در آستانه یکسالگی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در پی قتل «مهسا [ژینا] امینی» با آمار دستکم ۵۰۰ کشته در یکی از خشونتبارترین سرکوبهای اعتراضات توسط جمهوری اسلامی، هنوز ناگفتههای بسیاری از قربانیان وجود دارد. اسامی که گاه هیچ از آنها نمیدانیم و کشتههایی که هنوز حتی اسمشان را هم نشنیدهایم.
«محمد حسینی»، یکی از کشتههای اعتراضات است که تا پیش از مرگ مادرش، درباره حقیقت قتل او، شکوتردیدهایی وجود داشت. اما طبق اطلاع «ایرانوایر»، خانواده محمد حسینی، چنان تحت فشارهای امنیتی بودند که رنج عزا عزیزشان اطلاعرسانی نشد و مادر، زیر این فشارها سکته کرد و جان داد.
جمهوری اسلامی، همنام او را به دار آویخته است. یک «محمد حسینی» دیگر اهل کرج که در اعتراضات بازداشت شد، با پروندهای پر از تناقض در پرونده قتل «روحالله عجمیان»، به افساد فیالارض محکوم و به دار آویخته شد. او پدر و مادر نداشت، اما نام او در یاد بسیاری از معترضان به حکومت جمهوری اسلامی باقی است. بسیاری به یاد او غذای نذری پخش کردند، برخی برایش اعلامیه منتشر کردند و حجله گذاشتند.
محمد حسینی سقز را اما تا روز ۱۸تیر که خبر جان باختن مادرش منتشر شد، کمتر کسی میشناخت. او یکی از کشتهشدگان اعتراضات سراسری است که مادرش نتوانست داغ او را تحمل کند.
***
طبق اطلاع ایرانوایر، محمد حسینی، در ۲۸مهر، یعنی یک ماه پس از آغاز اعتراضات در شهر «سقز»، توسط نیروهای امنیتی کشته شده است. بهدلیل فشارهای امنیتی و تهدیدهای مداوم نزدیکان او، خانواده محمد سکوت کرده بودند. مدتی پس از این قتل، «ملیحه حسننژاد»، مادر محمد حسینی، براثر این فشارها سکته کرد و ۱۸تیر۱۴۰۲ درگذشت.
فشار بر خانوادههای کشتهها و قربانیان اعتراضات سراسری که رنج مضاعف آنها را بههمراه دارد، در گذشته هم قربانیان دیگری گرفته است؛ مادران و پدرانی که در غم عزیز از دست رفتهشان، از حق عزا و اطلاعرسانی هم محروم ماندند، دوام نیاورند، دق کردند و یا خودشان مرگ را انتخاب کردند.
محمد حسینی به همراه خانوادهاش، در محله «شهرک دانشگاه» در خانهای اجارهای زندگی میکرد. او یکی از دو پسر خانواده بود و روزمزد در یکی از کارواشهای سطح شهر مشغول به کار بود. اطرافیانش، او را پسری متین و معترض توصیف میکنند که همواره حق خود را مطالبه میکرد. او نیز مثل بسیاری از جوانان معترض، همراه با اوج اعتراضات، خشم خود را از نابرابریهایی که زندگی کرده بود، ابراز میکرد. اما پاسخ او هم، گلوله و مرگ شد.
«ملیحه حسننژاد»، مادر محمد حسینی، از همان مراسم ختم در محفلی خصوصی تحت نظر و زیر فشار بود. نیروهای امنیتی جلوی هرگونه اطلاعرسانی را گرفته بودند، اما غم از دست دادن فرزند، طاقت از کف مادر ربود و او را راهی بیمارستان کرد.
مادر محمد حسینی، هفت ماه در بیمارستان در کما بود و در نهایت، تناش بار غم را طاقت نیاورد.
شهر سقز که تاکنون چندین کشته طی اعتراضات داشته است، حالا باید نام محمد حسینی و مرگ مادر عزادارش را هم کنار دیگر قربانیان قرار دهد؛ از مهسا ژینا امینی تا «دانیال پابندی»، «فریدون فرجی»، «فریدون محمودزاده» و دیگرانی که در آرامگاه «آیچی» به خاک سپرده شدهاند.
سکوتی که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به خانوادههای عزادار تحمیل میکند، مصداق آزار و شکنجهای روانی است که میتواند قربانی بر قربانی بیفزاید. حالا خانواده محمد حسینی، داغدار دو عزیز از دست رفته است. چند شهروند معترض دیگر کشته شدهاند که هنوز اطلاعی از آنها نداریم؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر