چهار روز بعد از کشتار شهروندان معترض ایذه در ۲۵آبان۱۴۰۱ و قتل «کیان پیرفلک»، کودک ده سالهای که با قایق دستساز و «خداوند رنگینکمان» در یاد و خاطره ایرانیان جاودانه شد، «مجاهد کوکور» بهدست ماموران امنیتی بازداشت شد؛ بازداشتی که تا ظهر روز ۲۸آذر، اخبارش به رسانهها راه نیافت. پس از آن گفته شد که جوانی ۳۴ ساله بهنام «عباس کورکوری»، مشهور به مجاهد کورکور، در جریان این «درگیری مسلحانه» مجروح شده است. حالا دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مجاهد کورکور را بهاتهام «قتل کیان پیرفلک»، به اعدام محکوم کرده و هر لحظه بیم اجرای حکم میرود. حکمی که بهگواه شاهدان و نزدیکان خانواده مجاهد و کیان، ناعادلانه و بر اساس سناریویی دروغ صادر شده است.
خواهر مجاهد کورکور که خود را در اینستاگرام «رها بختیاری» معرفی کرده است، در گفتوگو با «ایرانوایر»، از وضعیت خود و خانوادهاش تحت فشار نیروهای امنیتی سخن میگوید.
***
همرمان با تداوم موج اعدامها در ایران، فعالان حقوقبشر و بستگان او نسبت به اجرای حکم قریبالوقوع اعدام صادر شده برای مجاهد کورکور ابراز نگرانی کردند، بهویژه وقتی روز پنجشنبه ۲۲اردیبهشت۱۴۰۲، زمزمههایی از «انتقال ناگهانی مجاهد کورکور از زندان شیبان به تهران» منتشر شد.
خواهر مجاهد کورکور که خود را «رها بختیاری» معرفی میکند، درباره آخرین وضعیت برادرش به ایرانوایر میگوید: «اولش که گفتند منتقل شده ما خودمان هم فکر کردیم برادرم را از شیبان به تهران منتقل کردهاند، اما حالا میدانیم خودش منتقل نشده، فقط پرونده را برای تایید حکم منتقل کردهاند. برادرم اصلا وضعیت خوبی از نظر روحی و جسمی ندارد. از وقتی بازداشت شده نه تماس تلفنی داشتیم و نه ملاقات، فقط یک مرتبه به پدر و مادرم خیلی کوتاه اجازه دیدار دادند. در همان ملاقات چند دقیقهای هم متوجه شدند که اصلا حال روحیاش خوب نیست، بهشدت شکنجه شده. به خانوادهام گفته بود که تا یکهفته بعد از بازداشت بیهوش بوده. مادرم میگفت شکم مجاهد آنقدر متورم بود که روی پاهایش افتاده بود.»
به گفته رها بختیاری، نیروهای امنیتی برای گرفتن اعتراف اجباری مجاهد کورکور را تحت شکنجه شدید جسمی و روحی قرار دادهاند: «بعد از آن ملاقات که همان هفتههای اول بعد از بازداشت اتفاق افتاد، از او بیخبریم؛ اما همان وقت هم مجاهد گفته بود سه بار با اعدام مصنوعی مواجه شده است. گفته بود که هر روز یکنفر میآید و میگوید آماده باش امروز حکم اجرا میشود، یا یک تاریخی را برای اجرای حکم میدهد و میرود. دارند زجرکشش میکنند. الان چند ماه گذشته، اما هیچکس صدای دادخواهی ما را نمیشنود.»
تنهایی و سرکوب؛ سهم خانواده مجاهد
رها بختیاری، روایت رنج مضاعف خانواده خود را بعد از درگیری نیروهای امنیتی با شهروندان ایذه روایت میکند: «ما خیلی تنهاییم. هیچکس از همشهریهایمان و فامیل هوای ما را در این روزها نداشت. همه یکباره ما را رها کردند.»
بغض راه گلویش را میبندد و مکث میکند. بعد با صدایی که نمیتواند جلوی لرزشش را بگیرد، میگوید: «بعد از اینکه مجاهد بازداشت شد و هنوز در انفرادی بود، خانواده من به هر دری میزدند که مجاهد از انفرادی به بند منتقل شود. یکی از نزدیکانمان با یکی از سپاهیهای شهر ایذه به منزل خانواده من رفتند. تمامی پسانداز سالها زحمت پدرم، درآمد یک بقالی کوچک که مادرم آن را اداره میکرد، یک مقدار طلای ناچیز متعلق به مادرم و وام ازدواج خواهرم را گرفت که مجاهد را به بند عمومی منتقل کند، اما هیچ کاری نکرد.»
مجاهد کورکور به روایت خواهرش، جوانی «رحیم و مهربان» بود. او به ایرانوایر میگوید: «برادرم عاشق حیوانات بود. بهخصوص سگها و پرندهها. چند سگ و کبوتر داشت که مثل بچههای خودش آنها را نگهداری میکرد. کسی که با حیوانات آنقدر رحیم و مهربان است، هیچوقت نمیتواند به همنوعانش ظلم بکند. مجاهد هم مثل همه مردم ایران دلش از قتل کیان و بقیه بچههای ایران خون بود، از ظلم خسته بود، معترض بود، مثل همه ما؛ اما این داستانی که برایش ساختهاند و بر اساس آن میخواهند جانش را بگیرند، عادلانه نیست.»
مجاهد کورکور از بازداشت تا صدور حکم
ظهر روز ۲۸آذر۱۴۰۱،رسانههای حکومتی ایران از «دستگیری عوامل حمله تروریستی» در ایذه خبر دادند. «باشگاه خبرنگاران جوان»، نزدیک به نهادهای امنیتی، بهنقل از دادستان خوزستان نوشت: «در عملیات مشترک فراجا، وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، دو نفر از عوامل این حادثه کشته و دو نفر دیگر بازداشت شدند.»
دادستان خوزستان مدعی شده بود که این افراد «قرار بوده عملیات تروریستی دیگری را در ایذه انجام بدهند.»
کوتاه زمانی پس از انتشار این خبر، تصاویر «حسین سعیدی» و «محمود احمدی»، کشتهشدگان این عملیات بهدست ماموران امنیتی در شبکههای اجتماعی منتشر شد. دو شهروندی که همچنان پیکرهایشان به خانوادههایشان تحویل داده نشده است.
«هومن صیدالی»، چوپانی در روستای «پریسیلا » که خانهاش را در اختیار این سه شهروند معترض قرار داده بود و «عباس کورکوری» مشهور به «مجاهد کورکور»، دو بازداشت شده این عملیات بودند.
رسانههای امنیتی جمهوری اسلامی از جمله «فارس» و «تسنیم»، تصاویر و ویدیوهایی از خانهای که ادعا شده بود «محل اختفای» این افراد بوده است، منتشر کردند. خانهای که مشخص بود با سلاح جنگی توسط ماموران به آن حمله شده است.
اتهام مجاهد کورکور و دو معترض جانباخته در این درگیریها، قتل کیان پیرفلک کودک ده ساله ایذهای عنوان شد. بر اساس روایت رسانههای نزدیک به سپاه، شامگاه ۲۵آبان در جریان آنچه که «حمله مسلحانه و تروریستی» به بازار شهر ایذه خواندهاند، کیان پیرفلک کشته شده است. علاوهبر کیان پیرفلک، هشت شهروند دیگر از جمله یک کودک ۱۴ ساله به نام «سپهر مقصودی» نیز در درگیریهای ۲۵آبان ایذه کشته شدند.
«ماهمنیر[زینب]مولاییراد»، مادر کیان پیرفلک، از همان نخستین ساعات پس از قتل فرزندش اعلام کرد که شلیک به کیان و خودرو شخصی آنها توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی انجام شده است.
با اینهمه، دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی بر «تروریستی بودن کشتار شهروندان ایذه» تاکید کرد و مدعی شد عاملان قتل کیان مجاهد کورکور و دو همراهش بودهاند.
در مراسم چهلم کیان پیرفلک که روز ۵دی۱۴۰۱ برگزار شد، حاضران در مراسم، علاوهبر همدردی با خانواده پیرفلک، به بازداشت مجاهد کورکور و شکنجه او بهمنظور گرفتن اعتراف اجباری مبنیبر دست داشتنش در حمله مرگبار ۲۵ آبان اعتراض کردند.
شرکتکنندگان در این مراسم کاغذهایی بهدست داشتند که بر آنها شعارهای «بسیجی دروغ نگو، کیان داداش مجاهده» نوشته شده بود. آنها همچنین شعار دادند «مجاهد اعدام بشه، اینجا قیامت میشه ...»
ماهمنیر مولاییراد هم، بارها مجاهد کورکور را برادر خود و فرزندش خوانده و با مادر او بر سر مزار کیان حاضر شد و عکسی به اشتراک گذاشت.
علیرغم تمامی این اقدامها، ۲۸اسفند۱۴۰۱، دادستان ایذه از برگزاری دادگاه مجاهد کورکور در دادگاه انقلاب اهواز خبر داد و ادعا کرد او اتهام خود مبنیبر قتل کیان پیرفلک را پذیرفته است.
اعتراف و پذیرش سناریوی حکومت تحت شکنجه
بر اساس گزارش مرکز رسانهای قوهقضاییه جمهوری اسلامی، مجاهد کورکور به «محاربه از طریق کشیدن سلاح به قصد جان مردم و ارعاب و افساد فیالارض از طریق ارتکاب جنایت بهوسیله تیراندازی با سلاح جنگی، اخلال در نظم عمومی و ایراد خسارت عمده به تمامیت جسمانی منتج به جانباختن هفت نفر از جمله کیان پیرفلک، ایراد خسارت عمده به اموال عمومی و خصوصی، تشکیل گروه باغی و عضویت در آن از طریق قیام مسلحانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» متهم شده است.
«میثم پیرفلک»، پدر کیان، پس از اینکه تا حدی از جراحات ناشی از شلیک به خودرو شخصیاش بهبود پیدا کرد، با انتشار ویدیویی، هرگونه اتهامی به این شهروند ایذهای را در ارتباط با کشتهشدن کیان، رد کرد و گفت: «دادخواه خون پسرم هستم، من هیچ شکایتی از مجاهد کورکور و بچههای ایذه نکرده و نخواهم کرد، چون من و همسرم بهچشم خود دیدیم که نیروهای امنیتی به فرماندهی سردار "عیدی علیپور"، ماشین ما را به رگبار بستند، مرا زخمی کردند و پسرم را به قتل رساندند.»
ادعای پذیرش اتهامات انتسابی به مجاهد کورکور در دادگاه در حالی صورت گرفته که این شهروند بازداشت شده از زمان دستگیری، بدون اینکه اجازه ملاقات با خانواده خود داشته باشد، در حبس بوده و شکنجه شده است.
او همچنین از داشتن وکیل محروم بوده و بهتازگی با درخواست خانواده کیان پیرفلک، داود شاه ولی وکیل این خانواده، بهعنوان وکیل مجاهد کورکور معرفی و پذیرفته شده است.
روز ۱۸فروردین سال جاری، قوهقضاییه اعلام کرد که برای «عباس کورکوری مشهور به مجاهد کورکور»، بهعنوان «متهم اصلی کشته شدن کیان پیرفلک»، حکم اعدام صادر شده، اما این حکم «غیر قطعی» و «قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور» است.
مادر عباس کورکوری تا به حال بارها خواستار تلاش بینالمللی با هدف جلوگیری از اعدام فرزندش شده است. رها بختیاری در پایان این گفتوگو، از جامعه مدنی ایران میخواهد خانواده او و بهویژه برادرش را رها نکنند: «ما فقط انتظار داریم به ما دلگرمی بدهند و پشت ما باشند. عدهای مدام به پدرم میگویند راهی برای نجات مجاهد نیست و او حتما اعدام میشود، همین حرفها باعث شده پدرم سلامتیاش را از دست بدهد و ساعتهای طولانی در بیمارستان باشد. برای یک داستان تخیلی میخواهند حکم اعدام برای برادرم اجرا کنند. به داد ما برسید.»
ثبت نظر