کارگران ایران امسال درحالی به استقبال روز جهانی کارگر میروند که فقیرسازی، موقتسازی، سرکوب تشکلهای مستقل، بازداشت و به زندانی کردن کارگران در ایران ادامه دارد و طرح مطالبات پایهایشان، کمترین توجه را از زمامداران حکومت دریافت داشته است.
افزون بر این، «علی خامنهای»، در جمع گروهی دستچین شده از کارگران، یک هفته پیش از روز جهانی کارگر، بر هدف «جهش تولید» تاکید میکند و کوچکترین اشارهای به حقوق از دست رفته آنها نمیکند.
شکافی که حکومت مذهبی شیعه بین کارگران با خودی و غیرخودی کردن آنها ایجاد کرده، موجب شده است که بخشهای متنوع درون این طبقه نهتنها نادیده انگاشته شوند، بلکه از ساحت گفتمان و مطالبهگری کارگران نیز حذف شوند. ازجمله این گروههای درون طبقه کارگر ایران میتوان به اقلیتهای مذهبی، از بهاییان، زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان گرفته، تا سنیها و دیگر شاخههای مذهبی اسلام اشاره کرد.
شرایط نامطلوب برای طبقه کارگر ایران که حتی امکان قانونی برای ایجاد تشکلهای مستقل ندارند، پیامدهای دشوارتری برای آن دسته از کارگران در پی دارد که در زمره گروههای اقلیت مذهبی قرار میگیرند و بهصرف اعتقاداتشان نیز، مورد تبعیض هستند.
***
آمار دقیقی از جمعیت اقلیتهای مذهبی در ایران وجود ندارد، اما آمارهایی که از سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵ موجود است، نشان میدهد که چیزی حدود ۱۸۰ هزار نفر از جامعه ایرانی جزو ادیان غیراسلامی هستند که در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شدهاند. بهجز این، آمار بسیار نادقیقی از وضعیت بهاییان نیز وجود دارد که آمار آنها را در آن سال، بین ۴۰ تا ۳۰۰ هزار تن متغیر میداند.
هرچند آمار دقیقی از طبقه کارگر در جوامع اقلیت در ایران موجود نیست، اما تبعیضی که در حق این گروه در قالب گزینشهای شغلی و با استناد به قوانین و بخشنامهها صورت میگیرد، بر کسی پوشیده نیست. برهمین اساس، در شغلهای اداری و رسمی، اولویت بر اعتقاد به اسلام است که همین موضوع، امکان کار کردن و تامین معاش را از غیرمسلمانان دریغ میکند.
در طی سالیان گذشته، طبقه کارگر و سرمایهدار در جوامع اقلیت، بارها دچار تحول شدهاند؛ چنانکه بخش قابل توجهی از ارامنه که طبقهای مرفه و دارای ثروت را در دوران صفوی تشکیل میدادند، بعدها در طبقه کارگر قرار گرفتند. همچنین بهاییان و یهودیان نیز در طی دورههای مختلف تاریخی، براساس سیستم حکمرانی و تحولات جامعه، از طبقه کارگر به مرفه تغییر جایگاه دادهاند.
طبقات جامعه اقلیت در ایران
آمارگیری از اقلیتها در ایران با چالشهای متعددی روبهروست که همین موضوع، سرشماری دقیق و بررسی آماری آنها را با دشواری روبهرو میکند. بهعنوان نمونه در جامعه زرتشتیان، نبود بانک اطلاعاتی دقیق از دارندگان کارتهای شناسایی انجمنهای زرتشتی در کشور در کنار یکپارچه نبودن اطلاعات و بهروز نشدن آمار، از دلایلی است که دقت آمارگیری را در این جامعه پایین میآورد. در سمت مقابل نیز سرشماریهایی که از طرف دولت و در قالب ملی انجام میشود دقیق نیست و با دادههای انجمنهای زرتشتی، نمیخواند.
این ناهماهنگی از آنجایی رخ میدهد که بخشی از جمعیت ایران -بهدلایلی مثل تعصب ملی- خود را بهعنوان زرتشتی به مامور آمارگیری معرفی میکنند و از آنجایی که ابزاری برای درستیسنجی آن نیز در اختیار مامور سرشماری نیست، نامشان بهعنوان اقلیت زرتشتی ثبت میشود.برای کنار زدن همین ناهماهنگی و دستیابی به آمار دقیقتر از زرتشتیان، «کوروش نیکنام»، نماینده وقت زرتشتیان در مجلس هفتم، طرحی برای سرشماری اقلیت زرتشتی ایران در میانه دهه ۱۳۸۰ اجرا میکند که با پایان دوران نمایندگی او، نیمهکاره میماند.
همین موضوع باعث میشود تلقی آماری دقیقی از وضعیت طبقه کارگر و سرمایهدار در جامعههای اقلیت وجود نداشته باشد. بهطور کلی، ما در طبقه سرمایهدار، به نامهایی مثل «حبیبالله ثابت»، بنیانگذار بهایی تلویزیون ملی ایران و حاج «حبیب القانیان»، مالک یهودی ساختمان پلاسکو برمیخوریم که در هنر، اقتصاد و فرهنگ سرآمد بودهاند؛ اما درباره طبقه کارگر اقلیت، همین اطلاعات نیز وجود ندارد.
حکومتهای مذهبی و روند اقلیتسازی دینی
آنچه در تاریخنگاری مکتوب برای ما بهجای مانده، نشان میدهد که در جوامع مدنی ساکن فلات ایران، همواره قومیت و مذهب در مفهوم ملیت کاربری داشتهاند و هرکسی که خارج از این قالب قرار میگرفت، در زمره گروههای اقلیت و تحت تبعیض بود.
از گذشتههای دور همواره مذهب بهعنوان یک عنصر کلیدی در قانونگذاری و حکمرانی در تمدنهای نخستین غرب آسیا به شمار میرفت و حاکمان با استفاده از ابزار مذهب، قانونگذاری میکردند و قومی که به مذهب مشخصی باور داشت، به طبقه حکمران نزدیکتر بود و امکانات مالی و جایگاه اجتماعی بالاتری داشت.
در همین حال، گروههای دیگر در زمره اقلیتها قرار میگرفتند و امکانات کمتری برایشان مهیا میشد. بهعنوان نمونه، وقتی در دوره هخامنشیان قوم پارس با مذهب زرتشتی جایگاه حکمرانی را به دست میگیرد، باورمندان به دین یهودی که از قومی غیرپارس بودند، در زمره اقلیت و در دورههایی تحت ستم قرار میگیرند. «عید پوریم» که یهودیان برای بزرگداشت از ستم شاهان حاکم برگزار میکنند، نشاندهنده فشار تاریخی است که از طرف طبقه حاکم بر آنها روا داشته میشده است.
زمانی که اسلام وارد ایران میشود نیز، وضعیت مشابهی برای غیرمسلمانان رخ میدهد و دستکم تا زمان حکومت آل زیار و آل بویه، شیعیان بهعنوان اقلیت طبقهبندی میشدند. به زبان ساده و خلاصه، هر حکومت جدیدی که بر سرکار میآمد -به استثناء حکومت پانصد ساله اشکانیان-، مذهب خودش را حاکم اصلی کشور قرار میداد و بقیه مذاهب و ادیان - ازجمله مذهب حکومت قبلی- را، در زمره اقلیتها جای میداد که لاجرم، امکانات کمتر و شرایط دشوارتری در انتظارشان بود.
با همین شیوه است که حکومت صفوی با رسمی کردن مذهب شیعه در کشور و انتخاب اصفهان بهعنوان یک پایتخت پرزرق و برق، شیعیان را در طبقه حاکم جای داد و سنیمذهبها را به حاشیه راند.
حکومت صفوی، هویت ملی ایرانی را بر پایه مذهب شیعه شکل داد که خود را در مقابل عثمانی سنیمذهب میدید. در این شرایط، هویت حاکمیت و مالکیت براساس مذهب شیعه شکل میگیرد و ادیان و مذاهب دیگر، اقلیت تلقی میشوند و وضعیت مسلمانان غیرشیعه، به مراتب بدتر از غیرمسلمانان نیز بوده است. چنانکه بهعنوان نمونه، یهودیان صرفا غیرخودی بودند، اما مسلمانان سنیمذهب علاوهبر غیرخودی بودن، بهدلیل هممذهب بودن با امپراطوری عثمانی -در شرایطی که صفویه با عثمانی در جدال بود- دشمن نیز تلقی میشدند.
ارامنه اولین طبقه سرمایهدار دور از حکومت
در این تقابل با عثمانی در کنار تغییر پایتخت به اصفهان که بهسرعت به یک پایتخت مجلل تبدیل شد، نیاز به نیروی کار و سرمایهدار -برای ساختوساز در پایتخت- حس شد. در چنین فضایی، ارامنه که از جلفای قدیم [نخجوان امروز] تحت نفوذ عثمانی به ایران کوچانده شده بودند، اولین گروه صاحبان سرمایه و صنعتگری (سنگتراشی،…) غیرحکومتی را در ایران شکل میدهند. این درحالیست که اقلیت یهودی که پیشتر در محله «جی» ساکنانی قدیمی بودند، به نیروی کار به تامین رزق و روزی مشغول میشوند. به مرور، ارامنهای که شهرشان به آتش کشیده شده بود، با اتکا به فنون و صنعتی که پیشهشان بود و نقشی که در تبدیل اصفهان به شهری ثروتمند ایفا میکردند، نهتنها مورد غضب شاهان صفوی قرار نگرفتند، بلکه با اقبالی که از سوی شاه عباس دوم یافتند، زمینهای زرتشتیان را به دست آوردند و محله جلفای نو را ساختند که تا به امروز، طبقه فرادست اقتصادی را در خود جای داده است.
با وجود غیر مسلمان بودن ارامنه، حضورشان مورد استقبال پادشاهان صفوی قرار گرفت و ثروت ارامنه به اصفهان رونق داد. حضور ارامنه از این نظر حائز اهمیت است که آنها اولین سرمایهداران مهاجر هستند که دینشان با حاکمیت وقت تفاوت داشته، اما بهدلیل نقششان در سازندگی شهر، مورد توجه بیشتری قرار میگیرند.
ارامنه اصفهان درحالی با قوای حاکم مراوده مالی داشتند که غیرمسلمانان برای حضور در بازار و گذراندن امور روزمرهشان، با دشواری روبهرو بودند. آنها اجازه نداشتند در روزهای بارانی از خانه خارج شوند و نمیتوانستند به اجناس در بازار دست بزنند؛ نگاهی که همین حالا هم در احکام شیعی میتوان آن را سراغ گرفت.
امکان تعامل ارامنه و مسلمانان نیز بهواسطه طرز فکر و احکام شیعه ممکن میشود که بنا به آن، میتوان احکام دین را طبق شرایط و موقعیت روز تغییر داد. نیاز حکمران به منابع مالی غیرمسلمانان باعث شد که با ارامنه با سعه صدر بیشتری رفتار شود. در سالهای بعد و در عصر قاجار نیز، همین رویکرد شیعی باعث میشود که زرتشتیان بتوانند تجارتخانه و بانک تاسیس کنند و حتی به خانواده سلطنتی قاجار بابت سفر فرنگ، وام بدهند.
سرمایهداری شیعی میشود
با وقوع تحولات جهانی در زمان صفوی و بسته شدن راههای تجاری توسط امپراطوری عثمانی، پرتغالیها برای دستیابی به منابع بیشتر و فعالیت در زمینه تجارت برده، به آبهای جنوبی ایران وارد شدند تا با حمله به مناطق جنوبی ایران به قصد تصرف این مسیر تجاری مهم، معرف اولین استعمارگران اروپایی باشند. حکمرانان صفوی برای بیرون راندن پرتغالیها از جنوب کشور بهجز سلاح و مهمات، بر مفاهیمی مثل هویت ملی تاکید کردند؛ هویتی که براساس مذهب شیعه و در تقابل با عثمانیها خود را معرفی میکرد.
حضور و شکست پرتغالیها در همین دوران، نوع جدیدی از ثروتاندوزی و درآمدزایی را بهشکل تجارت خارجی در ایران باب میکند که تا پیشاز آن وجود نداشته است. در این حالت از تجارت، غرب که در آستانه تغییر بنیادین شیوه تولید با ارزشهای نو بر پایه انباشت سرمایه و تولید انبوه است که راه را برای انقلاب صنعتی دهههای بعد باز کرد، بهطور جدیتری وارد معامله با ایران میشود.
با رونق گرفتن سفرهای خارجی شاهان قاجار به فرنگ و آشنایی آنها با اصول دموکراسی و سرمایهگذاری در کشورهای دیگر، تحول عظیمی در جامعه ایران شکل گرفت که بخش زیادی از آن، به دوران ناصری مربوط میشود.
سلطان صاحبقران با دیدن تفاوتهای ایران و اروپا در صدد برآمد که تغییراتی را در ایران ایجاد کند و بهعنوان نمونه با ساختن مدارس در مدرنسازی ایران نقش ایفا کند. در این دوران هم پای ارامنه به سازندگی ایران باز میشود؛ با این تفاوت نسبت به دوران صفوی که اینبار مالک تام بر اراضی، ثروت و هر آنچه سرمایه ناصرالدینشاه است و ارامنه در نقش طبقه پایینتر، یعنی کارگری ظاهر میشوند. ناصرالدینشاه با ثروتی که در اختیار دارد، دوربین را به کشور وارد میکند و طبقه زیردستش در استفاده از آن، استاد و سرآمد میشوند.
با آغاز جنبش مشروطه و ورود ایران به عصر مدرن، بهمرور مالکیت ابتدا به حاکمیت ملی و بعدتر به بخش خصوصی منتقل شد. در چنین فضایی، بهاییان که تا پیش از مشروطه قتلشان واجب بود، در دوره پهلوی هرچند هنوز تحت فشار حکومت هستند، ولی از نظر جایگاه اجتماعی، جزو طبقه سرمایهدار ایران طبقهبندی میشوند. ارامنه نیز که در طی چند صد سال پیشاز آن جایگاهشان بین طبقه کارگر و سرمایهدار متغیر بود، بخش فرهنگی جامعه ایران را شکل میدهند و در زمینههای هنری، سینما، تئاتر و موسیقی مشغولبهکار میشوند. بخش اقتصادی به یهودیان و زرتشتیان میرسد و این گروه بهمرور و از جنبش مشروطه به بعد، در ساختار سیاسی ایران هم نقشهای جدیتری ایفا میکنند.
حرکت آٰرام به سمت مدرنیته که در زمان قاجار آغاز شده بود، با ایجاد ساختارهای نوین شهریسازی مثل راهآهن جنوب-شمال در دوران «رضا شاه»، با سرعتی بیسابقه ادامه پیدا کرد و با صنعتیشدن و تجمیع ثروت در دوران «محمدرضا شاه»، به استقبال حاکمیت سرمایهداری در ایران رفت. در این دوران با تغییر جایگاه اجتماعی و اقتصادی اقلیتهای دینی، کارخانههایی بنا میشوند که سکانشان در دست اقلیتهاست و اکثریت شیعه مسلمان از طبقه کارگر در آنها کار میکنند. ازجمله این کارخانهها که غالبا از صنایع اصلی یا حتی مادر در ایران بودند، میتوان به کارخانه «ارج» اشاره کرد که در سال ۱۳۱۶ توسط «خلیل ارجمند»، از بهاییان ایران ساخته شد.
انقلاب ۱۳۵۷ ؛ دگرگونی بزرگ در طبقه اقتصادی اقلیت
از همان روزهای آغازین انقلاب ۱۳۵۷، تعداد زیادی از مالکان و سرمایهداران ایرانی -که بخش قابلتوجهی از آنها جزو اقلیتهای دینی و مذهبی بودند- اعدام شده یا اموالشان تحت مصادره حکومت قرار گرفت و یا کارخانهها و شرکتهایشان تحت نام ملیشدن، به نهادهای دولتی داده شد.
این قوه قهریه که همچنان نیز ادامه دارد، باعث شده اقلیتهای سرمایهدار از ایران کوچ کنند و برنامههای اقتصادی مشترکی که با همپیمانان خارجیشان -مثلا با پارسیان هند- داشتند، کنار گذاشته شود.
در نتیجه با کوچ سرمایهداران اقلیت، طبقههای کارگری باقی ماندند که بنیه مالی کمتری داشتند و بهخاطر تبعیضهای زیادی که بر آنها تحمیل میشد، عملا امکان صعود به طبقه بالاتر را نداشتند. تداوم این سرکوب، جایگاه اقتصادی و اجتماعی اقلیتهای مذهبی را به زیرطبقههای کارگری نیز میکشاند؛ چنانکه در مناطق سنینشین شاهد هستیم که با بالا بودن آمار بیکاری، جمعیتی برای امرار معاش ناچار به کولبری یا سوختبری میشوند و از حداقل حقوق اجتماعی طبقه کارگر نیز محروماند.
آمار رسمی جمهوری اسلامی حاکی از آن است که استان عمدتا سنینشین کردستان در سال ۱۴۰۱، بیشترین نرخ بیکاری در کل ایران را داشته و ۶۷ درصد مشاغل این استان «غیررسمی» هستند و مرکز پژوهشهای مجلس نیز در سال ۱۴۰۲، سیستانوبلوچستان را که یکی از بزرگترین جوامع سنینشین است، بهعنوان محرومترین استان ایران طبقهبندی میکند.
ستم طبقاتی؛ چرا جامعه اقلیت مذهبی اهمیت دارد؟
هرچند در ایران، گروههای سرمایهدار و کارگر مسلمان نیز وجود دارند و واضح است که ایرانیان غیراقلیت طبقه کارگر، تعدادشان از گروه اقلیت بیشتر باشد، اما اقلیتها بهوضوح تبعیض چندگانهای را تحمل میکنند؛ از طرفی بهخاطر باورهایشان از جامعه جدا میافتند و از سوی دیگر، قرار گرفتن در طبقه کارگر، آنها را از نگاه اقتصادی ضعیفتر میکند. در نتیجه فقر اقتصادی، امکان سازندگی و بالندگی در این گروه کمتر میشود. آنها نمیتوانند مثل بقیه گروههای کارگری غیراقلیت رشد کنند و بهرهوری اجتماعی بالاتری داشته باشند. همه این موارد در کنار یکدیگر باعث میشود که امکان پیگیری حقوق از دست رفته نیز برای این گروه کمتر مهیا باشد.
از منظر اجتماعی نیز جامعهای که در آن افراد و گروههای مذهبی، قومی، جنسیتی، عقیدتی و نژادی از حقوق برابر برای دستیابی به منابع مالی، اقتصادی و سیاسی برخوردار نباشند، نمیتواند مطالباتشان را در حوزههای دیگر اجتماعی، مدنی، فرهنگی، تحصیلی و غیره دنبال کنند. چنین جامعهای با چنین نظام حکومتی، نمیتواند ادعا کند که جامعهای دموکراتیک و مردمسالار است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر