شامگاه ۲۵شهریور۱۴۰۲، خبر آتشسوزی زندان قرچک بسیاری از خانوادههای نگران زندانیان را راهی زندان کرد، اما آنها در پشت در زندان با گارد ضدشورش مواجه شدند و البته آمبولانسهایی که از زندان خارج میشدند.
در زندان قرچک چه گذشت؟
***
خبر وقوع آتشسوزی در زندان قرچک در اولین سالروز قتل حکومتی «مهسا (ژینا) امینی» منتشر شد. زندان قرچک بزرگترین زندان مخصوص زنان در خاورمیانه است که اگرچه به محکومان جرائم عمومی اختصاص دارد، سالهاست که محل حبس برخی از زنان فعال سیاسی و مدنی نیز است.
براساس آخرین گزارش «اطلس زندانهای ایران»، در هفت سوله زندان قرچک، بیشاز ۱۲۰۰ زن محبوس هستند که حداقل ۱۴ تن از آنان فعال سیاسی یا مدنی هستند.
همچنین به گزارش «موسسه کودکان زندانیان»، نزدیک به بیست کودک زیر چهار سال در این زندان بههمراه مادران خود محبوس هستند که از سلامت هیچیک خبری در دست نیست.
سرکوب خشن زندانیان در پی آتشسوزی
خبر آتش سوزی در زندان قرچک حدود ساعت ۶ بعدازظهر ۲۵شهریور۱۴۰۲ منتشر شد، همزمان تصاویری از وجود دود بر فراز این زندان نیز منتشر شد.
از همان ساعت، خانوادهای زنان محبوس در این زندان به سمت زندان حرکت کردند تا خبری از عزیزان خود بگیرند، چراکه تلفنهای زندان از همان ساعت قطع شده بود.
برادر یکی از زنان محبوس در قرچک به «ایرانوایر» گفت: «مشغول صحبت با خواهرم بود که ناگهان صدای دادوفریاد دیگر زندانیان را شنیدم و ناگهان تلفن قطع شد.»
او که خبر آتشسوزی در زندان قرچک را دقایقی بعد در شبکههای اجتماعی خوانده بود، به سمت این زندان حرکت کرد؛ اما در مقابل در زندان، با نیروهای ضدشورش مواجه شد.
پیشتر یک منبع مطلع به «ایرانوایر» خبر از گسیل نیروهای سرکوب بهسمت این زندان داده بود. به گفته این منبع مطلع، حریق عصر امروز از هواخوری بند یا سوله پنج زندان قرچک آغاز شد و بهسرعت بهسمت دیگر بخشهای زندان پیشروی کرد.
این آتشسوزی در حالی رخ داد که برخی از زندانیان زندان قرچک برای بزرگداشت یاد و خاطره مهسا امینی و به مناسبت سالروز آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» برنامهریزی کرده بودند. وقوع این آتشسوزی باعث شد که زنان محبوس در قرچک شروع به سردادن شعارهای اعتراضی کنند، اما لحظاتی بعد گارد زندان به زنان زندانی حمله کرد و با خشونت فراوان آنها را مورد ضربوشتم قرار داد.
این منبع مطلع همچنین به ایرانوایر گفت که گارد زندان قرچک به باتون زندانیان را بهشدت کتک زدند، همچنین صدای بیشاز بیست شلیک در زندان به گوش رسیده است. به گفته او، نیروهای گارد زندان در مقابل سولهها مستقر شدند و اجازه خروج به زندانیان، بهرغم اشباع شدن فضای سولههای از دود داده نشده است.
براساس اطلاعاتی که به دست ایرانوایر رسیده است، تعدادی از زندانیان محبوس در زندان قرچک زخمی شدهاند، و شرایط جسمی برخی از آنان وخیم گزارش شده است.
برادر یکی از زنان محبوس در زندان قرچک نیز در گفتوگو با ایرانوایر تایید کرد که شاهد خروج چند آمبولانس از زندان بوده، اما نتوانسته با تعقیب آنها متوجه شود که مجروحان حادثه آتشسوزی در زندان قرچک به کدام بیمارستان اعزام شدهاند.
فرزند یکی دیگر زنان زندانی در قرچک نیز در همین رابطه به ایرانوایر گفت: «زندانیان قصد داشتند که امروز در کنار زندانیان دیگر زندانها و مردم معترض، در هواخوری زندان برنامهای اجرا کنند.» او که موفق شده بود تا آخرین لحظات با مادرش در ارتباط باشد، به نقل از او تاکید کرد که آتشسوزی از سوی مقامات زندان و در جریان حمله به زنان ایجاد شده است.
شامگاه ۲۵شهریور۱۴۰۲ خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوهقضاییه، خبر ایرانوایر در رابطه وقوع آتشسوزی در زندان قرچک را بدون هیچ توضیح اضافهای تایید کرد. خبرگزاری رسمی دولت، «ایرنا» اما در این رابطه نوشت: «گفته میشود علت حادثه، آتشزدن تخت و البسه توسط زندانیان بند اعدامیها در اعتراض به مدیریت زندان بوده است.»
این اولین بار نیست که یک زندان در ایران آتش میگیرد و اولین بار نیست که قوهقضاییه، زندانیان را مقصر به آتش کشیده شدن زندان معرفی میکند.
زندانها در ایران یکی پس از دیگری در آتش میسوزند
پساز آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»، زندان قرچک سومین زندانیاست که در آن آتش سوزی رخ داده است.
شامگاه شنبه ۲۳مهر۱۴۰۱، زندان اوین در تهران به آتش کشیده شد. براساس گزارشهای منتشر شده در این رابطه، ابتدا صدای آژیر در زندان و سپس شلیک پیاپی گلوله، و آنگاه طنین شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» از زندان اوین به گوش رسید و پساز آن برای ساعتهای طولانی، این زندان نمادین در آتش سوخت. آن زمان برخی شاهدان عینی تایید کرده بودند که پیشاز بالا گرفتن شعلههای آتش، صدای پنج انفجار به گوش رسیده بود.
صبح روز بعد، قوهقضاییه تایید کرد که در جریان آتشسوزی زندان اوین تهران، دستکم «چهار تن» کشته شدند، اما سپس این رقم را به «۸ تن» افزایش داد. به گزارش ارگان رسانهای قوهقضاییه،از میان دهها مجروح نیز حال چهار تن «وخیم» گزارش شده بود. بااینحال، براساس اطلاع ایرانوایر، شمار کشتهشدگان بیشاز این تعداد است.
قوهقضاییه در این گزارش تایید کرده بود که آتشسوزی از بند هفت زندان اوین آغاز شد و دود ناشی از آن باعث وخامت حال برخی از زندانیان بند هشت شده بود.
آن زمان سازمان زندانها، بهعنوان زیر مجموعه قوهقضاییه و مسوول اداره زندانها در ایران، علیه چند تن از زندانیان محبوس در زندان اوین اعلام جرم کرده بود.
زندان لاکان رشت پیشاز آن و در ۱۸مهر۱۴۰۱ به آتش کشیده شده بود. در پی وقوع آن آتشسوزی، اخباری از «کشتهشدن چهار سرباز و چهار زندانی» منتشر شده بود، هرچند برخی از منابع، شمار کشتهها را «بیشاز ۱۷ زندانی» عنوان کرده بودند.
زندان لاکان رشت در پنج کیلومتری جنوب رشت، بزرگترین زندان استان گیلان است که بیشاز پنج هزار زندانی مرد و دویست زندانی زن در آن نگهداری میشوند.
یک روز پس از انتشار خبر آتش سوزی در زندان لاکان، «مهدی فلاح میری»، دادستان عمومی و انقلاب مرکز گیلان، اعلام کرده بود که «تعدادی از زندانیان بند ۸ زندان لاکان رشت که محکوم به قصاص قتل عمد هستند، براثر اختلافات شخصی با هم درگیر شدند که با پیوستن تعداد دیگری از زندانیان، فضای این بخش از زندان، بهصورت موقت و محدود متشنج شد.»
این درحالی بود که محبوسان در این زندان تاکید کردند که مساله ارتباطی به درگیری شخصی بین زندانیان نداشته است. بهگفته این منابع که خواستهاند ناشناس باقی بمانند، مساله نه دعوای بین زندانیان محکوم به قصاص، بلکه «شورش» زندانیان بوده است.
براساس قوانین و مقررات موجود، مسوولیت حفظ جان زندانیان با سازمان زندانهاست. این سازمان و نهاد بالادستی آن یعنی قوهقضاییه اما، در اجرای این مسوولیت نهتنها ناتوان هستند، که در مواردی ازجمله آتشسوزیهای اخیر در این سه زندان، گمانه زنیهایی مبنیبر ایجاد حریق عمدی از سوی ادارهکنندگان زندان برای سرکوب زندانیان، یا ایجاد فرصت برای اعمال خشونت بیشتر بر ایشان مطرح است.
در این میان آنچه برای سیستم قضایی جمهوری اسلامی از کمترین اهمیتی برخوردار است، وضعیت زندانیان آسیبدیده در زندانها، خانوادههای نگران آنها پشت دیوارهای زندان و از همه مهمتر، کودکانی است که به هر دلیل در تحمل دوران حبس، با مادران خود شریک هستند.
ثبت نظر