close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

چشم‌هایش؛ ایمان به دنبال معجزه

۱۹ اسفند ۱۴۰۱
آیدا قجر
خواندن در ۷ دقیقه
چشم‌هایش؛ ایمان به دنبال معجزه
ایمان هم در هفته نخست آبان ۱۴۰۱ در یکی از شهرهای لرستان هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت.
ایمان هم در هفته نخست آبان ۱۴۰۱ در یکی از شهرهای لرستان هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت.
در بدن ایمان، دست‌کم ۶۰ ساچمه نشست و یکی از ساچمه‌ها کُره چشم او را رد کرد، سفیدی و سیاهی چشم‌ را شکافت و نزدیک عصب نشست.
در بدن ایمان، دست‌کم ۶۰ ساچمه نشست و یکی از ساچمه‌ها کُره چشم او را رد کرد، سفیدی و سیاهی چشم‌ را شکافت و نزدیک عصب نشست.

همه آن‌هایی که از یک سرکوب سراسری و خشونت‌بار جان سالم به در برد‌ه‌اند و چشم یا چشم‌های‌ خود را از دست داده‌اند، مجرد نیستند که تنها نگران غم و اشک‌های مادران‌شان باشند؛ بسیاری از آن‌ها فرزندانی دارند که حالا از دست دادن بینایی، نه فقط خودشان را بلکه کودکان آن‌ها را هم در آسیبی چندگانه قرار داده است.

آیا کسی که سلاح روی معترض می‌گشاید و دست به ماشه می‌برد، لحظه‌ای با خود به کودکان فردی که روبه‌رویش قرار دارند، فکر می‌کند؟ آیا اصلا می‌داند که از دست دادن چشم چه‌طور می‌تواند زندگی کودکان فرد آسیب‌ دیده را تحت تاثیر قرار دهد؟ مسوول بازتولید خشم، نفرت، نگرانی و ناامنی در کودکانی که فرزند شخص آسیب‌دیده‌ هستند، کیست؟‌

«ایمان»، پدری ۳۴ ساله از استان لرستان، یکی از آسیب‌ دیده‌های اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ از ناحیه چشم است؛ پدری که کودکی ۹ ساله دارد و آن پسربچه هر روز تابلویی با علایم مخصوص چشم‌پزشکان به دست می‌گیرد، مقابل پدر می‌ایستد و از او می‌خواهد جهت‌ها را تشخیص دهد. 

***

«چَشیامه نَوَنید افتو قَشَنگَه | کُر لُر تا دم مرگ چی شیر می‌جنگه»؛ این بیتی است از ترانه «دایه دایه» لُری که در طول اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بارها سر داده شد. ترجمه شعر می‌شود: «چشم‌هایم را نبندید آفتاب زیبا است | پسر لُر تا دم مرگ چون شیر می‌جنگد».

این ترانه سال‌ها پیش، در پی اعدام گروه «آرمان خلق لرستان» سروده شد. آن‌ها روز ١٧ مهر ١٣۵٠ اعدام شدند

در تحقیقات «ایران‌وایر» مشخص شده است که کور کردن معترضان در شهرهای مختلف ایران اتفاق افتاده است؛ چه شهرهایی که اعتراضی در آن‌ها برقرار بوده است و چه شهرهایی که به عزای کشته‌های اعتراضات نشسته بودند.

ایمان هم در هفته نخست آبان ۱۴۰۱ در یکی از شهرهای لرستان هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت. 

جمعیتی از مردم، بعد از یک ماه و نیم اعتراض و سرکوب، کنار هم جمع شده بودند. ایمان هم در میان آن‌ها بود. کمی که گذشت، سر و کله نیروهای سرکوب پدیدار شد. موتورسوار و پیاده، با پوشش‌های سراسر سیاه و روبندهای سیاه و کشی، خودشان را پشت حقیقت پنهان کرده بودند. 

بخشی از حقیقت اما هدف قرار گرفتن ایمان در آن میان بود و بخشی دیگر، آن‌چه بر خانواده و فرزندش می‌گذرد. 

در بدن ایمان، دست‌کم ۶۰ ساچمه نشست و یکی از ساچمه‌ها کُره چشم او را رد کرد، سفیدی و سیاهی چشم‌ را شکافت و نزدیک عصب نشست. 

چشمی که تا همیشه باید ساچمه را در خود نگه دارد، بینایی را از دست داد. او تنها می‌تواند سایه‌ها را تشخیص دهد. اما چشم دیگرش بدون هیچ ساچمه‌ای، آسیب دید.

آن‌چه برای ایمان پیش آمد، یکی از پرونده‌های آسیب چشمی منحصر به فرد است. ساچمه بعد از شکافتن کره چشم او، در کنار عصب شش نشست و به عصب آسیب زد. برای همین، تا چند ماه نتوانست کره چشمی را که ساچمه نخورده بود، حرکت دهد. چشم‌ آسیب‌ ندیده او برای هفته‌ها، ثابت یک‌جا خیره می‌ماند. 

 

وقتی چشم‌ خود را از دست داد 

هنوز هوا روشن بود که سرکوبگران سلاح روی مردم کشیدند. گاز اشک‌آور فضا را گرفته بود. میانه دود و آتش بودند که ایمان هدف شلیک قرار گرفت و ناگهان همه‌جا تاریک شد. او دست خود را روی چشم‌ گرفت و از فردی در نزدیکی‌ خود پرسید چه شده است؟ 

به او گفتند: «از چشمت خون می‌ریزد.» 

بدن ایمان هم پر از ساچمه بود؛ ساچمه‌هایی که در خانه، یکی یکی فشار دادند تا خارج شوند. ساچمه‌ نشسته در گوش‌ او با جراحی خارج شد. دو ماه و نیم به شکم خوابید تا روغن تزریق شده به چشمش، چسبندگی شبکیه جدا شده را تضمین کند. فقط داروی مسکن می‌خورد. قطره‌های فشار چشم و جلوگیری از احتمال، هنوز هر روز با او است. 

اما چرا چشم سالمش ثابت مانده بود؟ چرا چشم‌هایش خسته می‌شوند و پایین می‌افتند؟ 

بعد از نزدیک به پنج ماه پس از آسیب دیدن، چشم‌های ایمان نور را طاقت نمی‌آورند؛ پلک چشمی که ساچمه خورد، پایین افتاده است و هر وقت که نگاه خود را بالا می‌گیرد، چشم‌هایش خسته می‌شوند و هر دو چشم به پایین می‌افتند. 

دکتر «روزبه اسفندیاری»، پزشک سابق اورژانس تهران برای «ایران‌وایر» توضیح می‌دهد: «برای بالا بردن پلک چشم، عصب شماره سه که به عضله بالا برنده پلک کمک می‌کند، فعال می‌شود. در صورتی که افراد دچار افتادگی پلک شوند، احتمال آسیب دیدن این عصب وجود دارد. در تمامی آسیب‌دیده‌هایی که طی بررسی‌های ما چشم آسیب‌دیده‌شان کوچک‌تر از چشم سالم شده است، پلک چشم آسیب‌دیده پایین‌تر قرار دارد که می‌تواند به دلیل کوچک شدن کره چشم باشد. اما اگر آسیب‌دیده‌ای نتواند پلک خود را باز نگه دارد، دلیل آن می‌تواند آسیب عصب سه چشم یا آسیب به عضله بالا برنده باشد که حتی با بخیه هم به حالت قبل برنگشته است.» 

او درباره ثابت ماندن چشمی که ساچمه در آن نیست، می‌گوید: «در حرکت کره چشم، اعصاب و عضلات دخیل هستند؛ به طور مثال، وقتی می‌خواهیم با چشم راست به سمت راست نگاه کنیم، کره چشم راست به سمت بخش بیرونی صورت می‌چرخد و کره چشم چپ به سمت بینی. یعنی بخش داخلی صورت. در این حالت، قسمت خارجی چشم راست عضله‌ای به اسم مستقیم خارجی فعال می‌شود و در چشم چپ عضله مدیال رکتوس. عصبی که به عضله مستقیم خارجی وصل می‌شود، عصب شش است. یعنی پیام حرکت توسط این عصب هم‌زمان به عضلات دو چشم ارسال می‌شود. وقتی عصب شش یا بخشی از آن آسیب ببیند، این چرخش کره چشم اتفاق نمی‌افتد.»

پزشکان مغز و اعصاب به ایمان گفته بودند که عصب شش چشم او آسیب دیده است و باید منتظر بماند تا بلکه به مرور زمان، فلجی عصب ترمیم شود. حالا چند هفته است که کره چشم او می‌چرخد اما باز هم چند ثانیه که می‌گذرد، چشم‌هایش خسته می‌شوند و نگاه به زمین می‌دوزد. 

ایمان راننده «اسنپ» بود. تنها راه تامین معیشت خود و خانواده‌اش از همین طریق بود. اما از هفته نخست آبان تاکنون همین منبع درآمد را هم از دست داده است. او ماشین‌ خود را فروخت تا هزینه درمان چشم‌هایش را تامین کند. چهار ماه در خانه ماند و حتی به کوچه هم قدم نگذاشت. پزشکان چشم ساچمه خورده او را به شکل تزیینی نگه داشته‌اند تا تخلیه نشود و به چشمش روغن تزریق کردند تا جداشدگی شبکیه ترمیم شود. 

اما آیا روزگاری که بر او، همسر و کودککش می‌گذرد هم ترمیم می‌شود؟ 

ایمان فرزندی ۹ ساله‌ دارد که هر روز مثل چشم‌پزشکان، چشم‌های پدرش را معاینه می‌کند. 

 

چشم‌هایش را برگردان

یکی از نزدیکان ایمان برای «ایران‌وایر» از کودک ۹ ساله می‌گوید که هر روز تابلویی با علایم مخصوص چشم‌پزشکان به دست می‌گیرد، مقابل پدر می‌ایستد و از او می‌خواهد جهت‌ها را تشخیص دهد. پدر هم به سختی انگشت‌هایش را جلوی چشم دیگرش می‌گیرد و خیال فرزندش را آسوده می‌سازد که هم‌چنان قدرت بینایی دارد. 

«شهرزاد پورعبدالله»، روان درمان‌گر در تحلیل رفتار فرزند ایمان می‌گوید:‌ «کودک الان دنبال معجزه است.»  

این روان‌‌درمان‌گر در تحلیل شرایط روحی کودک به یکی از پرونده‌های خود اشاره می‌کند: «مراجعه‌ کننده‌ای داشتم که پدرش دستش را از کتف از دست داده بود. این کودک مدت‌ها، هر شب دعا می‌کرد و صبح که همه خواب بودند، بالای سر پدرش می‌رفت تا ببیند آیا دست پدرش برگشته است یا نه؟ نمی‌توانست باور کند که پدرش دست نداشته باشد. احتمالا این کودک هم به دنبال بازگرداندن بینایی پدرش است و نمی‌تواند بپذیرد که پدرش نمی‌تواند ببیند. این مساله حس ناامنی به کودک می‌دهد. شاید با خودش به این فکر می‌کند که اگر پدرش نتواند ببیند، دیگر نمی‌تواند کار کند و شاید از گفت‌وگوهای در خانه، متوجه ناامنی مالی شده باشد. این مساله برای کودک استرس‌زا است.» 

«ناباوری» بخشی دیگر از آسیبی است که به این کودک وارد شده است: «از سوی دیگر، این کودک در ناباوری است؛ مثل مرحله‌ای در هر از دست دادنی که افراد در بهت و ناباوری سیر می‌کنند. برای همین مدام پدرش را معرض امتحان قرار می‌دهد.» 

به گفته یکی از نزدیکان ایمان، هر بار که فرزندش تابلو به دست وارد اتاق می‌شود تا پدرش را امتحان کند، فشار مضاعفی هم به پدر وارد می‌شود. 

شهرزاد پورعبدالله توضیح می‌دهد: «پدر تلاش می‌کند به فرزند خود اطمینان دهد که چشمش را از دست نداده است تا حس امنیت را به او برگرداند. در واقع پدر با دو مدل ناتوانی روبه‌رو است؛ یکی از دست دادن توانایی دیدن و دیگری توانایی تامین حس امنیت برای دنیای فرزندش، به عنوان پدر.» 

چه کسی پاسخ‌گوی آسیب‌های وارده به ایمان، همسرش و فرزند ۹ ساله آن‌ها است؟

«ایران‌وایر»، پیش‌تر در گزارشی اعلام کرد که طی چندین ماه تحقیقاتی که هم‌چنان ادامه دارد، می‌توان اتهام «جنایت علیه بشریت» را برای جمهوری اسلامی در خصوص شلیک هدفمند به چشم‌های معترضان مطرح کرد. 

در آخرین گزارش حقوقی، «ایران‌وایر»‌ در گفت‌وگو با دکتر «پیام اخوان»، چگونگی این اقدام را شرح داده است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

دستگیری یک بلاگر برای استوری در رابطه با مسمومیت دانش‌آموزان

۱۹ اسفند ۱۴۰۱
خواندن در ۱ دقیقه
دستگیری یک بلاگر برای استوری در رابطه با مسمومیت دانش‌آموزان