مهمترین غافلگیری در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، احتمالا حذف یکی از افرادی است که جامعه ایران پیشتر او را یکی از نامزدهای اصلی جانشینی «علی خامنهای» میدانست.
***
صادق آملی لاریجانی که در دوره ریاستش بر قوه قضاییه جمهوری اسلامی، افکار عمومی ایرانیان او را یکی از نامزدهای احتمالی جانشینی علی خامنهای تصور میکرد، از مجلس خبرگان رهبری حذف شده است. لاریجانی در سال ۱۳۸۸ و در اوج اعتراضات داخلی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، از شورای نگهبان وارد قوه قضاییه و فضای متلاطم سیاسی در ایران شد و در سرکوب ۱۳۸۸ معترضان نقشی مهم و البته بیرحم از خود نشان داد.
سخنرانیهای تند و غلیظ علیه مخالفان و معترضان، لاریجانی را همراه خامنهای میکرد که در خطبههای نماز جمعه، به صراحت معترضان را تهدید کرده و خطاب به رهبران اعتراضات گفته بود خونهای احتمالی که ریخته خواهند شد، به گردن آنها است.
صادق آملی لاریجانی با برگزاری دادگاههای دستهجمعی و صدور احکام بلندمدت زندان، قدرت خود را در نظام جمهوری اسلامی با سرکوب معترضان تثبیت میکرد و همراه با برادرش، «علی» که ریاست مجلس شورای اسلامی را به مدت ۱۲ سال در اختیار داشت، ترکیب یک خانواده آیندهدار سیاسی در حکومت ایران را ترسیم میکردند.
زمانی که در ماههای آخر ریاست، از خامنهای اجازه گرفت تا «آیین دادرسی کیفری» را کنار بگذارد و متهمان پروندههای اقتصادی را بدون داشتن فرصت تجدیدنظر به زندان بفرستد و حتی احکام اعدام را از امکان تجدیدنظرخواهی با اجازه خامنهای محروم کند، کمتر کسی در ایران تصور میکرد ستاره بخت او به زودی افول میکند.
جانشین او، «ابراهیم رئیسی» در قوه قضاییه، معاون اجرایی صادق لاریجانی را بازداشت و در یک محاکمه جنجالی، با اتهام «فساد مالی» به زندان انداخت. هنوز روشن نبود که لاریجانیها در حکومت ایران چه وضعی پیدا خواهند کرد. او دوباره با حکم نفر اول کشور، عضو شورای نگهبان شده بود و چند ماهی تا ریاست مجمع تشخیص فاصله داشت. در سوی دیگر، رئیسی در قوه قضاییه برادر دیگرش، یعنی «محمدجواد اردشیر» را که سالها معاون قوه قضاییه و رییس ستاد حقوق بشر بود، کنار گذاشت و «علی باقری کنی»، برادر داماد خامنهای را به جای او را نشاند.
علی لاریجانی هم در پایان دوره دهم مجلس وضعیتی داشت که مشخص بود ستاره بختش او رو به افول است. حکومتش را مباشر «حسن روحانی» در تمایل به نزدیکی به غرب میدید. برنامه سخنرانی او در در مراسم ۲۲ بهمن در کرج، اواخر حضورش در مجلس لغو شده بود؛ موضوعی که ممکن است در نظر اول با اهمیت نباشد اما در سلسله مراتب قدرت در ایران، پیامی نهفته و بس قوی دارد.
علی لاریجانی هم در نهایت در انتخابات مجلس یازدهم شرکت نکرد اما جلوی بلندپروازی او در جای دیگر نیز گرفته شد. شورای نگهبان که برادرش یکی از اعضای آن بود، صلاحیتش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ که رئیسی از پیش برنده آن محسوب میشد را رد کرد.
اصطلاح «خالصسازی» را که در ادبیات سیاسی ایران اکنون جا افتاده است، علی لاریجانی در گلایه از این دوران به کار برد. برادرش، صادق که آن زمان هنوز عضو شورای نگهبان بود، مقامهای امنیتی را به دخالت در امور انتخابات و رد صلاحیت برادرش متهم کرد و در نهایت برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، اعتبارنامه ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی را امضا نکرد و سپس از شورای نگهبان کناره گرفت.
اینک او از مجلس خبرگان رهبری حذف شده است. تلاشهای غیرعادی و نامنتظرهاش برای تبلیغات از حوزه انتخابیهاش، یعنی مازندران، نشان میدادند که چندان از پیروزی خود اطمینان ندارد؛ با این که در انتخابات قبلی، نفر اول استان شده بود و این بار هم برای چهار کرسی مازندران در خبرگان، فقط پنج نامزد وجود داشت.
در جریان این دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، تکلیف ۸۸ کرسی مجلسی روشن میشود که میتواند جانشین علی خامنهای بعد از مرگ او را تعیین کند. این دوره از مجلس خبرگان در خرداد ماه ۱۴۰۳، یعنی چند روز پیش از ۸۵ سالگی خامنهای تشکیل میشود و در سال ۱۴۱۱ به پایان میرسد؛ زمانی که علی خامنهای به فرض حیات ۹۳ ساله است.
«محمود محمدی عراقی»، از نمایندگان مجلس خبرگان گفته خامنهای در بررسی نامزدهای رهبری آینده، با قرار داشتن نام فرزندش «مجتبی»، مخالفت کرده است اما اعتبار این مخالفت میتواند از جنس مخالفت خامنهای با رهبری خودش در خرداد ۱۳۶۸ باشد؛ زمانی که در این مجلس از مهمترین مخالفان انتخاب خودش برای جانشینی «روحالله خمینی» بود و در نطقی تاریخی اعلام کرد به حال جامعهای که حتی فرض رهبری او در آن مطرح باشد، باید خون گریست.
جامعه ایران احتمال جانشینی مجتبی را بالا میبیند و در اعتراضات علیه او شعار میدهد اما نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی همانند «میرحسین موسوی» هم جانشینی فرزند خامنهای را همانقدر محتمل میدانند.
حتی اگر مجتبی گزینه نهایی سیاستسازان و قدرتمندان پشت پرده جمهوری اسلامی نباشد، گزینه دیگر حتما صادق لاریجانی هم نخواهد بود.
پایان نمایندگی او در خبرگان البته دلیل مهمتری دارد. صادق آملی لاریجانی در سال ۱۴۰۰ در رابطه با رد صلاحیت برادرش نشان داد میتواند نظام را به چالش بکشد، مقامهای امنیتی را متهم به دخالت در انتخابات کند و حتی از امضای اعتبارنامه ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، گزینه احتمالی جانشینی خامنهای خودداری کند؛ رفتاری که مستقیم و غیرمستقیم گستاخی به رهبر و ولایتناپذیری تفسیر میشود.
چنین عملکردی در نظر دستگاه رهبری ایران تحمل نمیشود و باعث از بین رفتن اعتماد نهایی حکومت و در نهایت حذف در دوره آماده شدن نظام برای جانشینی خواهد بود.
او حالا دیگر در مجلس انتخاب جانشینی رهبری حضور نخواهد داشت. هرچند که هنوز رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام باقی مانده اما نفوذ و اعتبار این نهاد هم مدتها است همچون رییس کنونی آن تنزل کرده است و جایگاه سابق را ندارد.
صادق آملی لاریجانی هرگز به عضویت در هیات رییسه خبرگان نرسید اما میتوانست در روز موعود، یکی از ۸۸ رای تاریخساز باشد. او اکنون به جای تصمیمگیری درباره رهبر آینده، باید در کنار دیگر برادران حذف شده خود از صحنه سیاسی ایران قرار گیرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر