ونوس امیدوار، شهروندخبرنگار
«نه تبلت، نه گوشی. فقط آبجی و داداشی»، «خداوندا مرا اولاد بسیار عطا کن که در راه حسین، لشکری از خون من باشد»، « به فرزندآوری بها بدهیم تا مفهوم خاله، دایی، عمو و عمه برای آیندگان داستانی تخیلی نشود» و…
اینها بخشی از شعارهایی هستند که روی بنرهای خیابانی یا در راهپیماییها، مجالس، هیاتها و محافل هواداران حکومت که در اصطلاح «نیروهای ارزشی» خوانده میشوند، دیده میشود.
حاکمیت البته تاکید بر ازدواج و بچهدار شدن را به همین شعارها محدود نکرده و علاوه بر صدور قانون در این رابطه، در بخشنامهای از ادارات و سازمانهای دولتی خواسته موضوع «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را به عنوان شاخص ارزیابی در سال ۱۴۰۱ مدنظر قرار داده است تا عملکرد دستگاههای اجرایی را بر این اساس بسجند؛ مثلا آنها باید اتاق مادر و کودک برای کارکنان خود را فراهم کنند، با برگزاری جلسات سخنرانی و دعوت از استادان حوزه و دانشگاه، دیدگاه کارکنان را نسبت به ازدیاد جمعیت تغییر دهند، به افرادی که به این توصیهها عمل میکنند، تقدیرنامه داده و آنها را در اولویت پرداخت وام قرار دهند.
***
دولت سیزدهم کمر همت بسته است تا فرمان ۱۶ مادهای رهبر جمهوری اسلامی را که هفت سال پیش اعلام کرده بود و تاکنون چندان مورد توجه واقع نشده است،عملیاتی کرده و آرزوی او را مبنی بر افزایش جمعیت تا ۱۵۰ میلیون نفر محقق کند. اما مشاهده آمار همین دولت و گشت و گذار در میان مردم و جویا شدن دیدگاههای آنها نشان میدهد مردم همچنان راه خودشان را میروند و کمتر وقعی به این دستورات و برنامههای اجباری مینهند.
«نرگس» که به تازگی نخستین فرزند خود را به دنیا آورده است، میگوید: «زیر بار مخارج همین یکی ماندهایم، محال است به فکر بچه دوم باشیم. هزینه تهیه پوشک به عنوان یکی از ضروریترین نیازهای بچه در ماه بین ۸۰۰ هزار تا یک میلیون تومان است. شیرخشک، بهداشت و درمان، لباس و سایر هزینهها که بماند. تازه این اول مشکلات است، سری به لوازم تحریرفروشیها بزنید تا ببینید قیمت ابتداییترین وسایل مدرسه و آموزش تا چه حد افزایش یافته است. من و همسرم از الان دغدغه تامین هزینههای بزرگ کردن همین یک بچه را داریم که روز به روز هم بیشتر و بیشتر میشود. بعید میدانم کسی گول ۲۰ میلیون تومان وام فرزندآوری و شعارهای تو خالی حمایت از بچهدار شدن را بخورد.»
دولت «ابراهیم رئیسی» سیاست حمایت از جوانی جمعیت را سال ۱۴۰۰ ابلاغ کرد و سال به سال هم بخشهایی از این برنامه را رو میکند تا شاید دختران و پسران جوان را تشویق به ازدواج و بچهدار شدن کند؛ بهعنوان مثال، امسال قرار است وام ۱۵۰ میلیون تومانی به پدران فرزند پنجم با بازپرداخت اقساط ۸۴ ماهه (هفت ساله) و وامهای ۳۰، ۶۰، ۹۰ و۱۲۰ میلیون تومانی به ازای تولد فرزند اول، دوم، سوم و چهارم بدهد.
علاوه بر اینها، واگذاری تسهیلات زمین و واحد مسکونی به افرادی که فرزند سومشان متولد شده و در شهرهای با جمعیت کمتر از ۵۰۰ نفر و میانگین باروری کمتر از ۲.۵ نفر زندگی میکنند، در دستور کار قرار داده شده است. خانوادههای مشمول این طرح، حداکثر ۲۰۰ متر مربع زمین را در ازای پرداخت هزینههای آمادهسازی آن دریافت خواهند کرد. قرار است این هزینه طی یک دوره ۱۰ ساله از آنها دریافت شود.
اعطای مرخصی تحصیلی بدون ثبت در سنوات و امکان آموزش غیرحضوری برای مادران باردار و دارای فرزند زیر سه سال نیز از همین دست مشوقهای فرزندآوری است که دولت از آن خبر داده است.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم در عمل به منویات رهبر جمهوری اسلامی بیکار ننشستند و با الحاق یک بند به تبصره دو لایحه بودجه سال ۱۴۰۲، دولت را موظف کردند ماهیانه معادل دو درصد از یک دوازدهم هزینههای جاری شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتخابی وابسته به دولت را از حسابهای آنها برداشت و به پیوست این قانون واریز کند.
از منابع این محل، به ازای هر فرزند که از ابتدای سال ۱۴۰۲ متولد خواهد شد، مبلغ ۲۲ میلیون ریال تا سقف ۲۲ هزار میلیارد ریال به منظور خرید واحدهای صندوق سرمایهگذاری معامله در بورس به نام فرزند اختصاص مییابد.
همه این تلاشها در حالی از سوی مجموعه حاکمیت رخ میدهند که مردم همچنان راه خودشان را میروند و هر سال انگیزه آنها برای ازدواج و بچهدار شدن کمتر از سال قبل میشود؛ موضوعی که آمارهای رسمی دولت نیز موید آن هستند.
سال ۱۴۰۰ یک میلیون و ۱۰۰ هزار تولد در ایران اتفاق افتاد، در حالی که سال ۱۴۰۱ این رقم از این هم کمتر شد و به ۸۹۳ هزار و ۷۸۶ تولد رسید؛ یعنی کمترین آمار زاد و ولد در ۱۱ سال اخیر در سال گذشته ثبت شده است.
«صالح قاسمی»، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور چندی پیش با اشاره به این آمارها، نرخ زاد و ولد در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ را همراه با کاهش شدیدتر پیشبینی کرده و دلایل آن را کاهش جمعیت زنان در سنین باروی و از بین رفتن اعتماد به سیاستهای جمعیتی دولت دانسته است.
او همچنین تشویق به فرزندآوری با وعده پرداخت وام چند ده میلیونی یا اضافه شدن ۴۱۷ هزار تومان در فیش حقوقی و گرفتن سهام یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی را ناکافی دانسته و معتقد است هیچ کدام از اینها نمیتوانند انگیزه رشد جمعیت شوند، زیرا درآمد خانوادهها نسبت به رشد تورم روز به روز کمتر و کمتر میشود. برای رسیدن به جمعیت پایدار باید نرخ فرزندآوری ۱.۶ درصدی فعلی به ۲.۱ درصد برسد.
عمل به این سیاستها که این مقام دولتی نیز به آن اشاره کرده است، نه تنها از سوی مردم مورد بیاعتنایی قرار گرفته است بلکه بسیاری از دستگاههای دولتی هم آن را پشت گوش انداخته یا زیر بار نرفتهاند. گزارشی که مجلس اواخر سال گذشته منتشر کرد، نشان میدهد کمتر از ۳۰درصد بخشنامههای اعطای وام و مشوقهای فرزندآوری اجرا شده است.
از سوی دیگر، دولت از سال گذشته محدودیتهای شدیدی را علیه سقط جنین اعلام کرد اما آخرین آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش زشکی از فاجعهبار بودن میزان سقط جنین غیرقانونی در خارج از مراکز درمانی خبر داده و ابراز نگرانی کرده است.
«سمانه» و «سعید» یکی از زوجهایی هستند که در طول دوره پنج ساله زندگی مشترکشان، دو بار اقدام به سقط جنین کردهاند. سمانه در این رابطه میگوید: «خیلی سخت است، اصلا عذابآور است تصمیم بگیری جنینی که در وجودت شکل گرفته است را از بین ببری. اما شرایط زندگی آنقدر سخت شده که تامین مخارج همین زندگی دونفره و پرداخت اجاره خانه برایمان واقعا دشوار است، چه برسد به این که به فکر بچه و آن همه خرج و مخارجش باشیم. البته این به این معنا نیست که ما بچه دوست نداریم، مگر میشود صدای خنده و شادی بچه همسایه را بشنوی و دلت نخواهد اما وقتی به هزینههای سرسامآور دوره بارداری، زایمان و بزرگ کردن بچه فکر میکنی، رویای در آغوش کشیدن بچهات نقش بر آب میشود و از خیر آن میگذری.»
همه اینها موید آن هستند که فاصله حاکمیت با مردم تا چه حد زیاد است. دولت تلاش میکند با پرداخت وام، افزایش یارانه، اولویت در فروش خودرو ثبت نامی، واگذاری سهام و زمین، افزایش حق اولاد، افزایش مدت مرخصی زایمان و ایجاد امتیاز جذب و تبدیل وضعیت کارکنان، هر طور شده است خواسته رهبر مبنی بر ازدیاد جمعیت را اجرا کند، شهروندان اما وعدهها را جدی نمیگیرند.
ثبت نظر