شاهزاده «رضا پهلوی» و همسرش در یک سفر بیسابقه و با تشریفاتی رسمی، از اسراییل دیدار کردند. این نخستین سفر آقای پهلوی محسوب میشود که یک عضو کابینه دولت میزبان، رسما در تمامی مراحل دیدار، میزبانی و همراهی او را همچون یک راهنمای سفر برعهده داشت.
«گیلا گاملیاِل»، وزیر اطلاعات اسراییل و میزبان آقای پهلوی در پایان این سفر پنج روزه، در پیامی فارسی در توییتر خود گفت: «ولیعهد ایران رضا پهلوی، متشکریم. شما نشانی از رهبری شجاع در نظر اسراییل و جهان آزاد هستید. باهم در مقابل محور شرارت ایستادهایم و این سرآغاز راه است.»
***
سفر رضا پهلوی به اسراییل، برای شرکت در مراسم یادبود قربانیان هولوکاست، یا کشتار یهودیان توسط آلمان نازی بود. آقای پهلوی در جریان این سفر دو بار با نخستوزیر اسراییل (یک بار غیررسمی و بار دیگر بهطور رسمی در مقر نخستوزیری) و یک بار با «اسحاق هرتزوگ»، رییسجمهور اسراییل ملاقات داشت.
آقای پهلوی طی این دیدارها وعده داد که با پایان جمهوری اسلامی ایران، دو ملت تاریخی، بار دیگر بتوانند با احیای روابط دو کشور، دوستیهای خود را از نزدیک از سر بگیرند. او دیدار مشابهی هم با مشاور امنیت ملی اسراییل داشت.
رضا پهلوی در جریان سفر به اسراییل، از دیوار ندبه در هنگام به صدا درآمدن آژیر خطر به احترام قربانیان هولوکاست حاضر شد و از آنجا توییت کرد که «دو هزار و پانصد سال پیش، کوروش بزرگ یهودیان را از اسارت رهانید و به آنان کمک کرد تا معبدشان در اورشلیم را بازسازی کنند. با احترامی عمیق، از دیوار ندبه بازدید و دعا کردم روزی برسد که ایران و اسراییل بتوانند دوستی تاریخیشان را از سر بگیرند.»
در ادامه از صنایع شیرینسازی آب شرب اسراییل بازدید کرد و گفت: «در حالی که جمهوری اسلامی در ایران دریاچهها، رودخانهها و تالابها را به بیابان تبدیل میکند، در اسراییل، دولت و صنعت، کویر را به آب تبدیل میکنند.» او به حیفا رفت و همراه همسرش از مرکز جهانی بهایی بازدید کرد و گفت «تحتتاثیر آرامش و زیبایی باغها، و نیز پیام اتحاد و با-هم-بودنِ آیین بهایی» قرار گرفته و در دانشگاه حیفا و «مرکز عزری برای مطالعات ایران و خلیج پارس» حاضر شد و سخنرانی کرد.
در سفر آقای پهلوی در کنار نقاشی دیواری در شهر ناتانیا در حمایت از زنان ایرانی، همراه با وزیر اطلاعات اسراییل و شهردار ناتانیا حاضر شد، در یک کنفرانس خبری توضیح داد که اگر جمهوری اسلامی نباشد، تخاصمها در منطقه خاورمیانه از بین خواهد رفت و درباره آینده ایران بدون جمهوری اسلامی گفت که «ایران آزاد و دموکراتیک میتواند در همکاری با اسراییل، آسیبهای محیطزیستی ایجاد شده از سوی جمهوری اسلامی را جبران کند و اکوسیستم آبی ایران را نوسازی و بازسازی کند.»
در جریان این سفر، رضا پهلوی و همسرش در میهمانی ایرانیان اسراییل هم شرکت کردند که جنبه خصوصی و حاشیهای داشت، اما او در این میهمانی برخلاف رهبران عبوس حاکم بر ایران، شبیه سایر ایرانیان رفتار، و دمی در شادی ازدسترفته جمعی ایرانیان شرکت کرد.
سفر او به اسراییل از این جنبه دارای اهمیت است که این کشور دارای جمعیت ایرانیتبار قابل ملاحظهای است که از تحولات دموکراتیک و مدرن در ایران برای عبور از جمهوری اسلامی حمایت میکنند.
بسیاری از ایرانیان یهودی مقیم اسراییل بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به این کشور مهاجرت کردند و بخش بزرگی از آنها متولد اسراییلاند، اما بسیاری هم متولد ایران هستند و پس از مهاجرت به اسراییل، از بیم رفتار خودسرانه جمهوری اسلامی به زادگاه خود بازنگشتهاند.
برخی از رهبران و مقامهای بلندپایه اسراییل در سالهای اخیر از جمله رییسجمهور و وزیر دفاع اسراییل، ایرانیتبار بودهاند که از این نظر میتوانسته فرصت ویژهای برای دو کشور محسوب، و حتی از آن بهنفع وضعیت فلسطینیان استفاده شود، اما جمهوری اسلامی این فرصت را از بین برده و بهجای آن، به آتش نفرت در منطقه دامن زده است.
نوع میزبانی کمسابقه دولتی از رضا پهلوی که یکی از مهمترین چهرههای مخالف جمهوری اسلامی ایران در خارج از ایران است، نشان میدهد که احتمالا ارزیابی این کشور از موقعیت آقای پهلوی در ایران مثبت است.
بهطور عمومی، دولتها از ارتباط با مخالفان حکومتهای دیگر که آنها را دارای پایگاه وسیع اجتماعی یا امکان موفقیت در آینده نداشته باشند، خودداری می کنند. به عبارت دیگر حمایت و اعتبار خود را بیدلیل صرف نیروهای سیاسی مطلقا بیآینده نمیکنند. از آنجا که اسراییل بهنظر میرسد اشراف وسیعی بر اوضاع داخلی ایران و ارزیابی دقیقی از وضعیت داخل این کشور و مشروعیت متزلزل جمهوری اسلامی دارد، دعوت از آقای پهلوی را میتوان نشانهای از بهبود جایگاه او در ایران و احتمال بازیگری موفق او در آینده این کشور در ارزیابیهای دولتی اسراییل دانست.
نفس سفر او بهعنوان یک ایرانی صلحجو و حامی دوستی تاریخی دو ملت، که ریشه در تاریخ باستان ایران دارد، در زمانهای که چهار دهه است جمهوری اسلامی شعار «مرگ بر اسراییل» سر میدهد و روی تسلیحات نظامیاش «مرگ بر اسراییل» مینویسند، سازنده تصویری نوعدوست و محترم از ملت ایران نه تنها در درون اسراییل، که نزد دیگر کشورها است که جمهوری اسلامی هرگز نماینده شایستهای برای آنها نبوده است.
معرفی او به جامعه اسراییل بهعنوان سیاستمداری که در ایران آینده میتواند بازیگر مهمی باشد که از دوستی با دو کشور میگوید، علامتی از ساختگی بودن شمایل نفرتی است که جمهوری اسلامی تلاش میکند، بین دو مردم کشور ایجاد کند، در حالی که شمار گستردهای از مردم اسراییل، ایرانیالاصل هستند.
همزمان با این سفر در داخل اسراییل، دیدار سیاستمدار تبعید شده ایرانی را، مقدمه «پیمان کوروش» میخوانند که برگرفته از نام پادشاه خوشنام ایرانی و کمک تاریخی کوروش کبیر به یهودیان است. پیش از این اسراییل با امارات و بحرین، دو کشور مسلمان در خلیج فارس در قالب «پیمان ابراهیم» که به یاد پیامبر مورد احترام مشترک مسلمانان و یهودیان به این اسم نامیده شد، باهم روابط کامل سیاسی و اقتصادی ایجاد کردند که خشم «علی خامنهای» را هم در پی آورد.
ایران پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، با اینکه مخالف تشکیل اسراییل و حتی عضویت آن در سازمان ملل متحد بود، اسراییل را بهصورت دوفاکتو، یعنی یک واقعیت غیرقابلانکار بهرسمیت شناخته و برای کمک به ایرانیان مقیم اسراییل، یا اسراییلیهای ایرانیتبار در تلآویو، کنسولگری تاسیس کرده بود.
بهمحض پیروزی «روحالله خمینی» و استقرار دولت موقت در بهمن ۱۳۵۷، ایران شناسایی اسراییل را پس گرفت و آیتالله خمینی با گفتن اینکه «اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود»، رابطه با این کشور را قطع کرد.
اینک دستکم در افق دوردست، آینده دیگری بین دو کشور قابل تصور شده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر