مجموعه «مجلس، نردبان قدرت»، چهرههایی را معرفی میکند که مجلس سکوی پرتاب آنها شده است. نگارنده با این پیشفرض که «انقلاب»، «آقازادگی»، «چکمه» و «عمامه»، بهخودیخود ۴ رانت مهم برای ورود به قدرت در نظام جمهوری اسلامی و ثروتاندوزی بوده و هست و افراد متصل به این چهار گروه برای رسیدن به قلههای ثروت و قدرت نیاز به رانت نمایندگی نداشته و ندارند، در گزینش مصادیق این مجموعه، تمرکز را روی نمایندگانی قرار داده که پیش از ورود به مجلس کم نامونشان، و در سابقه آنها هیچیک از این ۴ رانت، برجسته نبوده. هرچند کمتر نمایندهای را میتوان پیدا کرد که با رجال سیاسی جمهوری اسلامی رابطه فامیلی نداشته، یا دورهای را هرچند کوتاه در سپاه پاسداران سپری نکرده باشند، ولی مهم این است که این دو در کارنامه آنها برجسته نبوده و نمایندگی مجلس، نقش مهمی در بالا رفتن آنها از نردبان قدرت ایفا کرده است.
***
تسهیل نیاز صنعتگران در مجلس، در ازای گرفتن امتیازات محلی
یکی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی که اگر با مهر «رد صلاحیت» از مجلس اخراج نمیشد و احتمالا قادر بود مادامالعمر کرسی خود را در مجلس حفظ کند، کسی نبود جز «رضا نوروززاده»، نماینده اسفراین در مجلس سوم تا هفتم.
رضا نوروززاده پیش از ورود به مجلس، در اسفراین معلم شیمی بود که در کمتر از پنج سال سابقه معلمی، توانسته بود به ریاست اداره آموزشوپرورش اسفراین برسد. پدرش کشاورز و رانت خاصی برای ورود به قدرت نداشت، جز رانت نمایندگی.
نوروززاده در انتخابات مجلس سوم شانس خود را برای ورود به پارلمان امتحان کرد و موفق شد آرا لازم را کسب و پا به مجلسی بگذارد که اکثریت آن در اختیار مجمع روحانیون مبارز بود، که بعدها اصلاحطلب شدند. اکثریت نمایندگان چپ مجلس سوم توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند و نتوانستند در انتخابات مجلس چهارم شرکت کنند، ولی نوروززاده نه آنقدر در میان چهرههای سیاسی مجلس سوم شناخته شده بود و نه مواضعی داشت که به رد صلاحیت او منجر شود، لذا کرسی خود را در مجلس چهارم نیز حفظ کرد و تا پایان مجلس هفتم، در کسوت نمایندگی مردم اسفراین باقی ماند.
نگاهی به جناح اکثریت مجلس سوم تا هفتم نشان میدهد که هر جریانی اکثریت مجلس را در اختیار گرفته، نوروززاده در آن مجلس حضور داشته و او آنقدر جا پای محکمی در میان رایدهندگان اسفراینی دارد، که تحتتاثیر موجهای سیاسی حاکم بر فضای کشور، از گردونه رقابتها حذف نشود.
او چگونه چنین جایگاهی در اسفراین پیدا کرده بود؟
رضا نوروززاده بهعنوان عضو و بعدتر رییس کمیسیون صنایع و معادن و کمیسیون انرژی مجلس، رابطه برد-برد با صاحبان صنایع و معادن کشور ایجاد داشت، رابطهای از این جنس: تسهیل نیاز صنعتگران در مجلس در ازای گرفتن امتیازات محلی.
نوروززاده در گفتوگویی، استراتژی تضمین آرا خود را اینگونه تشریح کرده: «اگر نماینده جهتگیریهای سیاسی را به صحن مجلس و رایگیریها معطوف کند و در شهرستان هم فعال باشد، در آن صورت موفق خواهد بود. منم چون فنی بودم، بهدنبال توسعه صنعتی اسفراین بودم.»
او در ادامه در تشریح وضعیت اسفراین در آغاز دوره نمایندگیاش و استراتژی خود در ایجاد رابطه تعامل با صنایع کشور، میگوید: «درصورتیکه بخواهم اسفراین ۱۳۶۷ را به تصویر بکشم، این شهر فقط توسط یک راه آسفالت سرد با عرض ۵/۵ متر از یک مسیر بسیار کوهستانی به سبزوار متصل بود و به سمت بجنورد هم یک راه شوسه از مسیری صعبالعبور احداث شده بود و از لحاظ زیربنایی هم بهجز در شش روستا از ۱۸۵ روستا، آب، برق، راه، تلفن، بهداشت و اماکن مورد نیاز مردم وجود نداشت. کشاورزی سنتی بود و از قنات استفاده میشد.»
نوروززاده سپس به آنچه برای اسفراین انجام داده میپردازد و میگوید: «صنعت بدون زیرساخت معنا ندارد. ایجاد این زیرساختها در قالب یک برنامه مدون و بهصورت یکپارچه شروع شد و با هم به تکامل رسید و در کنارش پروژه فولاد اسفراین راهاندازی و ساماندهی شد. این بخش بیشتر ناشی از اعتباری بود که من در مجلس شورای اسلامی کسب کردم. کمیسیون صنایع و معادن همکاری کرد و پروژه مهم در اسفراین اجرا شد. یکی "فولاد اسفراین" است و دیگری "لوله گستر اسفراین" که دومی بعد از فولاد و بهدنبال فولاد اسفراین آمد. فولاد اسفراین از طرحهای زیربنایی کشور است. شاید در ابتدا مخالفتهای زیادی وجود داشت، ولی ما ردیف آن را در مجلس احیا کردیم، لابی هم کردیم، از منابع عمومی هم در احداث آن بهره گرفتیم (سازمان گسترش و نوسازی) تا به نتیجه نشست.»
نوروززاده منکر غیراقتصادی بودن این طرحهایی که با بودجه عمومی کشور و با قدرت لابی خود به نتیجه رسانده نیست، ولی درعینحال تصریح دارد: «وقتی ما فولادسازی را به اسفراین بردیم، اعتقادمان این بود که چنین واحدهایی در اسفراین مزیت ندارد، یعنی ایجاد یک بنگاه اقتصادی در آن شهر، توجیه اقتصادی نداشت، چون هیچیک از زیربناهای لازم آنجا آماده نبود. اگر حکومت بپذیرد که باید منابع لازم برای ایجاد زیرساختها را تامین کند (کاری که در اسفراین شده، یعنی دولت هزینههای لازم برای رساندن آب، برق، گاز و غیره را به اسفراین پذیرفت)، ایجاد چنین واحدهای صنعتی توجیهپذیر میشود.»
دقت در اظهارات رضا نوروززاده و نگاهی به کارنامه او در مجلس شورای اسلامی، نشان میدهد که او پنج دوره نمایندگی را مدیون «قدرت لابی خود» و «پیگیری طرح توسعه اسفراین به هر قیمت»، است. نوروززاده یکی از جدیترین مخالفان تحقیق و تفحص از صنعت خودروسازی کشور در مجلس ششم بود و اگر سماجت طراحان این طرح نبود، این طرح هیچوقت به نتیجه نمیرسید. او معتقد است تحقیق و تفحص روش مناسبی برای حل مشکلات خودروسازی کشور نبوده و نیست و مجبور به تمکین در برابر طرح ارائه شده توسط نمایندگان مجلس ششم شده است. اما نگاهی به روابط او با بخشهای صنعتی دولت نشان میدهد که اولویت او، بردن صنایع به اسفراین و خراسان برای تضمین رای خود بوده، تا نظارت بر دولت بهعنوان وظیفه نمایندگی.
تاسیس کارخانه ایران خودرو خراسان، ازجمله طرحهای صنعتی است که در دوره فعالیت نوروززاده در کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی به نتیجه رسید و خود به عضویت هیاتمدیره آن درآمد.
مجلسهای نظامهای غیردموکراتیک، «مهر تایید بزن» هستند
دکتر «فرزین وحدت»، جامعهشناس، معتقد است پارلمانهای نظامهای غیردموکراتیک مثل ایران، «مهر تایید بزن» هستند و به «ایرانوایر» میگوید: اصطلاحا به اینها «Rubber-Stamp Parliament» میگویند، یعنی پارلمانهایی که کارشان تایید خواستها و دستورات نفر اول مملکت است. کسانی که بدون اینکه سوال کنند، هر دستوری را به قانون تبدیل میکنند. لذا انتظار زیادی از نمایندگان چنین مجالسی نباید داشت. اینها عضو نهادی مسلوبالاختیارند. به همین دلیل تا زمانی که در برابر خواست قدرت مقاومت نشان ندهند و مطیع باشند، میتوانند منافع شخصی و گروهی را بدون دغدغه دنبال کنند.
او میافزاید: «این پدیده منحصر به ایران نیست، مختص تمام نظامهایی است که قبل از دموکراتیک شدن، نهاد پارلمان دارند.»
به باور فرزین وحدت، فساد در همه ارکان جمهوری اسلامی ریشه دوانده و مجلس یک بستر بزرگتری برای دامن زدن به فساد است. او میگوید: «شکاف عمیق میان نهاد دولت و مردم، عملا مجلس را به نهادی حکومتی و نمایندگان را به نمایندگان ولایت فقیه تبدیل کرده و نه آنها مشروعیت خود را از مردم میگیرند و نه اکثریت مردم برای آنها اعتباری قائلاند. در چنین بستری است که یک نماینده فقط خود و منافع خود را میبیند.
او درعینحال معتقد است در همین جمهوری اسلامی و باوجود شورای نگهبان، باز چهرههایی بودهاند مثل «میرحسین موسوی» یا «مصطفی تاجزاده» که خود را به قدرت و ثروت نفروخته و تمامقد در برابر قدرت ایستاده و خواستار تاسیس مجلس موسسان و تغییر قانون اساسی هستند.
فرزین وحدت میگوید: «اگر بخواهیم دنبال شناختن چهرههای ملی که خود را به قدرت و ثروت نفروختهاند بگردیم، باید به زندانها برویم، وگرنه روشن است نمایندهای که پس از دوره نمایندگی پست سیاسی یا اجرایی میگیرد، کسی است که در دوره نمایندگی مطیع قدرت و دارای لابی گسترده با صاحبان قدرت و ثروت بوده است.»
کوچ از کمیسیون صنایع مجلس به کرسیهای مدیریتی صنایع
رضا نوروززاده با رد صلاحیت در انتخابات مجلس هشتم، به ناچار کمیسیون صنایع و معادن مجلس را ترک و خود سکاندار صنایع کشور شد. او آنقدر صنعت به اسفراین و خراسان برده بود که معطل حکم انتصاب وزرای دولت برای تصاحب سمتی مدیریتی در صنایع نباشد. بااینوجود او علاوهبر فعالیت در صنایع فولاد و لوله گستر اسفراین و عضویت در هیاتمدیره شرکت صنعتی ایران خودرو خراسان، مدیرعاملی شستا (شرکتهای وابسته به سازمان تامین اجتماعی)، ریاست سازمان گسترش صنایع ایران و مدیرعاملی شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران را، پس از دوره نمایندگی تجربه کرد.
هرچند عمر مدیریتی او در هیچکدام از این مسوولیتها طولانی نبود و هرجا رفت پس از دورهای کوتاه کنار گذاشته شد، تا به قول «الیاس حضرتی»، نماینده سابق رشت و تهران در مجلس شورای اسلامی، متهم شود به اینکه «او، نوروززاده، نمیتواند با هیچ وزیری کار کند.»
هیچ گزارش تحقیقی مستدلی وجود ندارد که نشان دهد دلیل برکناریهای زودهنگام، او اختلاف نظر با وزرا بوده یا ابتلای نهادهای زیرمجموعه به فساد.
او در یک مورد در واکنش به گزارش صداوسیما در خصوص فساد در مجموعه شستا و هلدینگ خلیج فارس، با قبول وجود فساد، میگوید: «این تخلفاتی که اشاره کردید اداری است، ولی بهگونهای گفته شد که مردم فکر میکنند تخلفات مالی است.»
او در واکنش به گزارشی از سایت «رجانیوز» نیز در پاسخی سرگشاده میآورد: «ایراد اتهام تبانی به تیمی از دولت تدبیر و امید و اعضا شریف دولت به عاملیت اینجانب، کذب محض و گناهی نابخشودنی است.»
بااینوجود بهنظر میرسد که دلیل رد صلاحیت نوروززاده، آنگونه که اعضای حزب اعتماد ملی معتقدند، نه عملکرد و رویه او در انجام وظایف نمایندگی مجلس و احیانا آلودگی به فساد اقتصادی، بلکه عضویت در حزب اعتماد ملی و حمایت از «مهدی کروبی» بوده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
دلیل رد صلاحیت ایشون در انتخابات مجلس هشتم هم نه عضویت در حزب اعتماد ملی(لازم بذکر است ایشون نسبت فامیلی سببی هم با کروبی دارن،فکرکنم پسرش همسر نوه کروبی باشه،)بلکه امضای اون نامه معروف جام زهر دوم بود که تعدادی از نمایندگان مجلس هفتم برای خامنه ای نوشتن،نوروززاده هم یکی از امضا کنندگانش بود.
بعنوان یک اسفراینی، باید بگم ایشون فقط طرحی که مربوط به پیش از انقلاب بود رو (فولاد اسفراین) احیا کرد،لوله گستر هم کارخانه ای بلژیکی و ماشین آلات آن مربوط به دهه۳۰ و ۴۰ میلادی بود ،علاوه براین ، درهرصورت موارد فوق استخدامیها برای مناصب اصلی کاملا غیر بومی هستند و از شهروندان اسفراینی با تحصیلات مرتبط استفاده نمیشود، ا یشون در اسفراین نه بخاطر محبوبیت،بلکه بخاطر داشتن باند قوی و پرنفوذ که با کمک ایشون به ثروت های کلان و امتیازات خاص رسیدن، هروقت اراده کنن از صندوق خارج میشن،من خرید رای برای ایشون(و باقی کاندیداها،فرقی نمیکنه) رو با چشمهام دیدم،هر رای در انتخابات مجلس هفتم یه قوطی ۵کیلویی روغن و یه پرس غذاو بعضیوقتها فقط همون یه پرس غذا،مینی بوس و اتوبوس پر بود که از روستاها میاوردن شهر برای رای دادن.یا در انتخابات۱۳۹۴ مجلس،برای نماینده اونموقع آقای قوامی هر رای ۵۰ هزارتومن.
این شکل واقعی انتخابات در این شهر(و خیلی جاهای دیگه) است. ... بیشتر