در روزهایی که سوگواران درگذشت «فرامرز اصلانی» خواننده و آهنگساز ایرانی او را با زمزمه ترانههایش بدرقه کردند، کمتر کسی از نقطه پیوند او ادبیات سخن گفت.
****
فرامرز اصلانی، روزنامه نگار، مترجم، ترانه سرا، آهنگساز و خواننده ایرانی در ذهن بسیاری با همان عنوان خواننده شناخته شده است. حالا که درگذشت این هنرمند، نگاه رسانهها را به او جلب کرده، مردم مخاطب رسانهها هم اطلاعات بیشتری درباره جزئیات زندگی او به دست آوردهاند. اما برای هنرمند، برای خالق ترانههای ماندگار، یک نقطه تلاقی وجود دارد؛ جایی که او با ادبیات پیوند میخورد.
«نازنین آیگانی» نویسنده و پژوهشگر، در این باره به «ایرانوایر» گفت: «برای گفتن از آدمهایی که رفتنشان اندوه مشترک میشود، اول باید از آن چیزهایی بگویم که اشتراکات ما با هم است؛ چیزهایی مثل سرزمین، فرهنگ ، تاریخ که در شاخههای پیشتر این درختان تناور میرسیم به عناصری مثل ترانه، که شاید از ملموسترین خاطرات جمعی مردمان همعصر و همسرزمین باشد.»
او درباره راز ماندگاری ترانه ها گفت که بخت ترانههای ایران را همیشه بغضها باز میکنند، پس آوازهخوانی که بغض را میشناسد ماندگار میماند. این پژوهشگر معتقد است که دلسپردگی فرامرز اصلانی به ادبیات ایران را میتوان از ترانه شناسی او دریافت:
«اگر بخواهم به کارنامه او برگردم سه گروه ترانه مییابم؛ ادبیات کلاسیک شامل اشعار حافظ ، مولوی و شیخ بهایی، عاشقانهها که غالبا ترانهسرا خود اوست و ترانههای اجتماعی، که واکنشی به شرایط اجتماعی سیاسی ایران است و اکثرا از سرودههای اوست. زبان ِروان او در روایتهای عمیقی که در ترانهها دارد ، حس و حال نوازندهگان دورهگردی را دارد که قصههای مردمشان را نقل میکنند.»
ملاقات با بیژن الهی و ترجمه آثار شاعران یونانی
نازنین آیگانی به ایران وایر گفت که روزنامه نگاری که فرامرز اصلانی درسش را خواند، دانش نظارهکردن است و از قضا کلید حرکت هنرمند به سمت بیان خلاق هم نظاره است.
اصلانی در آن سالها که در لندن روزنامهنگاری میخواند، سالها رفیق و همخانه بیژن الهی است. الهی از شاخصترین شاعران شعر پیشگام ایران و همچنین مترجم برجسته آثار شاعرانی چون آپولینر، رمبو و الیوت است.
همراهی «بیژن الهی» و فرامرز اصلانی منجر به ترجمه مشترک کتاب «چهار شاعر یونانی»( انتشارات پنگوئن) شد. اشعار «کاوافی»، «سفریس»، «الیتیس» و «گاتسوس» با این ترجمه در گاهنامه اندیشه و هنر منتشر شد؛ نشریهای که از مهمترین نشریات روشنفکری دهه سی تا پنجاه ایران بود.
نازنین آیگانی یادآوری کرد که فرامرز اصلانی برای درک وزن و ترکیب شعر یونان و ترجمه بهتر این اشعار، الفبای یونانی را فراگرفت.
کار دیگر اصلانی در پیوند با ادبیات، خلق آلبوم «به یاد حافظ» بود که به پیشنهاد بیژن الهی، آهنگهایی برای اشعار حافظ ساخت؛ کاری که بر خلاف روال آن روزها، نه بر ساحت ساز و موسیقی کلاسیک ایرانی، که با ساختاری متفاوت شکل گفت؛ نوعی از پیوند ادبیات کلاسیک با تغییرات جهان نو.
این پژوهشگر با توصیف تاثیر ادبیات و شاعری چون بیژن الهی بر فرامرز اصلانی، تصویری از دیدار آنها را توصیف میکند: «چند جوان ایرانی در کافهای در لندن ملاقات میکنند. بیژن الهی جزوهای از «آپولینر» در دستش است، بهمن شاکری کتاب «ژان ژنه» را در دست دارد و فرامرز اصلانی کتابی از «الیوت». بعدها به همراه علیمحمد حق شناس نشریهای به نام «پژوهش» منتشر کردند که فرامرز اصلانی سردبیری آن را به عهده گرفت. او میگفت که به راستی از الهی یاد گرفت که باید طور دیگری باشد.»
از لندن تا عودلاجان؛ آنجا که هنر کار کرد
تا اینجا فرامرز اصلانی آوازهخوانی است که «کاوافی» را ترجمه میکند، «الیوت» میخواند، با بیژن الهی یار غار است و عطش مولوی و حافظ دارد.
نازنین آیگانی در ادامه گفت و گو با ایران وایر به ترانه ای اشاره کرد که در ترانه شناسی او نیامده و شاید فقط یک بار در حضور مردم اجرا شده باشد؛ ۱۸ تیر ۱۳۵۶ در حضور کودکان محله عودلاجان تهران.
در آن سال شهرداری تهران تصمیم داشت بافت تاریخی و قدیمی عودلاجان را تخریب کند.
این پژوهشگر توضیح داد که کیوان خسروانی، معمار و طراح مد، مجموعه ای از طرحها و اسکیسهایش را بر دیوارهای کاهگلی عودلاجان به نمایش گذاشت.
او برای نجات این محله کارزاری به راه انداخت؛ روزنامهنگاران را خبر کرد، «هوشنگ گلمکانی» رپرتاژ نوشت، «کاوه گلستان» عکاسی کرد؛ همان هفته مجله تماشا گزارش این برنامه را منتشر کرد، واحد سیار تلویزیون ملی برای اولین بار به محله عودلاجان رفت، فرامرز اصلانی هم ترانهای ساخت: «عودلاجان! محله قدیمی تهران».
ساعت نه و نیم شب تلویزیون برنامهای به تهیهکنندگی «کیوان خسروانی» به نام «بچههای عودلاجان» پخش کرد.
نازنین آیگانی اضافه کرد: «سرانجام این ترانه و آن عکسها و آن نمایش طرحها مصوبهای بود در حمایت از بافتهای تاریخی شهرهای ایران و در نهایت ماندن محله عودلاجان تهران.» به گفته این پژوهشگر، اینها تفاوتهای فرامرز اصلانی با بسیاری از هنرمندان دیگر است و به خاطر همین تفاوتها ماندگار است.
دوری دوباره از ایران
فرامرز اصلانی که پیوندی اصیل با ادبیات ایران داشت، بیشتر عمر خود را خارج از ایران سپری کرد، اما حضور او در برنامههایی در ارتباط به ایران همیشه پررنگ بود؛ از اعتراضات گسترده سال ۱۳۸۸ گرفته تا جنبش زن زندگی آزادی، فرامرز اصلانی در تمام تجمع های ایرانیان در منطقه واشینگتن دی سی و مرلیند حضوری فعال داشت.
«شایان سمیعی» کارشناس امنیت بین الملل و از دوستان این هنرمند به ایران وایر گفت که علاقمندی فرامرز اصلانی به مردم ایران فراتر از هرچیز دیگری بود: «این هنرمند در کارهای خیرخواهانه همیشه پیش قدم بود و بارها بدون دریافت دستمزد برنامه اجرا کرده بود. مثلا یک نمونه در سال ۲۰۱۵ کنسرتی برای کمک به پناهجویان برگزار کرد.»
به گفته شایان سمیعی جمهوری اسلامی از محبوبیت افرادی چون فرامرز اصلانی وحشت دارد چرا که میداند افرادی چون او جایگاه ویژهای در بین مردم دارند میتوانند روی مردم تاثیر بگذارند.
فرامرز اصلانی در نوجوانی برای تحصیل به لندن رفت و سال ۱۳۵۴ به ایران برگشت. او تازه آلبومی در ایران منتشر کرده بود، در برنامه میخک نقرهای «فریدون فرخزاد» چند آهنگ اجرا کرد بود و کم کم به مردم شناخته میشد که انقلاب ۱۳۵۷ رخ داد.
اصلانی هنوز نتوانسته بود شهرت و شناخته شدنش را در ایران تجربه کند که انقلاب شد و ناچار به ترک دوباره ایران شد اما در سالهای بعد با ترانههایش که ورد زبان شمار گسترده ای از ایرانیان است، ماندگار شد و به محبوبیتی مثالزدنی رسید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر