تارا اورامی، شهروندخبرنگار
چهارشنبه۲۷مهر، شهر «سقز» محل زندگی «مهسا [ژینا] امینی»، سیوسومین روز خود را از سر گذراند. بیش از یک ماه اعتراض، اعتصاب و فشار گسترده امنیتی بر شهروندان این شهر معترض. طی این مدت، بسیاری از شهروندان بازداشت شدهاند یا مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار گرفتهاند. همدلی و همدردی شهروندان تحت ظلم، توام با خشم و دلهره، شاید بهترین کلمات برای روایت این روزهای «سقز» باشد.
چهارشنبه، برای ششمینبار، بازاریان این شهر اقدام به بستن مغازههای خود کردند تا بار دیگر با مسالمتآمیزترین روش، اعتراض و نارضایتی خود را نه تنها به قتل «مهسا امینی»، بلکه به ۴۳ سال سرکوب، و خود را به نشنیدن زدن حکومت اعلام کنند.
آنچه در ادامه میخوانید گزارش «تارا اورامی» شهروند خبرنگار «ایرانوایر»، از اعتصاب در شهر «سقز» کردستان، و روایت تعدادی از بازداشتیها پس از آزادی به قید وثیقه است.
***
روز چهارشنبه، بخش وسیعی از مغازهداران سقز با بستن مغازههای خود، اعتصاب را در این شهر زنده نگه داشتند. اگرچه برخی از مغازهها و بازاریان هم بودند که به کسبوکار خود ادامه دادند. شاید عدم همراهی بازاریان در سایر نقاط ایران، وهمینطور تهدیدهای گسترده امنیتی علیه شهروندان، از مهمترین دلایل افرادی باشد که به کسب و کار خود ادامه دادند.
بسیاری از شهروندان معترض در سقز بازداشت شدهاند. یکی از آنها که پس از دو هفته حبس با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شده است میگوید، قاضی پرونده به او گفته است: «بروید خدا را شکر کنید که مدرک چندانی علیه شما نیست و فقط یک اغتشاشگر ساده بودهاید.»
اما بدن این فرد، و یکی دیگر از بازداشتیها که او نیز ۱۳ روز در بازداشتگاه نگهداری شده است، همچنان آثار شکنجه را بر خود دارد: «به ما گفته بودند که یک هفته نگهمان میدارند، اما به نظر میرسد بیشتر نگهمان داشتند تا آثار کبودی، کتکها و شکنجههایی که برای اعتراف به ما وارد کردند، برطرف شود.»
هنوز هیچ مرجعی، آماری از تعداد و اسامی بازداشتیهای سقز ارائه نکرده است. تعدادی با وثیقههایی هنگفتتر از ۱۰۰ میلیون تومان، تا برگزاری دادگاه آزاد شدهاند، اما به نظر میرسد نوع شکنجههایشان متفاوت بوده است، به طوریکه برخی از بازداشتیها تحت عنوان «لیدر» [رهبر] اعتراضات شناسایی شدهاند، اما به هیچ عنوان از محل نگهداری آنها و نهاد بازداشتکننده، خبری نیست.
برخی از بازجوها و قاضیهای پرونده، در بازجوییها این مساله را به بازداشتیها نیز عنوان کردهاند.
ربودن وسایل شخصی از جمله خودرو، موتورسیکلت و تلفن همراه، از جمله دیگر آسیبهایی است که نیروهای امنیتی به معترضان وارد کردهاند. در برخی موارد، بازداشتیها پس از آزادی هم موفق به دریافت وسایل ربوده شده نبودهاند، و هیچ مرجعی هم به آنها پاسخی درباره ابزار شخصیشان نمیدهد.
در کنار اعتراضهای این مدت، انتشار عکس بدن پر از ساچمه زنی جوان، خشم شهروندان را در پی داشت.

شهروندان سقز، همچنان مترصد فرصتی برای بیان اعتراض و خشم و دادخواهی خود هستند. آنها شیوههای مختلفی را ابراز کردند، مثل به رنگ خون درآوردن دو مجسمه «مولوی کورد» در پارک «مولوی» [پارک شار] و «کچه جوانه» [دختر زیبا] در پارک «کوثر.»
![مجسمه مولوی کورد در پارک مولوی [پارک شار] مجسمه مولوی کورد در پارک مولوی [پارک شار]](https://static.prod.iranwire.com/_versions_jpg/imagecomponent/%D9%85%D8%AC%D8%B3%D9%85%D9%87_%D8%AE%D9%88%D9%86%DB%8C_dJsK__v516x270__.jpg)
![مجسمه کچه جوانه [دختر زیبا] در پارک کوثر مجسمه کچه جوانه [دختر زیبا] در پارک کوثر](https://static.prod.iranwire.com/_versions_jpg/imagecomponent/%D9%85%D8%AC%D8%B3%D9%85%D9%87_%D8%AE%D9%88%D9%86%DB%8C%DB%B1_Jwny__v516x270__.jpg)
از دیگر وقایع سقز، بازداشت معلمها و دانشآموزان مدارس است. این دو قشر از شهروندان سقز در هفتههای گذشته، پابهپای دیگر معترضان در خیابانها حضور داشتند. همچون دیگر حقایق پنهان شده تحت سرکوب، شمار و اسامی دقیق این گروه از بازداشتیها هم در دست نیست.
از سوی دیگر، تهدید خانوادهها و بیخبری آنها از فرزندان زیر ۱۸ سال خود، باعث شده است که از دلهره اذیت و آزار عزیزان خود، سکوت را بر اطلاعرسانی ترجیح بدهند.
با این وجود، برخی از دانشآموزان خبر دادهاند که تعدادی از معلمها، آنها را تهدید کردهاند. به شهادت این دانشآموزان، حالا در شهر سقز کمتر کلاس درسی وجود دارد که عکس رهبران جمهوری اسلامی یعنی «روحالله خمینی» و «علی خامنهای» بر دیوار آن نصب مانده باشد، یا دانشآموزان عکسها را برداشتهاند یا مدیران مدارس برای پیشگیری از شکستن و آتش زدن این تصاویر، خودشان دیوارهای کلاس را از حضور رهبران این حکومت خالی کردهاند.
در کنار بازداشت شهروندان و معترضان، پنهانکاری حکومت، سرکوب گسترده، حضور نیروهای سرکوبگر در سطح محلهها، ادامه فشارها بر خانواده «مهسا امینی» و بیخبری خانوادههای بازداشتی؛ آزاری مضاعف بر شهروندان است.
شفافسازی درباره بازداشتیها، از جمله حقوق متهمان و خانوادههای آنها است، که جمهوری اسلامی طبق روال ۴۳ ساله خود، این حق بدیهی و ابتدایی را هم از آنها سلب میکند.
ثبت نظر