close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

چطور می‌توان جلوی قربانی شدن کودکان زندانی ها را گرفت؟

۱ بهمن ۱۳۹۵
آیدا قجر
خواندن در ۶ دقیقه
کاهش اعتماد به نفس و اختلال اضطراب دو تاثیر مهم و عمده داشتن والدین زندانی است.
کاهش اعتماد به نفس و اختلال اضطراب دو تاثیر مهم و عمده داشتن والدین زندانی است.

در دی‌ماه، کمپینی از سوی موسسه غیرانتفاعی بین‌المللی «کودکان زندانیان»‌ باهدف جمع‌آوری حمایت مالی برای کودکان خانواده‌های زندانیان در ایران به راه افتاد که طی تنها یک ماه توانست مبلغ مدنظر خود را جمع‌آوری کند. قرار است با مبلغ ۱۷۰۰ دلاری که در این مدت جمع آوری شده، سه برنامه آموزشی ۹۰دقیقه‌ای برای مخاطبان امریکایی اجرا شود و نتیجه آن را در تهیه مطالب آموزشی روش‌های برخورد با کودکان زندانیان استفاده و در ایران پخش کنند.

بنا به گفته «حامد فرمند»، کنش‌گر و پژوهش‌گر حوزه کودک و بنیان‌گذار این موسسه، این برنامه‌های آموزشی با همکاری متخصصانی تهیه می‌شود که روی کودک و خانواده‌های در خطر فعالیت می‌کنند. پیش‌ از این کمپین نیز تعدادی پیام کوتاه آموزشی در اختیار شماری از خانواده‌های زندانی در ایران قرار گرفته و حالا قرار است این برنامه‌های آموزشی برای سه گروه تهیه شوند: «اولین گروه هدف این ویدیوها، سرپرست‌های کودکان هستند که ممکن است یکی از والدین باشند یا اعضای خانواده. گروه هدف دوم، والدینی هستند که مدتی در زندان بوده‌اند و حالا می‌خواهند روابط خود را بازسازی کنند. اما گروه سوم، اعضای جامعه و مشخصا معلمان هستند که مدت طولانی را با کودک به سر می‌برند.»

حامد فرمند که خودش در یک خانواده زندانی بزرگ شده است، برای جلوگیری از قربانی شدن بیش تر کودکان در چنین شرایطی، روی به فعالیت در این حوزه آورده است. اگرچه این موسسه در خصوص کودکان خانواده‌های زندانیان امریکایی نیز فعالیت دارد اما با توجه به تفاوت جغرافیایی و هم چنین حقوقی، می‌توان گفت تاثیر زندانی شدن والدین بر کودکان پیامدهای مشترکی دارد.

بنا بر پژوهش‌های این کنش‌گر حوزه کودکان، کاهش اعتماد به نفس و اختلال اضطراب دو تاثیر مهم و عمده داشتن والدین زندانی است در حالی که در زندانیان سیاسی به عنوان والد، نوعی دیگر خود را جلوه می‌دهند.

فرمند با توجه به تجربه شخصی‌ خود، یکی از جدی‌ترین آسیب‌‌ها را برای کودکان خانواده‌های زندانیان، کاهش اعتماد به نفس توصیف می‌کند: «با توجه به مطالعاتی که روی این موضوع داشته ام، این مساله معمولا بیش ترین آسیب روانی کودکانی است که والدین شان در زندان هستند و باعث می‌شود کودک نتواند احساسات خود را بروز دهد، راجع به آن صحبت کند و احساس خود را بشناسد. برای همین معمولا بخشی از احساس تقصیر و گناه را به خود می‌گیرد.»

او می گوید در گفت‌وگوهای اطرافیان شنیده می‌شود فلان زندانی «به خاطر ساختن آینده تو» به زندان افتاده است در حالی‌که کودک به این باور می‌رسد که اگر او نبود، پدر یا مادرش هم زندانی نمی‌شدند: «به همین دلیل بیش ترین آسیب به اعتماد به نفس او وارد می‌شود.»

در خصوص زندانیان سیاسی، امر دیگری نیز با عنوان «قهرمان‌سازی» مطرح است در حالی‌که فرمند باور دارد چنین رویکردی می‌تواند آسیب بیش تری به کودکان زندانیان سیاسی وارد کند: «وقتی نگاه قهرمانی داریم، یعنی راه گفت‌وگو را برای کودک مسدود کرده‌ایم. من در پنج سالی که مادرم زندانی بود، گاهی از او عصبانی بودم و نه دلتنگ اما هیچ‌کس نمی‌پرسید احساس من چیست و همه حس خودشان یا حسی را که فکر می‌کردند من باید داشته باشم، به من تلقین می‌کردند. در حالی‌که گاهی در افکارم تا به این جا هم پیش می‌رفتم که اگر مادرم بمیرد، توجه‌ها به من بیش تر می‌شود. البته نه جرات بیان خشم و عصبانیت را داشتم و نه فرصت آن به من داده می‌شد.»

فرمند هدف این کمپین و تهیه ویدیوهای آموزشی را جدا از تاثیر بر سرپرست‌ها و اطرفیان کودکان و ارایه روش برخورد صحیح به آن ها، تبدیل یک تراما به خاطره‌ای ناراحت‌کننده برای کودک می‌داند: «اگر کسانی که با کودک در ارتباط مستقیم هستند بدانند چه گونه با او رفتار کرده، درک و کمکش کنند، قدم بزرگی برداشته‌ایم تا کودک از این مرحله عبور کند و ترامای او به خاطره‌ای ناراحت‌کننده تبدیل شود و نه یک بار دایمی با زخمی که همیشه باز است.»

در سال‌های زندان، نه کودک از آن‌چه پدر یا مادرش تجربه کرده خبر دارد و نه والد از روزگاری که بر کودک گذشته است. برای همین بازگشت یک زندانی به محیط خانواده به معنای پایان آسیب‌ها و زندان نیست. حالا باید محیطی فراهم شود که کودک و والد بتوانند روابط خود را با توجه به مدت‌ها بی‌خبری از هم بازسازی کنند، به ویژه در شرایطی که مادر زندانی است و زندان بان همان‌طور که در خاطرات مادران زندانی آمده است، از مادر بودن آن‌ها استفاده کرده و فشار روانی سیستماتیک به آن ها وارد می‌کند؛ مثل استفاده از «حس مادری» برای نهادینه کردن عذاب وجدان در او که می‌تواند با جملاتی مثل «تو مادر خوبی نیستی» همراه شود.

اختلال اضطراب مساله دیگری است که برای کودکان زندانیان پیش می‌آید؛ اضطراب بیش از حد یا بدون دلیل در مواقع اضطراب‌زا یا عادی. این نوع از اضطراب می‌تواند حتی به رشد مغز کودک نیز آسیب وارد یا در یادگیری او اختلال ایجاد کند.

از جمله آسیب‌های دیگر، خشونت رفتاری یا برعکس، انزوای کودک می‌تواند باشد. به گفته فرمند، زندانی شدن والدین حتی می‌تواند روی سلامت جسمانی کودک نیز تاثیرگذار باشد: «تحقیقات نشان داده که زندانی شدن والدین می‌تواند بیماری‌هایی مثل بیماری قلبی در کودکان ایجاد کند. اما یکی از شایع‌ترین آسیب‌های جسمی، اختلال در سیستم ایمنی و دفاعی بدن کودک است. در واقع، کودک در مقابل عفونت‌ها ناتوان می‌شود؛ به عنوان نمونه، من در آن پنج سال که مادرم زندانی بود، مکرر مریض می‌شدم.»

در عین‌حال، تمامی این موارد می‌توانند اثر خود را در افت تحصیلی کودک یا ارتباطات او با پیرامونش بروز دهند. نمونه‌هایی مثل ناتوانی در ایجاد رابطه با همسر، در مدیریت مالی و ازدواج‌های زودهنگام برخی دیگر از آسیب‌هایی هستند که آینده این کودکان را تهدید می کنند و مورد توجه کنش‌گران این حوزه قرار دارند. 
گرایش کودک، به ویژه در دوره نوجوانی به رفتارهای پرخطر مثل مصرف الکل یا مواد مخدر از جمله پیامدهای این دوران هستند: «البته ممکن است برخی از این آثار می‌تواند با توجه به سطح تحصیلات یا سطح طبقه اجتماعی خانواده زندانی کم و زیاد شود ولی اگر بدانیم درصد بالایی از زندانیان، مجرمان عادی هستند، به گروه کودکان آسیب‌پذیر یا آسیب‌دیده بیش تر آگاه می‌شویم.»

فرمند با اشاره به خاطرات یکی از کودکان خانواده زندانی تاکید دارد که گفت‌وگو میان کودک و بزرگ سالان باید بر اساس حس و نیاز کودک شکل بگیرد: «مادر آن کودک، زندانی بود و پدرش به کودک گردن بندی نامریی می‌دهد و می‌گوید شب‌ها با این گردن بند خواب مادرت را خواهی دید. کودک با این تصور شب‌ها گردن بند نامریی به گردن می‌کرد و خواب مادرش را می‌دید. ارتباط با چنین کودکانی باید در سطح همان کودک دیده شود که ارتباطش قطع شده است. باید دید چه طور می‌توان آن رابطه را حفظ کرد تا کودک سالم‌تر از این مسیر عبور کند و در دوره بازسازی رابطه،‌ قوی‌تر و نزدیک‌تر ظاهر شود.»

این کنش‌گر حقوق کودک با اشاره به «نازنین زاغری» و «نرگس محمدی» که کودکان‌شان از خردسالی با زندانی شدن آن‌ها روبه‌رو شده اند، تحلیل دیگری دارد: «رابطه ایمن مادر با کودک از ابتدای تولد تا پنج سالگی شکل می‌گیرد. در خصوص فرزندان نازنین زاغری یا نرگس محمدی یا مجرمان عادی که رابطه‌شان به خاطر زندان با فرزندان‌شان در این سنین قطع می‌شود، آسیب‌ها بیش تر است. این آسیب‌ها به خاطر شکل نگرفتن همان رابطه ایمن شدت بیش تری پیدا می‌کند.»

فرمند روایت می‌کند که در سال‌های ساخته شدن رابطه ایمن مادر با کودک، مادرش سخت درگیر فعالیت‌های سیاسی بود و خانواده‌اش پس از دستگیری مادرش، به مدت هشت ماه از او بی‌خبر بودند. مادرش هیچ‌وقت کتابی را که او از خاطرات آن سال‌ها نوشت، نخواند و هیچ‌گاه با او درباره روزهای ملاقات هم‌کلام نشد. زندان عذاب وجدان و حس گناه را برای همیشه میهمان دل او و فرزندانش کرده بود.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

هاشمی، از سردار سازندگی تا بلک لیست صدا و سیما

۱ بهمن ۱۳۹۵
منصوره فراهانی
خواندن در ۹ دقیقه
هاشمی، از سردار سازندگی تا بلک لیست صدا و سیما