منابع بسیار محدودی دارد. منابع آب، خاک و زیستی ایران بسیار کم هستند و باید خیلی بیشتر از مناطق دیگر دنیا، دست به عصا حرکت کند. بنابراین، این مصرف لجام گسیخته سوختهای فسیلی در تمام خاورمیانه و ایران، در آینده نزدیک باعث فشارهای بسیار شدیدتری به جوامع انسانی آن خواهد شد. همین حالا هم بر سر منابع آب، درگیریها و چالشهایی درون و بیرون از مرزها به وجود آمده که با کاهش منابع، در آینده این جدلها و تنشها بیشتر خواهند شد.»
اشاره این پژوهشگر حوزه محیطزیست به اعتراضات کشاورزان، دامداران و شهروندان در ده ها استان ایران است که به نرسیدن سهمیه آب خود و زمینهای تشنه خود معترض هستند. آنها حکومت را بابت مدیریت نادرست منابع آب، طرحهای جاهطلبانه انتقال آب و اصرار نابخردانه برای خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی پر آب، مقصر میدانند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر