close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

فاطمه ملکی، همسر محمد نوری‌زاد: به راه همسرم باور دارم

۱۱ مرداد ۱۳۹۹
ماهرخ غلامحسین‌پور
خواندن در ۸ دقیقه
محمد نوری‌زاد از سال ۱۳۸۸ به جمع منتقدان سیستم پیوست. او هم اکنون در حال گذران دوران محکومیت ۱۵ سال حبسی است.
محمد نوری‌زاد از سال ۱۳۸۸ به جمع منتقدان سیستم پیوست. او هم اکنون در حال گذران دوران محکومیت ۱۵ سال حبسی است.
«فاطمه ملکی»، همسر محمد نوری‌زاد به «ایران‌وایر» می‌گوید همسرش الان یک سال است در بازداشت غیرقانونی به سر می‌برد، به بیماری قلبی مبتلا است و شرایط فیزیکی مناسبی ندارد.
«فاطمه ملکی»، همسر محمد نوری‌زاد به «ایران‌وایر» می‌گوید همسرش الان یک سال است در بازداشت غیرقانونی به سر می‌برد، به بیماری قلبی مبتلا است و شرایط فیزیکی مناسبی ندارد.

«محمد نوری‌زاد» برای نسل بعد از انقلاب یک نام آشنا است. او پیش از انقلاب، دانشجوی رشته مهندسی برق «دانشگاه علم و صنعت» در تهران بود اما هم‌زمان با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، درس خود را که در آستانه تمام شدن بود، رها کرد و وارد فعالیت سیاسی شد.  خودش در گفت‌وگو با «حسین دهباشی» در برنامه «خشت خام»، آن را «کوچیدن به آوارگی» ‌خوانده است.
نوری‌زاد سال‌های بسیاری هوادار نظام بود و از همان ابتدای انقلاب کارش را با جهادسازندگی شروع کرد. بعدها در جریان ساخت برنامه «روایت فتح»، در مسیر «مرتضی آوینی» قرار گرفت و به سینما روی آورد و تا سال ۱۳۸۸ در جمع هواداران جمهوری اسلامی باقی ماند؛ آن‌چه که او خودش از آن با تعبیر «جهالت صادقانه» یاد می‌کند.

 نوری‌زاد از سال ۱۳۸۸ به جمع منتقدان سیستم پیوست. نامه‌های سرگشاده او به «علی خامنه‌‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران، بازداشت‌ها، اعتراضات، اعتصابات و اتهامات او دیگر از شماره خارج شده‌اند. یکی از آخرین اقدامات محمد نوری‌زاد، امضای «بیانیه ۱۴ نفر» است؛ بیانیه‌‌ای که امضا کنندگان آن خواستار کناره‌گیری علی خامنه‌‌ای، گذار از نظام جمهوری اسلامی و اصلاحات در «قانون اساسی» شده‌‌اند. اغلب امضا کنندگان این بیانیه بلافاصله بازداشت و با احکام سنگین حبس مواجه شدند.

محمد نوری‌زاد نیز مرداد ۱۳۹۸ در مشهد بازداشت و به مدت شش ماه در اداره اطلاعات این شهر نگه‌داری و سپس به بند ۶۸ زندان «وکیل‌آباد» منتقل شد. در طول مدت زمانی که او ساکن این زندان بود، در اعتراض به فشاری که بر خانواده‌‌اش وارد می‌شد، اقدام به بریدن رگ‌های دستش و خودکشی اعتراضی کرد اما نجات یافت. سرانجام در اردیبهشت سال ۱۳۹۹ به زندان اوین منتقل و اواخر تیر سال جاری به انتقالش به دادگاه با لباس فرم زندان و دست‌بند و پابند اعتراض کرد. در جریان این اعتراض، با کوبیدن سرش به شیشه ماشین انتقال زندانی، به سختی مجروح شد.
او هم اکنون در حال گذران دوران محکومیت ۱۵ سال حبسی است که  به خاطر امضای بیانیه مذکور برای او صادر شده است.
«فاطمه ملکی»، همسر محمد نوری‌زاد به «ایران‌وایر» می‌گوید همسرش الان یک سال است در بازداشت غیرقانونی به سر می‌برد، به بیماری قلبی مبتلا است و شرایط فیزیکی مناسبی ندارد. اما به نظر نمی‌ىرسد مرگ و زندگی یک شهروند، دغدغه مسوولان باشد.

درحال حاضر وضعیت آقای نوری‌زاد در زندان چه گونه است؟
- مرداد امسال، نزدیک به یک سال است که در بازداشت غیرقانونی به سر می‌بردند. محاکمه ایشان قبل از عید انجام و در دادگاه به تحمل ۱۵ سال زندان، دو سال ممنوع الخروجی و دو سال تبعید به شهرستان ایذه محکوم شدند. این در حالی است که مشکلات قلبی دارند و در آستانه ۷۰ سالگی هستند. در طول مدتی که در اداره اطلاعات مشهد و در انفرادی نگه‌داری می‌شدند، بارها دست به اعتصاب غذا و دارو زدند و همین مساله هم باعث شده بود که دچار بی‌هوشی‌های مکرر و طولانی بشوند. این وضعیت به همین شکل ادامه یافت تا بعد از عید که باید ایشان را پس از محاکمه و تعیین حکم، به تهران منتقل می‌کردند اما به بهانه کرونا نگه‌ داشتند و در نهایت با سر و صدا و اعتراضاتی که پیش آمد و در جریانش هستید، بالاخره به تهران منتقل‌شان کردند.

الان آقای نوری‌زاد در کدام بند نگه‌داری می‌شود؟
- الان نزدیک به دو ماه است که به بند شش زندان اوین که به بند کارگری مشهور است، منتقل شده‌اند و خوش‌بختانه شرایط‌شان بهتر از زندان وکیل‌آباد است. زندان وکیل‌آباد محل نگه‌داری زندانی‌ها بسیار فشرده و در هم تنیده و امکانات زیست نسبت به زندان تهران بسیار پایین بود. ولی این‌جا نسبتا شرایط‌‌شان بهتر است، دسترسی بیشتری به تلفن دارند و می‌توانند روزانه تلفن بزنند.

با توجه به این همه فشاری که در طول سال‌های اخیر متوجه شما و خانواده‌تان شده، پیش آمده است که از آقای نوری‌زاد بخواهید دست از اعتراض بردارد؟
- بنای زندگی ما از سال ۱۳۵۷ و در شرایطی پر التهاب و انقلابی گذاشته شد. همه ما دانشجویانی بودیم که سر پرباد و دلی پر از رویا داشتیم. پایه و اساس زندگی خود را بر این بنا گذاشتیم که به مردم و به جامعه خدمت کنیم. ایشان رفتند جهاد سازندگی و ۳۰ سال هم در حقیقت از سیستم طرف‌داری و حمایت کردند و در جبهه آن‌ها بودند به خیال آن که آن‌ها دارند آرمان‌های انقلاب را دنبال می‌کنند. در حالی که متاسفانه هرگز آن آرمان‌ها محقق نشدند و من در تمام این سال‌ها با کمال افتخار و هم‌دلی با ایشان همراهی کردم و هنوز هم مفتخرم از این که هم خودم و هم همسرم بتوانیم قدمی برای هم‌وطنان رنجیده خود برداریم. چون معتقدم خدمت به خلق لیاقت می‌خواهد.
تنها نکته‌‌ای که من با ایشان در موردش اختلاف نظر دارم، افراط است. من با اصل ماجرا و اعتراضاتشان موافقم وهم‌چنان هم در این مسیر خسته نشده‌ام اما توصیه می‌کنم که افراط نکنند. روحیه خودم هم ناحقی و ستم را نمی‌پذیرد. من خودم هم وقتی می‌بینم به مردم ستمی می‌شود، رنج می‌برم و نمی‌خواهم در مقابلش ساکت باشم. در بازجویی‌های مختلف، وقتی چند بار مرا بردند و آوردند و مورد سوال و جواب قرار دادند، در بسیاری مواقع در مقابل پاسخ‌ها و منطق من جوابی نداشتند بدهند. چون حرفی که می‌زدم، منطقی بود؛ درباره همه آن‌چیز‌هایی که عیان و آشکار در جامعه می‌بینیم و قابل انکار نیست. به همین جهت هم مشکلی به انتخاب آقای نوری‌زاد برای مبارزه کردن‌شان ندارم.

این طور که در رسانه‌ها نوشته شده بود، آقای نوری‌زاد در اعتراض به فشارهایی که به خانواده‌‌اش وارد شده است، دست به خودکشی اعتراضی زدند.
- به نظرم افرادی که در این مسیر پا می‌گذارند، باید قید خانواده را بزنند. چون نمی‌توانند با نگرانی در مورد خانواده، در حبس و انفرادی دوام بیاورند. هر آن اگر آقای نوری‌زاد بخواهند نگران باشند که مثلا الان این را به همسرم گفته‌‌اند یا فلان جا به پسرم فشار آورده‌‌اند و یا با دخترم یا پسرم فلان جور مواجه‌‌ای شده، طبیعی است که نتوانند حبس را به درستی بگذرانند و طاقت نمی‌آورند.

آیا پیش آمده است که بخواهند با تحت فشار گذاشتن شما، ایشان را وادار به پذیرش امری کنند؟
- حدود هفت سال پیش وقتی پس از دیدن فرزندانم به ایران برمی‌گشتم، در فرودگاه پاسپورت و وسایلم گرفتند و مرا ممنوع الخروج کردند. اما من باید برمی‌گشتم چون دخترم زایمان داشت. مرا بر سر این ماجرا بسیار آزار دادند و آقای نوری‌زاد و خودم را حدود شش ماه بردند و آوردند و چند بار بازجویی و سوال و جواب کردند اما خوش‌بختانه در نهایت اجازه خروج داده شد و مشکل من هم حل شد.

آخرین اتهام ایشان چیست؟
- آن قدر حجم پرونده‌ها و اتهامات ایشان فشرده و زیاد شده که حسابش از دست ما هم خارج شده است. در آخرین دادگاهی که برایشان تشکیل شد، شعبه چهار دادگاه انقلاب مشهد حکم ۱۵ سال زندان، دو سال تبعید به شهرستان ایذه و دو سال ممنوعیت خروج از کشور صادر کرد که با توجه به اصل تجمیع مجازات، باید هفت سال و اندی‌‌ از این مدت را به قطعیت بگذرانند. یک سال آن که گذشته، شش سال و نیم دیگر مانده است. تازه بعد از آزادی هم باید بروند تبعید و بعد هم اگر خواستند به خارج از کشور بروند، دیگر نمی‌توانند. دیگر خودتان فرض کنید کسی که الان در سن ۷۰ سالگی است، چه روزهایی در پیش رو دارد؟ همه این‌ها بابت تجمعات اعتراضی یا نامه به رهبری بوده‌اند، دیدار با بهایی‌ها یا خانواده‌های زندانیان. یک پرونده دیگر هم در دادگاه کیفری مشهد برایشان تشکیل داده‌اند به اتهام «تحصیل مال نامشروع و پرداخت آن به خانواده‌های معدومین فتنه ۸۸» که روز بیست و سوم فروردین دادگاه داشتند ولی به خاطر کرونا برگزار نشد. مدتی بعد هم قرار شد یک دادگاه به نیابت از آن دادگاه کیفری در تهران تشکیل بشود که چون ایشان مخالفت کردند برای پوشیدن لباس زندان، باز هم برگزار نشد. موارد اتهامی ایشان آن قدر زیاد است که در ذهن من نمی‌ماند و قدرت به خاطر سپاری همه اتهامات را ندارم؛ چیزهایی مثل «اخلال در نظم و آسایش عمومی»، «اشاعه اکاذیب»، «توهین به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی»، «توهین به مقدسات»، «تشویش اذهان عمومی»، «همکاری با رسانه‌های خارجی»، «شرکت در تجمعات غیر قانونی» و چیزهایی از این قبیل.
اتهامات ایشان از همان اتهامات فله‌‌ای و روتینی هستند که به بقیه می‌زنند تا با مدت زمانی که برایشان در نظر گرفته‌‌اند که در حبس بمانند، تطبیق داشته باشد؛ مثلا می‌گویند توهین به رهبری دو سال یا سه سال از این مدت را شامل می‌شود که ما می‌خواهیم او را نگه داریم، حالا بقیه‌‌اش را با چه پر کنیم؟

گویا برای پسر شما هم پرونده‌ای تشکیل شده است؟
- بله؛ پسر من عملا مرتکب هیچ خلافی نشده است. یک بعدازظهر رفته بود میدان آزادی تا با بازماندگان سقوط هواپیمای اوکراینی اظهار هم‌دردی کند، او را آن‌جا بازداشت کردند و شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به طور غیابی به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، به سه سال و نیم زندان محکومش کرد. تازه گفتند مثلا دو سال و نیم آن را هم بخشیده‌‌اند تا تبدیل شده است به سه سال و نیم. دیگر خودتان در مورد احکامی که برای متهمان سیاسی صادر می‌کنند، قضاوت کنید.

 

مطالب مرتبط:

خودزنی دوباره محمد نوری‌زاد در زندان اوین

فشار بر محمد نوری‌زاد و آتنا دائمی

محمد نوری‌زاد دست به خودکشی زد

تحصن اعتراضی همسران محمد نوری‌زاد و هاشم خواستار مقابل دادگاه انقلاب مشهد

همسر محمد نوری‌زاد از وخامت حال او در زندان خبر داد

بازداشت همسران نوری‌زاد و خواستار در مشهد

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

پرسش دو پزشک از مراجع تقلید؛ آیا می‌توان امسال مراسم محرم را...

۱۱ مرداد ۱۳۹۹
ایران وایر
خواندن در ۶ دقیقه
پرسش دو پزشک از مراجع تقلید؛ آیا می‌توان امسال مراسم محرم را مجازی برگزار کرد؟