close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

اتاق اصناف ایران‌وایر: معلمان، از بازداشت تا اخراج

۱۸ مهر ۱۴۰۰
جواد متولی
خواندن در ۱۱ دقیقه

معلمان ایران در ادامه پیگیری مطالبات صنفی خود از طریق تجمعات اعتراضی، در هفته‌های اخیر شاهد صدور حکم اخراج مجدد «محمد حبیبی» از آموزش و پرورش و بازداشت «عزیز قاسم‌زاده»، سخنگوی کانون صنفی فرهنگیان گیلان بودند. جدا از این دو، دست‌کم شانزده معلم دیگر نیز در زندان‌های ایران تحت بازداشت یا در حال سپری کردن مدت محکومیت خود هستند.

ایران‌وایر در آغاز دور تازه برگزاری اتاق اصناف در کلاب‌هاوس ضمن دعوت از «محمد حبیبی» و با حضور سایر معلمان و فعالان صنفی به بررسی دلایل عدم تحمل فعالیت‌های صنفی از سوی حاکمیت پرداخت. در فاصله برگزاری اتاق اصناف ایران‌وایر تا تنظیم این گزارش، محمد حبیبی برای دریافت حکم اخراج خود به اداره آموزش و پرورش محل خدمت خود مراجعه کرد؛ اما مقامات مسئول از تحویل این حکم به او خودداری کردند. آقای حبیبی قصد داشت با در دست داشتن حکم، شکایت خود را در دیوان عالی کشور مطرح کند.  

معلمان زندانی

با بازداشت عزیز قاسم‌زاده، «غلامرضا غلامی کندازی» و «مهدی فتحی»، شمار معلمانی که هم‌اکنون در زندان‌های جمهوری اسلامی حضور دارند، به ۱۵ نفر رسیده است. اسامی این فعالان صنفی به این شرح است: «اسماعیل عبدی، محمدحسین سپهری، هاشم خواستار، ناهید فتحعلیان، نصرت بهشتی، یعقوب یزدانی،‌محمدرضا رمضان‌زاده، حسین حسن‌خانی، مهدی فتحی، زینب همرنگ، غلامرضا غلامی کندازی، عزیز قاسم‌زاده، محمدعلی زحمتکش، رسول کارگر، محمد ارکیان و مهدی فراحی شاندیز»

 جلسه دوم دادگاه رسیدگی به پرونده «پیروز نامی»، دبیرکل کانون صنفی معلمان خوزستان و «علی کروشات»، نایب رییس این کانون هم روز ۸آبان۱۴۰۰ برگزار خواهد شد.

مطالبات معلمان چیست؟  

محمد حبیبی در بخش اول اتاق به پرسش‌های ایران‌وایر پاسخ داد. او در پاسخ به این سوال که مطالبات معلمان ایران چیست، مطالبات معلمان را به سه دسته کلی تقسیم کرد و گفت: «یکی از مطالبات معلمان عمومی است. یعنی همه کسانی که به حرفه معلمی می‌پردازند، چه فعالان صنفی یا فعالان رسانه‌ای در حوزه آموزش و پرورش، این مطالبات را پیگیری و دنبال می‌کنند؛ مطالباتی همچون: «معیشت، رفاه، بیمه درمانی و مشکلات و کمبودهایی که در مدارس و یا کلاس‌ها وجود دارد. بحث حجم کتاب‌های درسی از مطالباتی است که بین معلمان مشترک است. دسته دوم مطالبات به نظرم به معلمان و نخبگان جامعه معلمی مربوط می‌شوند. این مجموعه، مطالباتی است که از طرف تشکل‌های صنفی فرهنگیان در سطح جامعه معلمان مطرح و دنبال می‌شود. این مطالباتی است که کمتر در بین عامه معلمان به صورت دغدغه، وجود دارد. موضوعاتی همچون: مخالفت با خصوصی‌سازی در حوزه آموزش‌وپرورش، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک که به حقوق دانش‌آموزان مربوط می‌شود و کیفیت آموزش در ساختار آموزش‌وپرورش. این مطالبات بیشتر در سطح جامعه نخبگان معلمان است. ولی متاسفانه کمتر بین جامعه معلمان به عنوان یک دغدغه عمومی مطرح می‌شود.

 دسته دیگر مطالبات؛ خیلی خاص است. این مطالبات در گروه‌های صنفی فرهنگیان مطرح شده و و در بیانیه‌ها و مواضع مورد بررسی قرار گرفته‌اند. اما عمدتاً مربوط می‌شود به معلمانی که در مناطقی زندگی می‌کنند که زبان فارسی، زبان مادری آن‌ها نیست. مطالبه آموزش به زبان مادری در استان‌های کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان و خوزستان. مطالبه آموزش به زبان مادری از مطالباتی است که در این مناطق بیشتر مورد توجه است. اگرچه در بیانیه‌های کانون‌های صنفی و شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان در روز جهانی آموزش به زبان مادری به آن پرداخته شده است.

در اسفند ۹۹ شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان و کانون صنفی معلمان تهران به صورت جداگانه در بیانیه‌هایی که منتشر کردند؛ در اقدامی جدید و نوآورانه بیانیه را به زبان‌های اقوام و ملیت‌های ایرانی منتشر کردند. ما در بحث آموزش به زبان مادری به هر حال دغدغه عدالت اجتماعی داریم. از این رو همواره معتقدم که پیگیری عدالت اجتماعی، بدون در نظر گرفتن حقوق فرهنگی اقوام و ملیت‌های ایرانی به نظر من عقیم است.»

رتبه‌بندی معلمان

حبیبی افزود: «در مورد مطالبات معیشتی و طرح رتبه‌بندی باید بگویم: این مطالب قدمتی بیش از ده سال دارد. در زمان آقای احمدی‌نژاد مطرح شده؛ در زمان آقای روحانی هم پیگیری شده است. ولی همچنان در زمان رئیسی هم یکی از مطالبات اصلی همکاران هست. متاسفانه تا امروز هم پاسخ روشنی به آن داده نشده. این موضوع سال ۹۱ مصوبه در دولت مصوب شد. بر اساس آن مصوبه، دولت موظف شد به همه کارکنان دولت بین ۲۰ تا ۵۰ درصد فوق‌العاده ویژه اختصاص بدهد. این بودجه تقریبا برای همه ارگان‌های دولتی به‌جز معلمان اختصاص پیدا کرد.  

اگر برگردیم به عقب شکاف دست‌مزد بین معلمان و سایر کارکنان دولت، از آن تاریخ این شکاف به صورت تصاعدی افزایش پیدا می‌کند. تا قبل از آن شکاف وجود داشت، ولی از آن تاریخ در واقع نمود بیشتری پیدا کرد. بهانه دولت برای عدم اختصاص این بودجه برای معلمان این بود که تعدادشان زیاد است. یک میلیون نفر معلم، بودجه زیادی لازم دارد. به همین خاطر فوق‌العاده ویژه فرهنگیان مسکوت ماند.

بعد از سال ۹۳ و پیدایش این شبکه‌های اجتماعی و از جمله تلگرام و خاطرم است که گروه‌های متعددی مربوط به فرهنگیان شکل گرفت. فضای مجازی امکان این را داد که سازماندهی و متشکل شدن معلمان در اتفاق بیفتد.  کانون‌های صنفی معلمان در اسفندماه سال ۹۳ توانستند اولین تجمع را بعد از سال‌ها برگزار کنند. به دنبال آن شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان در اردیبهشت ۹۴ یک تجمع را سازماندهی کرد. از همان زمان فشارها زیاد شد. در ادامه آقای علی اکبر باغانی بدلیل حکمی که از قبل داشت، به اجرای احکام احضار شد. آقایان بداغی و باقری هم زندانی بودند. حکم اسماعیل عبدی اجرا شد. به صورت همزمان دست‌کم پنج معلم زندان بودند. شهریورماه ۹۴ نیز آقایان بهشتی و نیک‌نژاد و بهلولی نیز همزمان بازداشت شدند.

قبل از اینکه آقای بهشتی بازداشت شوند، در شهریور ۹۴ ایشان دیداری با نوبخت داشتند. در این دیدار نوبخت به او گفته بود که ما می‌خواهیم یک بودجه اختصاص دهیم که به دستمزد معلمان اضافه شود و به طریقی این سر و صداها بخوابد. این اتفاق البته افتاد. تقریبا مهرماه ۹۴ دولت طرحی را  به مجلس ارائه داد به عنوان طرح رتبه‌بندی و میزان محدودی دستمزد همکاران اضافه شد.

از آن تاریخ تا امروز طرح رتبه‌بندی معلمان ادامه داشته است. در اواخر دولت روحانی، نوبخت مذاکرات متعددی را با یکسری از همکاران معلم داشتند. وعده‌هایی هم داد که به نظر می‌آمد بیشتر سیاسی‌بازی باشد. این مذاکرات و وعده‌ها در ماههای آخر دولت روحانی بود و عملی هم نشد. مثلا ایشان قول داده بودند که طرح فوق‌العاده ویژه بین ۲۱ تا ۲۷ درصد اجرایی شود.

بعد از اینکه دولت عوض شد، میرکاظمی رییس جدید سازمان برنامه، جلوی این طرح را به دلیل اینکه بودجه ندارند و غیرقانونی است، گرفت. اتفاقی که افتاد این بود که معلمان جوان موقعی که آقای نوبخت بود، در ماه آخر نزدیک به ۷۰۰ هزار تومان به حقوق‌شان اضافه شد. بعد که آقای میرکاظمی آمد جلوی اجرای طرح را گرفت. حکم تغییر کرد و ۷۰۰ هزار تومان تبدیل شد به حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان.

در نظر داشته باشید که معلمان جوان با مدرک فوق لیسانس که دو سه سال اخیر استخدام شدند، بین ۳ تا ۳.۵ میلیون تومان، حقوق دریافت می‌کنند. آن‌هم در شرایطی که خودشان می‌گویند خط فقر ۱۱ میلیون است. یعنی چیزی نزدیک به یک‌سوم خط فقر حقوق و دستمزد می‌گیرند.

به هرحال طرح فوق‌العاده ویژه که به صورت ناقص اجرا شد. رتبه‌بندی هم که به مجلس رفته بود، به وسیله نمایندگان مجلس در کمیسیون آموزش مجلس تغییر کرد. این‌ها مدعی بودند بودجه‌ای که از طرف دولت روحانی اختصاص پیدا کرده، کافی نیست. نوبخت مدعی بود که بودجه کافی را اختصاص داده ولی، طرح در کمیسیون آموزش مجلس تغییر کرده است. این پاس‌کاری‌ها ادامه داشت تا این که اخیرا نمایندگان کمیسیون آموزش مجلس چند ماه قبل که این طرح را در مجلس می‌خواستند تصویب کنند، از طرف هیات رییسه مجلس یعنی آقای قالیباف به این عنوان که طرح بودجه کافی را ندارد و دولت رئیسی را با مشکل مواجه می‌کند؛ جلوی اعلام آن را در صحن اصلی مجلس گرفتند. ولی اخیرا می‌گویند طرح در صحن مجلس بارگذاری شده و به زودی مطرح می‌شود.

 اما یک اتفاقی افتاده است! طرحی که در کمیسیون آموزش مجلس تصویب شده و مورد نظر معلمان بود، یک بندی دارد که به بند هفت معروف است. این بند تصریح دارد که حقوق معلمان باید در رده‌های مختلف، مثل آموزش‌یار یا استادیار طبقه بندی شود. حقوق هم باید متناسب با حداقل ۸۰ درصد اعضای هیات علمی باشد. یعنی اگر یک معلم در رده آموزشیار دانشگاه است، حقوقش نباید از ۸۰ درصد حقوقی که او در دانشگاه می‌گیرد، کمتر باشد. سعی کردند نگاه آموزشی به معلم داشته باشند نه نگاه کارمندی. ولی چیزی که در سایت بارگذاری شده، آمدند تغییراتی را در این بند دادند. آن بند هفت به صورت کامل تغییر یافته است. جزییات بیشتر در را فایل صوتی بشنوید.

 

معلمان زندانی در استان فارس

«اصغر امیرزادگان» از فعالان صنفی استان فارس در ادامه این جلسه به وضعیت آقایان غلامرضا غلامی، مهدی فتحی، محمدعلی زحمتکش و رسول کارگر پرداخت و اعلام کرد: «آقایان غلامی و فتحی، خارج از عرف معلمی دستگیر شده‌اند. متاسفانه بازداشت آقای فتحی که همراه با ضرب و شتم او بوده است. ایشان خونریزی داخلی کرده و در حال حاضر ممنوع‌الملاقات و ممنوع‌التلفن در مجتمع قضایی عادل‌آباد شیراز زندانی است. من به زندان مراجعه کردم تا داروهای مصرفی ایشان را تحویل بدهم که قبول نکردند. بعد از طریق آقای زحمتکش آنجا تحویل داده شد.

با آقای غلامی قبل از دستگیری ایشان، ما بنای انجمن صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته را گذاشته بودیم. چون ایشان چندین سال پیگیر آن بود. در همان بحبوحه تشکیل انجمن، ایشان در نزدیکی محل کارشان در روستای کندازی شهرستان مرودشت و در محل طرح بوم‌گردی که خودش راه‌اندازی کرده بود، بازداشت شد. ایشان تا چندین روز اجازه تلفن و ملاقات نداشت. الان در زندان عادل‌آباد است. یک قرار ۸۰۰ میلیونی وثیقه که خیلی سنگین است و به دور از انتظار است، برای او صادر شده است.

آقای زحمتکش هم امسال برای تحمل ادامه حکم حبس‌ فراخوانده شد و همچنین رسول کارگر. سپاه برای آقای کارگر را که در صفادشت ساکن است، به اتهام  شایعه و دروغ‌پراکنی بر علیه سپاه و تبلیغ علیه نظام پرونده‌سازی کرده است. او دو روز در زندان بوده و فعلا با وثیقه آزاد است. جزییات بیشتر در را فایل صوتی بشنوید.

قراردادهای مختلف معلمان

در آموزش و پرورش به روش‌های مختلفی از وجود معلمان استفاده می‌شود. برای تدریس به جای استخدام معلم جدید، از بازنشسته‌ها استفاده می‌شود. اعتراضات مداوم کارنامه سبزها و مربیان نهضت سوادآموزی، مربیان پیش دبستانی، معلمان خرید خدمت یا شرکتی، حق‌التدریسی‌ها و معلمان مدارس غیرانتفاعی و غیره که همگی تقاضای استخدام دارند.

از محمد حبیبی درباره این تنوع استفاده از معلمان جویا شدیم. اینکه با استفاده از این عناوین، چقدر منجر به تضییع حقوق معلمان شده است. او در پاسخ می‌گوید: «باید به این مساله‌ با نگاه کلان‌تری نگاه کرد. از زمان ریاست‌جمهوری هاشمی، یک نگرش خاص در ساختار اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی مطرح شد که بنظرم نگرشی شبه نئولیبرالیستی بود. بر اساس این نگرش، اساتید دانشگاه و اقتصاددانانی که بیشتر نئولیبرالیسم را دنبال کرده و به آن پایبند بودند. به باور آن‌ها، دولت در ایران، بزرگ و ناکارآمد است. اگر دولت، بخش‌های مختلف خودش را به بخش‌ خصوصی واگذار بکند، امکان چابکی دولت بیشتر می‌شود. بخش خصوصی هم می‌تواند از طریق امکانات و امتیازاتی که در اختیار آن قرار می‌دهیم، این بخش‌ها را بهتر اداره کند. از همان زمان تلاش شد که دولت، در بخش‌های مختلف، به اصطلاح مورد خصوصی‌سازی قرار بگیرد. آن چیزی که اتفاق افتاد و همگان به آن واقف هستند؛ خصولتی‌سازی بود. در حقیقت کارخانه‌ها و بخش‌های خدماتی که منافع زیادی داشتند را به منابع امنیتی و یا به نهادهای غیر قابل دستیابی واگذار شد. یا به اشخاصی واگذار شد که اعتقاد ایدئولوژیک به ساختار نظام جمهوری اسلامی دارند.

 اما دو بخش، به ویژه بخش بهداشت و آموزش مورد هجمه شدید قرار گرفت. این سیاست کج‌دار و مریز در دوره خاتمی هم ادامه و در دوره احمدی‌نژاد و روحانی به اوج خود رسید. ما دیدیم که آموزش عالی عملا بالای ۹۰ درصد به بخش خصوصی اختصاص پیدا کرد. آموزش عالی کاملا پولی است. اما اتفاقی که افتاد آموزش عالی را به شدت بی‌کیفیت کرد.

در زمان آقای روحانی برون‌سپاری‌ها، به اشکال مختلف انجام شد. تاسیس مدارس غیرانتفاعی، مدارس نیمه‌دولتی، مدارس هیات امنایی، شکل‌گیری معلمان خریدخدمتی، معلمان حق‌التدریس یا معلمان بازنشسته‌ای که در مدارس به کارگیری شدند؛ همه اشکال مختلف یک استراتژی واحد بود.

در برنامه ششم توسعه طرحی به تصویب رسید که دولت موظف بود سالیانه ۱۰ درصد از بخش‌های آموزشی را به خارج از دولت واگذار کند. سیاستی که در مقابل آموزش‌وپرورش در نظر گرفتند این بود که، از هر ۵ معلمی که بازنشسته می‌شود، فقط یک معلم به صورت رسمی استخدام شود. در شرایط کنونی، بنابر آمار آموزش‌وپرورش، ۲۲۰ هزار نیروی آموزشی کمبود داریم. ولی با استناد به آمارهایی که به نظر صحیح‌تر می‌آید؛ نزدیک به ۳۰۰ هزار نیروی آموزشی کمبود داریم. این کمبود نیروی آموزشی را بگذارید در کنار ورودی‌های جدید دانش‌آموزان به مدارس، وزارتخانه را با یک بحران مواجه کرده است. بحرانی که به نظرم بعد از کرونا، خودش را به صورت شفاف‌ و آشکارتری نشان خواهد داد.

در همین دوره که ما ۳۰۰ هزار معلم در کشور کمبود داریم، مجوز استخدام ۲ هزار طلبه داده شده است. این طرح در زمان حاجی میرزایی و در دولت روحانی مصوب شد. مربوط به دوره رئیسی نیست. در دوره حاجی میرزایی این استخدام را به عنوان پروتکل با حوزه علمیه امضا کردند. بر اساس آن مقرر شد تعدادی از طلبه‌های حوزه علمیه را استخدام کنند. این‌ها قرار است مسائل پرورشی و فرهنگی را در مدارس انجام دهند.»

جزییات بیشتر در را فایل صوتی بشنوید.

 

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

ابوالحسن بنی‌صدر؛ از «موسیو لو پرزیدان» تا «کیش شخصیت» و «کودتای خزنده»

۱۷ مهر ۱۴۰۰
احسان مهرابی
خواندن در ۷ دقیقه
ابوالحسن بنی‌صدر؛ از «موسیو لو پرزیدان» تا «کیش شخصیت» و «کودتای خزنده»