انتشار دو تصویر، در فاصله زمانی کمتر از ۱۲ ساعت، برای پرسشهای قدیمی، پاسخی قاطع داشتند.
نخست، تصویری گل درشت از خالکوبی دور تا دور مچ یک مامور با لباس یگان ویژه، و دیگری انتشار جشن تولد مربی استقلال، که بدون پیراهن و با نیم تنه عریان، کنار بازیکنانی که قهقهه میزدند، صورتش را روی کیک تولدش میمالید.
حالا شاید زمان آن است که جوابهایی قانعکننده برای سوالاتی مانند «چرایی خصوصی نشدن استقلال و پرسپولیس» و «حضور سپاه و پاسداران در فدراسیون فوتبال و باشگاهها» بیابیم.
***
اوباش و اراذل چگونه به خیابانها و سپس سکوهای ورزشگاه رسیدند؟
۲۲تیر۱۴۰۰، «مهدی محمودیان»، کنشگر سیاسی و فعال مدنی، از تجربیات خود به عنوان یک هوادار قدیمی تیم فوتبال استقلال در اتاق «کلابهاوس» «ایرانوایر»، و خاطراتی از مشاهداتش روی سکوهای ورزشگاههای ایران و حضور اوباش و اراذل شناخته شده، به عنوان سرلیدرهای دو تیم استقلال و پرسپولیس گفت.
محمودیان با یادآوری این موضوع که سال ۱۳۸۶ سردار «حسین همدانی»، جانشین فرماندهی قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران، اقدام به شناسایی و جمعآوری اوباش و اراذل تهران برای سرکوب معترضین کرده بود، گفته بود: «این اوباش بعدها، به ویژه بعد از اواخر سال ۱۳۸۷ و اوایل سال ۱۳۸۸، توسط نهادهای امنیتی تحت مدیریت قرار گرفتند و کاملا خودشان و تیمهای محلی که داشتند، عملا در اختیار نیروهای امنیتی، بهویژه سپاه قرار گرفتند.»
سال ۱۳۹۳، سردار حسین همدانی خود به این موضوع، با این مصاحبه اعتراف کرده بود: «با کار اطلاعاتی، پنجهزار نفر از کسانی که از اشرار و اراذل بودند را شناسایی و در خانههایشان کنترل کردیم. اینها به عضویت سه گردان درآمدند و نشان دادند کسانی که با قمه سر و کار دارند، اگر تربیت جهادی شوند، چه کاراییهایی خواهند داشت.»
امروز میتوان آنچه حسین همدانی، «کارایی» اوباش و اراذل نامیده بود را، در قلع و کشتار مردم معترض در شهرهای ایران دید.
مهدی محمودیان اما اشاره کرده بود که این اراذل، در ماهها و سالهایی که شهرهای ایران درگیر اعتراضات مردمی نبودند، به استخدام نهادهایی مانند شهرداریها یا باشگاههای ورزشی درمیآمدند.
او در کلابهاوس «ایرانوایر» گفته بود: «از اوایل دهه ۹۰ به عنوان سرشاخه و لیدر به باشگاههای استقلال و پرسپولیس پیوستند. من به عنوان یک هوادار استقلال، که سالها به صورت مستمر برای تماشای بازیهای استقلال به ورزشگاه میرفتم، به چشم خودم میدیدم که حتی ابایی از این که استوری و فیلم بگذارند، ندارند.»
او ادعا کرده بود یکی از افرادی که در حمله ۲۳ خرداد به دفتر حزب مشارکت، به عنوان یکی از اعضای یگان ویژه حضور داشت، طی سالهای اخیر به استخدام باشگاه استقلال درآمده است.
همین اتفاق البته به شکلی ویژهتر در باشگاه پرسپولیس دیده میشود. «عباس اسماعیلبیگی»، که هم در لباس سپاه قدس، به عنوان آنچه جمهوری اسلامی «مدافع حرم» مینامد به سوریه رفت، و هم در جریان اعتراضات اخیر، مردم ایران را با استوریهایش به سخره گرفت، رییس کانون هواداران باشگاه پرسپولیس است.
از عباس اسماعیلبیگی به عنوان یکی از «شکنجهگران در بازداشتگاه کهریزک در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸» نیز نام برده میشود. این اظهارات هرگز از سوی او تکذیب نشده است.
یک سال و یک ماه پس از صحبتهای مهدی محمودیان در مورد نقش اوباش و اراذل در سرکوب معترضین، «میرحسین موسوی» در متنی که نسبت به «موروثی شدن رهبری» هشدار داده بود، از حسین همدانی، بدون این که نامی از او ببرد، به دلیل نقش داشتنش در سرکوب معترضین پس از انتخابات ۱۳۸۸ توسط اوباش و اراذل، با لقب «سردار بیافتخار» نام برد.
چرا تصور واگذاری استقلال و پرسپولیس محال است؟
سردار حسین همدانی، از کار اطلاعاتی و تربیت جهادی روی اوباش و اراذل سخن گفته بود. هدایت این افراد در زمان سرکوب معترضین، برعهده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران قرار دارد. اما در روزهای آرام جمهوری اسلامی، اوباش و اراذل در اختیار مدیران باشگاهی قرار میگیرند؛ باشگاههایی که طی سالهای اخیر توسط چهرههای حراستی، امنیتی و فرماندهان سپاه پاسداران اداره شدهاند.
یک آمار نشان میدهد که «مسعود سلطانیفر»، وزیر ورزش و جوانان پیشین جمهوری اسلامی، طی ۴ سال وزارت خود، یازده بار به صورت قطعی از خصوصی شدن باشگاههای استقلال و پرسپولیس خبر داده است. «حمید سجادی»، وزیر ورزش و جوانان دولت «ابراهیم رئیسی» نیز، طی یک سال و یک ماه حضورش در وزارت ورزش، ۳ بار از قطعی بودن واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی صحبت کرده است.
اما سوال اینجاست که چرا نظام جمهوری اسلامی، باید دو باشگاهی که بیش از ۵۰ میلیون هوادار دارد را به «مردم» واگذار کند؟ باشگاه تراکتور که طی دهههای گذشته تا حدودی در اختیار بخش خصوصی بود، ابتدا به لشگر عاشورای تبریز و سپس به «محمدرضا زنوزی»، از مدیران امین سپاه پاسداران واگذار شد. مدیریت باشگاه سپاهان را در تمام سالهای اخیر، مدیرانی از جنس «مهدی تاج» یا «محمدرضا ساکت» از سپاه پاسداران برعهده داشته و دارند.
آیا ممکن است دو باشگاهی که حتی لیدرهایش توسط قرارگاه ثارالله شناسایی و تربیت شدهاند، در اختیار مردم قرار بگیرند؟
تصویر به جا مانده از شادمانی و جشن بازیکنان استقلال، در اوج دوران سرکوب مردم ایران، نمونهای گویا از چرایی مدیرعامل شدن سردار مصطفی آجرلو در باشگاه استقلال است. جشنی که با واکنش تند جامعه و حتی هواداران باشگاه استقلال نیز همراه شد.
«ورزش مدیا»، رسانهای مستقل در داخل ایران با انتشار تصویر جشن بازیکنان و سرمربی استقلال نوشت: «این پایکوبی کریه را در تمرین تیمی انجام دادهاید که اسطوره زنده نامش، ناصر حجازی در یکی از آخرین مصاحبههای عمرش گفت: مگر من بیغیرتم که درد مردم را ببینم و چیزی نگویم؟»
حذف کردن «وریا غفوری» از این تیم پیش از آغاز فصل جاری، کنار گذاشتن «عارف غلامی»، مدافع استقلال از تمرینات، به دلیل حمایت از اعتراضات سراسری مردم و محکوم کردن قتل «مهسا امینی» نیز، میتواند دلایل استوار دیگری برای انتخاب یک پاسدار و فرمانده پیشین نیروی انتظامی در یک باشگاه ورزشی باشد.
پرسپولیس نیز از قاعده چتر حکومتی و امنیتی جمهوری اسلامی مستثنی نیست. «جعفر سمیعی» و «ایرج عرب»، دو رییس سابق حراست وزارت ورزش و جوانان، که از سوی وزارت اطلاعات انتخاب و به این وزارت مامور شده بودند، مدیرعاملی این باشگاه را برعهده داشتند. هم اکنون نیز «رضا درویش»، موسس و مداح هیئتهای سینهزنی تهران، مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس را برعهده دارد.
این دو باشگاه نه تنها به بخش خصوصی واگذار نخواهند شد، که به نظر میرسد در صورت تداوم عمر جمهوری اسلامی، بیش از قبل در مشت سپاه و نهادهای امنیتی فشرده شوند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر