close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

مراکش؛ ناشناخته ای جنون آمیز

۲۲ خرداد ۱۳۹۷
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۴ دقیقه
«مهدی بن عطیه»، شهیرترین مسافر مراکشی ها در روسیه:«مهم نیست کجا به دنیا آمدم، روح من از مراکش آمده است.»
«مهدی بن عطیه»، شهیرترین مسافر مراکشی ها در روسیه:«مهم نیست کجا به دنیا آمدم، روح من از مراکش آمده است.»

بعد از آن که تمام گوی‏ها باز شدند و قرعه ‏ها بیرون آمدند، «لطفی وادا»، کارشناس فوتبال مراکش گفت: «ایران در این‏جا مثل یک میهمانِ غریبه است.»
اشاره اش به حذف یا ضعف فوتبال ایران نبود. شاید اگر به جای ایران، قرعه ها به نام فرانسه بیرون می آمدند، دنیای مراکش در گروه دوم جام جهانی رنگ دیگری پیدا می‎کرد.

این جا، گروه دوم قرار دارد؛ جایی که خاطره‎های اقیانوس «اطلس» را زنده می کند؛ راه آبی مشترک میان یک سرزمین آفریقایی مسلمان با دو همسایه اروپایی آن در جغرافیایی شمالی‌تر

تاریخ را می توان از دل همین اقیانوس اطلس ورق زد، بعد رسید به جمله این مراکشی که ایران را غریبه گروه خوانده است.

اول بار سال ۱۰۵۵ میلادی بود که پای پرتغالی‎ها و بعد اسپانیایی‎ها به خاک مراکش باز شد؛ سربازانی که از کشتی های جنگی پیاده شدند و تا سال ۱۱۴۷ میلادی، دو پرچم مشترک را روی خاک مراکش نشاندند. پس از آن، بیش از یک قرن بعد، مراکش استقلالش را با سلسله «مرینیان» به دست آورد. اما شکست در «اندلس» در سال 1269 باز هم شهرهای مراکشی «سبته»، «ملیلیه» و «طنجه» را زیر پرچم اسپانیا برد. تاریخ وقتی به سال 1578 میلادی می رسد، نگارش آن را «سلطان عبدالمالک» در دست می گیرد.

مراکشی‎ها از روز چهارم اوت سال 1578 میلادی و آن چه در «قصر الکبیر» رخ داد، به عنوان برگ زرین تاریخ خود یاد می کنند. نمونه اش در تاریخ ایران می شود نبرد «شاه عباس» با پرتغالی ها و باز پس گرفتن تنگه «هرمز» و بندرعباس. مراکشی‎ها در قصر الکبیر با 40 هزار سرباز، دو لشکر متحد پرتغال و اسپانیا را در هم شکستند. آن ها پیروز شدند و استقلال را باز، ولو موقت (تا ورود فرانسوی ها به سرزمین‎شان)، به دست آوردند.

تاریخ مراکش با نبردهای دایمی آن، در اقیانوس و خاک‏شان پیوند خورد. سال‎ها برای مردان و زنان مراکش، هر موج اطلس می‎توانست توام با کابوس ورود یک بیگانه باشد. حالا این‏جا، در این گروه، یک دور مانده از اطلس چه می‎کند؟ برای مردم مراکش، نشستن کنار پرتغال و اسپانیا، یعنی دوباره جنگیدن، دوباره زنده کردن روح سلطان عبدالمالک در قصر الکبیر یا بازنویسی خاطرات‎شان از اندلس.

حالا اگرچه عصر عوض شده، اما تاریخ و گذشته را هنوز هم می توان در رفتار مردم همین سرزمین خواند. در فضای مجازی ویدیویی هست از هواداران مراکشی که تنها واژه قابل وصفش برایش می شود «جنون آمیز». آن گونه که بر طبل می کوبند، آن فریادی که با ریتم می رقصانند، آن شوری که در حرکات رهبرشان نشسته است و یا آن نظم  میان دو جبهه موافق که روبه روی هم ایستاده اند و یک صدا برای هم می خوانند، حیرت انگیز و جنون آور است.

 

تازه می فهمیم چه‎گونه لشکر 40 هزار نفره آن ها روزی دو اتحاد 150 هزار نفری را در صحرا و دریا تار و مار کرد. این فقط نعره های مستانه کم‏تر از 10 هزار هوادار است.

شور با مراکشی‏ها زاده می شود، در وجودشان رشد می‏کند و با آن‏ها می‏میرد. «مهدی بن عطیه»، شهیرترین مسافر مراکشی ها در روسیه است؛ مدافع میانی «یوونتوس» که در پاریس زاده شده و در ایتالیا زندگی کرده است اما می‎گوید: «مهم نیست کجا به دنیا آمدم، روح من از مراکش آمده است.»

آن‏ها تاریخ را بلعیده اند. می دانند روی چه خاکی زندگی می کنند. نمونه روشن آن می شود «اشرف حکیمی»، مدافع 19 ساله مراکشی باشگاه «رئال مادرید» که قبل از فینال «لیگ قهرمانان اروپا»، چند کلامی هم از جام جهانی حرف  زد: «نمی دانیم در روسیه چه اتفاقی خواهد افتاد اما می دانیم مقابل اسپانیا و پرتغال باید پیروز شویم. هم ما و هم مردم مراکش، هر روز به این دو بازی فکر می کنیم.»

کمی دورتر از این دو، در هلند، «کریم الاحمدی»، هافبک 33 ساله «فاینورد» گفته است: «رویای کودکی من، بازی در جام جهانی بود. ولی وقتی شما با اسپانیا و پرتغال در یک گروه باشید، دیگر همه چیز رویای فوتبال شما نیست، وظایف تان بیش‏تر می شود.»

دوباره نقطه، دوباره همان جمله: «ایران در این‏جا مثل یک میهمانِ غریبه است.»

این گروه شاید براساس کتاب‏های تاریخی، سیاسی ترین گروه جام جهانی باشد. مراکش مقابل ایران شاید انگیزه های تاریخی بازی با پرتغال و اسپانیا را نداشته باشد ولی از هر دو آن‏ها برای ما خطرناک تر است.

«هروه رنار»، سرمربی تیم ملی مراکش این گروه را کامل می کند. او متولد فرانسه است اما فروردین ماه امسال به «رویترز» گفته بود: «وصیت کرده ام مرا بعد از مرگ، در آفریقا دفن کنند. مهم نیست کدام کشور اما جسم من در این قاره باشد.»

او در مورد آن‏چه برای تیمش در گروه دوم خواسته، چنین گفته است: «هدف ما را مردم مشخص می کنند. مراکشی ها می گویند باید صعود کنید، ما هم راه حل دیگری نداریم.»

پس بازی اول، وقتی روبه‏روی ایران قرار می گیرند، همه چیز با هدف صعود آغاز می شود. اگر ببازند، رویاهایشان هم از دست می رود؛ درست مثل ایران. بازی اول، نخستین و شاید هم آخرین پله برای پریدن باشد. مراکشی ها اگر مقابل ایران مغلوب شوند، می رسند به همان صحرای اندلس. شاید کار هم برایشان تمام شود. اگر ببرند، باز هم باید لشکر 40 هزار نفری باشند روبه‏روی دو ارتش 100 هزار نفری.

شاید برای همین، «کارلوس کی‎روش» تمام روزهایش را صرف پنهان ماندن تیمش کرد. رنار گفته بود: «اگر قبول کنیم که کی روش مربی باهوشی است، من باید تمام دست نوشته ها و اطلاعاتم از بازی ایران و ترکیه را دور بریزم.»

مربی ایران اما یک هفته بعد واکنش نشان داد: «صادقانه می گویم که مشت ما برای مراکش بسته است.» بازی با مراکش می شود همان رانندگی در ساعت گرگ و میش میان مه؛ نامشخص، دلهره‎آور ولی به یاد ماندنی. آن‎ها خطرناک‎ترین ناشناخته‎هایی هستند که در تاریخ روبه‎روی ما قرار می گیرند.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

تحریم های آمریکا چه تاثیری بر وضعیت ایران در جام جهانی دارد؟

۲۲ خرداد ۱۳۹۷
فرامرز داور
خواندن در ۶ دقیقه
تحریم های آمریکا چه تاثیری بر وضعیت ایران در جام جهانی دارد؟