close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

شکنجه‌ حجاب؛ روایت‌هایی از تحمیل و تحقیر پس از اعتراضات مهسا

۲۹ بهمن ۱۴۰۲
رقیه رضایی
خواندن در ۹ دقیقه
برخلاف تلاش حکومت برای عادی نشان دادن فضا و کاسته شدن از خشونت علیه زنان به‌خاطر عدم رعایت حجاب اجباری، زیست روزمره زنانی که علیه این اجبار اقدام می‌کنند، در فضای عمومی شهرهای مختلف ایران توسط نیروهای حکومت و گاهی مردم عادی، مختل می‌شود
برخلاف تلاش حکومت برای عادی نشان دادن فضا و کاسته شدن از خشونت علیه زنان به‌خاطر عدم رعایت حجاب اجباری، زیست روزمره زنانی که علیه این اجبار اقدام می‌کنند، در فضای عمومی شهرهای مختلف ایران توسط نیروهای حکومت و گاهی مردم عادی، مختل می‌شود
حکومت اصرار دارد که تنها به زنان بی‌حجاب، «تذکر» داده می‌شود؛ اما زنان رفتارهای خشن و آزاردهنده‌ای را که حتی تا ماه‌ها زندگی آن‌ها را دچار اخلال کرده، تجربه کرده‌اند
حکومت اصرار دارد که تنها به زنان بی‌حجاب، «تذکر» داده می‌شود؛ اما زنان رفتارهای خشن و آزاردهنده‌ای را که حتی تا ماه‌ها زندگی آن‌ها را دچار اخلال کرده، تجربه کرده‌اند
گزارش‌های بسیاری از ثبت موارد «کشف حجاب» توسط مخبران حکومت منتشر شده است
گزارش‌های بسیاری از ثبت موارد «کشف حجاب» توسط مخبران حکومت منتشر شده است
حجاب‌بان‌ها همیشه در قامت ماموران حکومتی نیستند؛ گاهی شهروندان عادی هستند که به‌واسطه سیاست‌ حکومت مبنی‌بر قرار دادن شهروندان در مقابل هم، به بازوی سرکوب حکومت علیه زنان تبدیل می‌شوند
حجاب‌بان‌ها همیشه در قامت ماموران حکومتی نیستند؛ گاهی شهروندان عادی هستند که به‌واسطه سیاست‌ حکومت مبنی‌بر قرار دادن شهروندان در مقابل هم، به بازوی سرکوب حکومت علیه زنان تبدیل می‌شوند

از روزی که «مهسا (ژینا) امینی» در بازداشت گشت ارشاد کشته شد و اعتراضات سراسری در ده‌ها شهر ایران برای ماه‌ها ادامه یافت،  ۱۷ ماه می‌گذرد. با‌این‌حال، هنوز هم آزار و شکنجه هر روزه زنان برای رعایت حجاب اجباری ادامه دارد. این گزارش، چند پرده از رنجی است که حکومت بر شهروندان در این چند ماه تحمیل کرده و روایت‌هایی است از مقاومت آن‌ها.

***

ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که گفته می‌شود مربوط به تهران و روز ولنتاین امسال است، یعنی ۲۵بهمن۱۴۰۲.

در آن یک زن در خیابانی پر تردد در کنار ون بی‌نام و نشان گشت ارشاد، توسط سه زن چادری اول روی کاپوت ون کوبیده می‌شود و در‌حالی‌که دو نفر از آن زنان با دست به سرش می‌کوبند و آن دیگری لباسش را محکم از پشت گرفته، روی زمین کشیده می‌شود. ماموران زن نهایتا این شهروند را با کمک یک مامور لباس‌شخصی مرد سوار ون می‌کنند. یک سرباز نیروی انتظامی و دو مامور پلیس برایشان راه می‌گیرند، تا ون از محل دور شود. از سرنوشت این زن تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ اطلاعی در دست نیست.

هم‌زمان هم «سپیده رشنو»، نویسنده جوان و فعال مخالف حجاب اجباری، باید به‌خاطر پافشاری بر مخالفت با حجاب اجباری، برای تحمل ۳ سال و یازده ماه زندان، خود را معرفی کند. 

او در ویدیویی که بریده‌هایی پشت‌سرهم‌ چیده‌ شده از زندگی روزمره‌اش در کنار خانواده و دوستانش است را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده، و نوشته است: «خانواده‌ام از هم گسیخته‌اند. خواهرم تماسش را قطع کرده که پشت خط نزند زیر گریه. خودم هم طاقت صدای دوقلوها را پشت تلفن ندارم، وقتی که کودکانه می‌پرسند خاله کی میای و باید بگویم دارم‌ می‌روم خاله و دیگر نمی‌آیم و نمی‌گویم و همین راه حلقم را می‌بندد و خفه‌ام می‌کند.»

اما همه داستان این روزها، همین‌ها نیست. در هفته‌های گذشته، روایت‌های دردناکی از آزار سیستماتیک زنانی که علیه حجاب اجباری نافرمانی مدنی می‌کنند، به دست «ایران‌وایر» رسیده است. 

این روایت‌ها نشان می‌دهد که برخلاف تلاش حکومت برای عادی نشان دادن فضا و کاسته شدن از خشونت علیه زنان به‌خاطر عدم رعایت حجاب اجباری، زیست روزمره زنانی که علیه این اجبار اقدام می‌کنند، در فضای عمومی شهرهای مختلف ایران توسط نیروهای حکومت و گاهی مردم عادی، مختل می‌شود.

جمهوری اسلامی تاکنون کشته شدن ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد و به کما رفتن و مرگ «آرمیتا گراوند» ۱۶ ساله در پی درگیری یک مامور حجاب‌بان در مترو را، گردن نگرفته است. حکومت اصرار دارد که تنها به زنان بی‌حجاب، «تذکر» داده می‌شود. اما، زنان رفتارهای خشن و آزاردهنده‌ای را که حتی تا ماه‌ها زندگی آن‌ها را دچار اخلال کرده، تجربه کرده‌اند.

تهران؛ درس عبرتی برای بقیه

بنا بر گزارشی که به دست ایران وایر رسیده، یک وکیل دادگستری در پی دریافت پیامک حجاب و توقیف خودرو، با هدف محدود کردن فعالیت حرفه‌ای و حقوق‌بشری، مورد محاکمه قرار گرفته است. 

این وکیل زن که به‌دلایل امنیتی از بردن نام راوی او و نام خودش پرهیز می‌کنیم، در تابستان ۱۴۰۲ با احضار به شعبه ۱۰۸۸ دادگاه ارشاد بابت «کشف حجاب در خودرو» محاکمه شده و قاضی در حکمی عجیب، او را به سه نوع مجازات، ازجمله مجازات اصلی یعنی یک میلیون و پانصد هزار تومان جریمه و دو سال ابطال گواهینامه و شش ماه توقیف خودرو، و به‌عنوان مجازات تکمیلی و البته دو سال محرومیت از شغل وکالت، به‌عنوان مجازات تبعی محکوم کرده است.

فرد آگاهی که درباره این وکیل دادگستری با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده، می‌گوید که قاضی پرونده از ابتدای جلسه دادگاه «شمشیر را از رو بسته بوده.»

او تاکید می‌کند که «علی امیدی»، قاضی جوان این شعبه، با قرار کفالت ۱۰۰ میلیون تومانی این وکیل را آزاد کرده است. این درحالی‌‌ست که برای «کشف حجاب»، یعنی جرمی که در قوانین ایران درجه هشت محسوب می‌شود، متهم باید با قرار «التزام» آزاد شود و مشخص است چنین قراری، صرفا با هدف سنگ‌اندازی در روند پرونده بوده است.

این وکیل دادگستری نهایتا با آماده شدن قرار کفالت بازداشت نشده و بعدا علی‌رغم این رای غیرقانونی، توانسته با اعاده دادرسی و بررسی در شعبه هم‌عرض، از مجازات‌های ناعادلانه و غیرقانونی این حکم تبرئه شود، اما طی این فرایند چند ماهه، آسیب‌هایی از نظر روانی و مالی بر او تحمیل شده است.

فرد آگاهی که با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده، می‌گوید: «هدف‌شان این بود که نگذارند به کارش ادامه دهد و چون در بازه‌ای که برای اعاده دادرسی اقدام شده بود، هرآن امکان داشت حکم را اجرا کنند، خیلی نگران بود که تعهداتش به موکلانش را نتواند انجام دهد.»

او تاکید می‌کند: «استرس بسیار زیادی را متحمل شد و در آن دو-سه ماه نتوانست پرونده جدیدی قبول کند و این از نظر مالی هم به او ضربه زد.»

این فرد آگاه همچنین می‌گوید که احتمالا در این پرونده، سپاه پاسداران وارد شده و موضوع برایشان امنیتی بوده، چون این وکیل به‌واسطه فعالیت‌هایش چهره‌ای عمومی است: «شاید فکر می‌کردند پرونده را اطلاع‌رسانی می‌کند و از این طریق می‌توانند در جامعه وحشت ایجاد کنند.»

کرج؛ خب تو سرش کن

یک زن ساکن کرج که با معلولیت مشهود زندگی می‌کند، به ایران‌وایر گفته که مدتی قبل کنار خیابان منتظر رسیدن اسنپ بوده که مقنعه‌اش سر می‌خورد و می‌افتد. بلافاصله دو مامور مرد لباس‌شخصی به سمت او حمله کرده و با داد‌و بیداد به او می‌گویند که «ما چه‌جوری به شما حالی کنیم که آن لامصب‌تان (حجاب) را سر کنید. بعد دو نفر دیگه اضافه شدند. بعد دو تا زن دیگر. من این‌قدر ترسیده بودم اصلا نمی‌توانستم حرف بزنم و بگویم که به‌خاطر شرایط جسمی‌ام نتوانستم جمع‌اش کنم. یکی از زن‌ها اشاره کرد که من در دست‌هایم محدودیت دارم و از همکارانش خواست که به من فشار نیاورند؛ آن مامور مرد گفت خب تو سرش کن.»

این زن جوان در توضیح ترسی که متحمل شده به ایران‌وایر می‌گوید: «شاید باور نکنید، واقعا قیافه‌شان وحشتناک، زشت و کریه بود. زبانم بند آمده بود. اصلا نتوانستم حرف بزنم و از خودم دفاع کنم و بابت این هنوز از خودم عصبانی هستم.»

رشت؛ در روستا هم در امان نیستیم

گزارش‌های بسیاری از ثبت موارد «کشف حجاب» توسط مخبران حکومت منتشر شده است. روایتی که ایران‌وایر از زن جوانی در رشت دریافت کرده نشان می‌دهد که او در روستایی که توریستی هم نیست، توسط یکی از این افراد به دستگاه قضایی معرفی شده و بابت آن، پیامک حجاب دریافت کرده است.

او که خودرویش یک بار «توقیف سیستمی» و یک بار هم توقیف فیزیکی شده، می‌گوید: «من پیامک زیاد دریافت کرده‌ام. یک بار یکی از این پیامک‌ها در یک روستای کوهستانی و خیلی کوچک بود. اصلا  باورم نمی‌شد تا کجا دارند آزارمان می‌دهند.»

او توضیح می‌دهد: «اینکه می‌گویند حجاب نداشتن عادی‌سازی شده و زن‌ها آزادانه حجاب سر نمی‌کنند، درست نیست. اتفاقا دایره‌ تنگ‌تر هم شده و حتی 

رستوران و کافه‌ها هم دیگر به‌بهانه پلمب شدن، راه نمی‌دهند. کار اداری نمی‌توانی انجام دهی و هزار جور مکافات دارد.»

توقیف سیستمی، نوعی از توقیف خودرو است که فرد می‌تواند از خودرو خود استفاده کند، ولی انجام هرگونه کار اداری ازجمله خرید، فروش یا تعویض پلاک، بر آن خودرو ممکن نیست.

شیراز؛ کارت مربی‌گری‌ام را توقیف کردند

زن دیگری که درباره آزار‌و‌اذیت درباره حجاب اجباری با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده، مربی آموزش رانندگی در شیراز است. او می‌گوید: «یک بار درحال تعلیم بودم که شال هنرجو از سرش افتاده بود. یک دفعه یک ماشین دنا جلویمان را گرفت و فحش داد و تهدید کرد و از ما فیلم گرفت. بعد از آن ۲۰ روز کارت مربی‌گریم را باطل کردند. قضیه برای دخترم هم همین است. هر روز با استرس ولی بدون حجاب می‌رود بیرون و من هم تا وقتی برگردد خانه، نیمه‌جان می‌شوم.»

قزوین؛ می‌خواست دعوا راه بیندازد

یک زن جوان که چند هفته پیش برای دیدار از یکی از مراکز تاریخی قزوین به این شهر رفته بوده، به ایران‌وایر می‌گوید که با اینکه آن سرای تاریخی در ساعات پایانی روز خلوت بوده، ولی دو زن محجبه با بی‌سیم حضور داشتند و به او و سایر زنان حاضر در آنجا تذکر حجاب می‌دادند. 

او می‌گوید: «من نادیده‌شان گرفتم، ولی پیدا بود که می‌چرخند و تذکر می‌دهند. گروه‌های زیادی از زنان عصبی را می‌دیدم که معلوم بود تذکر گرفتند. بعد دعوا هم شد و یک دختر جوانی بهم ریخت و با آن‌ها بحث کرد. خانواده‌اش او را کشیدند کنار و به‌زور بردند. خانم حجاب‌بان خیلی به آن دختر نزدیک شده بود و می‌خواست او را وارد دعوا و درگیری فیزیکی کند. بعد که بی‌سیم زد و یک پلیس آمد، آن مرد پلیس خود حجاب‌بان را هدایت کرد که برود.»

در هفته‌های گذشته گزارش‌های بسیاری از تلاش ماموران حجاب برای ایجاد درگیری فیزیکی با زنان منتشر شده است. حساب کاربری «دادبان» نیز در «ایکس»، در گزارشی اعلام کرده که این روش، «ترفند» جدید نیروهای حجاب‌بان یا آمر به معروف است.

دادبان نوشته که «به شهادت همراهان دادبان، برخی از آمران به معروف و تذکردهندگان به حجاب اجباری، به‌صورت عامدانه و آگاهانه در هنگام مواجهه با زنان دارای پوشش اختیاری، تلاش می‌کنند آن‌ها را عصبانی و به اعمال خشونت وادار سازند.»

این مرکز مشاوره و آموزش حقوقی به کنشگران توصیه کرده که در مقابل این «تلاش عامدانه برای عصبانی‌کردن شهروندان»، از ورود به خشونت خودداری کنند، ولی همچنان بر «دفاع مشروع» به‌عنوان یکی از حقوق شهروندان تاکید کرده است.

اصفهان؛ تقصیر شماست ما را پلمب می‌کنند

براساس گزارش‌های رسیده به ایران‌وایر، حجاب‌بان‌ها همیشه در قامت ماموران حکومتی نیستند. گاهی شهروندان عادی هستند که به‌واسطه سیاست‌ حکومت مبنی‌بر قرار دادن شهروندان در مقابل هم، به بازوی سرکوب حکومت علیه زنان تبدیل می‌شوند.

یک زن جوان ساکن اصفهان از تجربه خود حین ورود به رستوران‌ها و کافه‌های مرکز این شهر می‌گوید: «در اصفهان اغلب کسانی‌ که حجاب ندارند، از قشر خیلی ثروتمند هستند. بنابراین اگر به رستوران‌ها و کافه‌های معمولی بروید، صاحب کافه‌ را می‌بیند که جلوی در تذکر حجاب می‌دهد. من ماه پیش تجربه خیلی بدی داشتم. طرف طوری طلبکارانه به من می‌گفت که به‌خاطر شما بدحجاب‌هاست که ما را پلمب می‌کنند، که انگار‌نه‌انگار در این کشور اتفاقی افتاده.»

این زن اصفهانی تاکید می‌کند: «دقیقا شبیه به خشونت و آزار جنسی است که هر روز در خیابان می‌بینیم. همان‌طور که اگر کسی در خیابان به ما دست‌درازی کند، شاید تا ساعت‌ها و روزها ذهن‌مان ناراحت آن باشد، در این مورد هم حال ما بد می‌شود.»

حقوق شما

«موسی برزین»، حقوق‌دان و مشاور حقوقی ایران‌وایر می‌گوید که هرگونه خشونت، توهین و بدرفتاری با افرادی که حجاب اجباری بر سر نمی‌کنند، غیرقانونی است.

او تاکید می‌کند که بازداشت باید «با کمال احترام و کرامت انسانی و بدون ضرب‌و‌شتم انجام شود.»

به گفته این وکیل دادگستری، در مورد حجاب، واقعا نیازی به بازداشت نیست: چون این موضوع حتی اگر جرم هم باشد، مجازات آن یک میلیون و نیم جزای نقدی است و «یکی از خفیف‌ترین جرایم در قوانین ایران، مثل رد شدن از چراغ قرمز.» 

آقای برزین تاکید می‌کند: «مساله حجاب دیگر مساله حقوقی نیست و یک مساله سیاسی-امنیتی است. بنابراین، هر تصمیمی که در این مورد می‌گیرند، واقعا جنبه حقوقی ندارد.»

به گفته او، «ضابطان قضایی حق خشونت ندارند، مگر در مواقع خیلی ضروری، مثل زمانی‌که فرد مسلح باشد و مقاومت فیزیکی کند.»

او در پایان نیز بر حق شکایت شهروندانی که مورد خشونت قرار گرفته‌اند تاکید کرده و می‌گوید: «توصیه ما این است که فارغ از اینکه نتیجه چه می‌شود، خود شخص، خانواده یا وکیل‌ او در دادسرای نظامی، از نحوه رفتار ماموران و بابت توهین و ضرب‌و‌شتم، اگر توهین و ضرب‌و‌شتمی صورت گرفته، شکایت کنند. در ضمن می‌توانند به خط تلفن شکایت خود نیروی انتظامی هم زنگ بزنند و شکایت خود را گزارش کنند.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

محکومیت سه فعال مدنی آذربایجانی مجموعا به شش سال زندان

۲۹ بهمن ۱۴۰۲
خواندن در ۲ دقیقه
محکومیت سه فعال مدنی آذربایجانی مجموعا به شش سال زندان