چهار سال پس از سرنگون شدن پرواز مسافری «پیاس۷۵۲» اوکراینی با موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کشته شدن همه مسافران آن، حالا نام برخی از این مسافران بر سر در چند مدرسه در گوشه و کنار ایران به چشم میخورد؛ مدارسی که خانوادههای آنها به نام و یاد عزیزان جان باخته خود بنا کردهاند.
خانوادههای کشته شدگان در حادثه سرنگون کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی اگرچه بیش از سه سال برای دادخواهی علیه عاملان و دستور دهندگان شلیک به هواپیما تلاش کرده اما همزمان اقداماتی را هم برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره عزیزانشان انجام دادهاند. حالا در سیستان و بلوچستان، مدرسهای به نام و یاد «الوند»، «سهند»، «نگار» و «صوفی»، دو فرزند، عروس و نوه «عباس صادقی» و «منظر ضرابی» با تلاش آنها و نزدیکانشان ساخته شده است.
در روستای «امیرآباد کهن» در بخش «بوئینزهرا» استان قزوین نیز مدرسهای با نام «دریا و درینا» توسط خانواده «موسوی» به یاد «پدرام موسوی»، «مژگان دانشمند» و دو فرزندشان «دریا» و «درینا» ساخته شده است.
«وحید امامی»، همسر «سهند صادقی» هم در روستای «چشمهمیدان» جوانرود در استان کرمانشاه مدرسهای به نام او ساخته است.
***
دبیرستانی در نزدیکی یک درخت کُنار
منظر ضرابی که علاوه بر پسر و دخترش، نوه و عروس خود را هم در سرنگونی پرواز پیاس۷۵۲ از دست داده است، درباره تصمیم خود و همسرش برای ساخت مدرسه به «ایرانوایر» گفت: «بعد از فاجعه سرنگونی هواپیما و آن فقدان بزرگ، سیاهچالهای در زندگی ما ایجاد شد. ما یا باید کاری میکردیم و یا خود را رها میکردیم و به نیروی جاذبه این سیاهچاله میسپردیم و به قعر آن میرفتیم. یا باید مرگ را انتخاب میکردیم یا زندگی را. من تا جایی که توانستم، سعی کردم از این سیاهی خودم را دور کنم.»
او با آن که نخستین وظیفه خود را دادخواهی میداند اما به دنبال راهی برای ادامه دادن راه فرزندانش که فرهنگسازی و کسب دانش بود، میگشت: «به خاطر همین تصمیم گرفتم زنگ مدرسهای را به صدا در بیاورم. به نظرم زیباترین صدای دنیا، صدای آموزش است.»
منظر ضرابی و عباس صادقی در جریان دیدار با گروههایی از مردم، با گروه «همبند» آشنا شدند؛ گروهی از فارغالتحصیلان «دانشگاه علم و صنعت» که کارشان مدرسهسازی در گوشه و کنار ایران است.
منظر ضرابی در این دیدار از آنها خواست که مقدمات ساخت یک دبیرستان را برایش فراهم کنند.
او گفت: «الوند خیلی سیستان و بلوچستان را دوست داشت. من هم دوست داشتم جایی مدرسه بسازیم که مردمش از نظر داشتن امکانات دولتی، محروم هستند؛ یعنی امکاناتی که حقشان است و بخشی از آن به دستشان نمیرسد. به خاطر همین سیستان و بلوچستان را انتخاب کردم. بیشتر کار گروه همبند هم در سیستان و بلوچستان بود. آقای ملکزاد، رییس گروه، روستایی که در آن قرار شد مدرسه بسازیم را معرفی کرد؛ روستایی که دختران آن در دبیرستان در وضعیت سختی درس میخوانند، راهشان دور بود، مشکل رفت و آمد داشتند و تعدادی از دختران هم به دلیل نبود دبیرستان در روستا، ترک تحصیل کرده بودند. محل ساخت دبیرستان هم بسیار زیبا بود؛ زمینی باز با یک درخت کُنار. سهند دخترم عاشق درخت کُنار بود.»
دولت کمکی نکرد، پول حمل تجهیزات مدرسه را هم گرفت
ساخت مدارس توسط نیکوکاران در ایران به اشکال مختلف انجام میشود. برخی از خیرین گوشهای از هزینهها را تقبل میکنند و بقیه را نهادهای غیردولتی، خیرین یا بخشهای دیگر.
منظر ضرابی و عباس صادقی اما خودشان هزینه کل کار را تامین کردند. آنها سرمایه اولیه را تامین کرده بودند و وقتی تعدادی از دوستان نزدیکشان از این تصمیم آگاه شدند، پیشنهاد کردند و خواستند که آنها هم در تامین هزینهها کمک کنند؛ از جمله خانواده نگار، همسر الوند صادقی.
در این بین اما دولت کمکی به ساخت این مدرسه نکرد. منظر ضرابی توضیح داد که فقط توانستند با فشار و اصرار، یک کولر از دولت برای مدرسه بگیرند ولی در موارد دیگر، نه تنها دولت کمکی نکرد بلکه حتی هزینه حمل وسایل مدرسه را هم از آنها گرفته بود.
او در مثالی دیگر گفت اداره برق برای برق کشیدن به مدرسه، سیم و کابل به آنها نداده بود و مجبور شده بودند خودشان این اقلام را بخرند.
کمبود نیروی آموزشی از تهران تا سیستان و بلوچستان
خانواده صادقی هر از چند گاهی وضعیت دبیرستان دخترانه الوند را جویا میشود. آنها میدانند که شرایط دبیرستان و دانشآموزان آن در وضعیت خوبی است. دختران دانشآموز این مدرسه را دوست دارند و خودشان بعد از نظرخواهی خانواده صادقی برای بخشی از رنگآمیزی دبیرستان، رنگ را انتخاب کرده بودند. بعد هم به یاد کودکانی که در فاجعه سرنگونی هواپیما جان باختند، ۲۹ درخت کاشتند.
منظر ضرابی گفت: «تعدادی از بچهها که به خاطر راه دور دبیرستان قبلی ترک تحصیل کرده بودند، حالا دوباره به تحصیل برگشتهاند. مشکل فعلی، تامین نیروی انسانی است. متاسفانه نیروی انسانی کم است. این همه جوان بیکار هستند ولی استخدام نمیشوند؛ آن هم در حالی که آرزوی جوانان این است که معلم شوند و حقوقی دریافت کنند. من خودم هم معلم بودم و به شغلم عشق میورزیدم. الان برخی از جوانها تشنه چنین شغلی هستند ولی دولت استخدام نمیکند. آنجا هم الان از نظر نیروی آموزشی کمبود دارد.»
باید زندگی کنیم و راه عزیزانمان را برویم
منظر ضرابی که چهار عضو خانواده خود را در این فاجعه از دست داده است، درباره این تجربه و نحوه مواجهه با آن گفت اتفاقی مثل فاجعه شلیک به هواپیمای مسافربری و کشته شدن همه مسافران آن، اتفاق نادری است که دیگر برای هیچ کس نباید اتفاق بیفتد.
او گفت شدت غم و خشمی که در چنین حادثهای ناگهان به آدم هجوم میآورد، بسیار متفاوت از هر حادثه دیگری است، چنان که حتی او هم نمیتواند به کسانی که با غم از دست رفتن عزیزانشان روبهرو میشوند، توصیه کند که چهطور با آن اندوه مقابله کنند: «فاجعهای که ما تحمل کردیم، چنان متفاوت و نادر بود که حتی روانپزشکی که برای مشاوره پیش او میرفتم، مجبور شد برای مشاوره دادن به من کلی تحقیق کند. تنها چیزی که میتوانم بگویم، این است که اگر کسی با غم سنگین از دست دادن عزیزانش روبهرو شد، از جا بلند شود و کمکم با مثبت فکر کردن، شروع کند به زندگی. باید کمکم سعی کند ادامه راه و زندگی عزیزانش باشد. باید زندگی کنیم، راه آنها را برویم و دربارهشان بنویسیم.»
همان کاری که همسر دخترش، سهند انجام داده و او هم مدرسهای در یکی از روستاهای جوانرود در استان کرمانشاه ساخته است.
اگر چه با اقدامات جمهوری اسلامی، دیگر امید چندانی برای اجرای عدالت درباره پرونده شلیک پرواز پیاس ۷۵۲ وجود ندارد اما هک شدن نام برخی از قربانیان این فاجعه بر سر در چند مدرسه، خانوادههای آنها را به ادامه زندگی دلگرم کرده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر