این گزارش خلاصهای از آمارها و اطلاعاتی است که نشان میدهد وضعیت فقر در استانهای مختلف ایران چگونه است. این اطلاعات بر اساس دادههای تحقیق مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «خط فقر ایران در سال ۱۳۹۵» و تطبیق آن با سایر آمارهای رسمی، مانند سرشماری، تورم و بیکاری استخراج و محاسبه شده است.
تضمینی برای فرار از فقر نیست
از ۳۱ استان در جغرافیای خشک و کم آب ایران، تنها ۶ استان در کناره دریا قرار دارند. ۳ استان فقیر در جنوب در جوار آبهای آزاد (سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر) و سه استان در شمال و در ساحل دریای خزر که اگرچه راهی به آبهای آزاد ندارد، اما یکی از راههای ارتباطی با شمال، اروپا و آسیای میانی است. از این سه اگر حساب گلستان را جدا کنیم، اوضاع و احوال گیلان و مازندران به نسبت چندان بد نیست.
طبرستان تاریخی یا گیلان و مازندران امروزی، به اعتبار رفت و آمدها و تجارت و همسایگی، همیشه یکی از پیشروترین مناطق ایران به حساب میآمدند، به ویژه در ۵۰ سال اخیر که جذابیتهای طبیعی و اقلیمی شمال ایران، زمینهساز سرمایهگذاریهای گسترده طبقات مرفه و این واخر طبقات متوسط و رونق ساختوساز در این منطقه شده است؛ اگرچه افراط در سرمایهگذاری و ساختوساز خسارتهای فراوانی هم اغلب در زمینه محیط زیست و مسائل اجتماعی در پی داشته، اما به رونق اقتصاد در شمال ایران کمک کرده است.
به همین دلیل استان گیلان به رغم تراکم زیاد جمعیتی جزو ۶ استانی پایین جدول ردهبندی فقر در ایران است.
دایره فقر مطلق در گیلان کمتر از ۸درصد جمعیت استان گیلان را در برمیگیرد، با این همه تعداد گیلانیهایی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند قریب به ۲۰۰ هزار نفر است. ۷۶ هزار خانوادهای درآمدشان برای تامین حداقل غذای مورد نیاز یک انسان کافی نیست.
بر اساس آمار نیروی کار در سال ۹۶ نرخ بیکاری کمتر از میانگین کشوری (۱۰.۸درصد) و نسبت اشتغال جمعیت بالای ۱۵ سال بیش از میانگین کشوری (۴۰.۱) درصد است. اگر این آمار را با دادههای سرشماری ۹۵ مطابقت دهیم به این نتیجه میرسیم که از جمعیت ۲ و نیم میلیون نفری استان گیلان، ۸۳۴ هزار نفر صاحب شغلاند که البته ۱۰درصد از این افراد شاغل ناگزیر تن به مشاغل ناقص (موقتی و نیمه وقت به اجبار) دادهاند.
تعداد شاغلان گیلانی تقریبا ۱۷ هزار نفر از تعداد خانوارهای استان کمتر است، یعنی اگر فرض کنیم هر خانواده یک نفر شاغل داشته باشد، در گیلان ۱۷ هزار خانوار بدون شغل وجود دارند.
با این همه بعد کوچک خانوار در استان گیلان باعث شده تا دایره فقر از اینبزرگتر نباشد. متوسط بعد خانوار در استان گیلان کمتر از ۳ نفر است و متوسط اندازه خانوادههای فقیر بیشتر از ۲ و نیم نفر نیست.
فقر شهری
مرکز پژوهشهای مجلس خط فقر شهری را در سال ۹۵ در مناطق شهری استان گیلان ۴۱۰ هزار تومان برای یک نفر و ۹۰۳ هزار تومان برای یک خانواده سه نفره تعیین کرده است و بر این اساس برآورد کرده که ۱۰درصد جمعیت شهرنشین استان زیر خط فقر مطلق قرار دارند. تعداد خانوادههای فقیر در شهرهای استان گیلان نزدیک به ۶۰ هزار خانواده و جمعیت در این سال ۱۶۵ هزار نفر تخمین زده شده است.
با در نظر گرفتن بحران اقتصاد ایران میتوان با اطمینان گفت که بحران فقر در سال ۹۷ در گیلان عمیقتر شده است، چنانکه اگر خط فقر سال ۹۵ را بر اساس تورم آبان ماه در مناطق شهری استان به روز کنیم، خط فقر برای یک نفر حدود ۶۰۰ هزار تومان و برای یک خانواده سه نفری بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان برآورد میشود. این عدد بزرگتر از حداقل دستمزد و به این معنا است که در پاییز امسال، حتی داشتن شغل ثابت تضمینی برای فرار از فقر مطلق نیست.
فقر روستایی
خط فقر روستایی استان گیلان نیز در سال ۹۵، ۲۳۴ هزار تومان برای یک نفر و نزدیک ۴۰۰ هزار تومان برای یک خانواده دو نفری تعیین شده و برآورد شده که حدود ۶ درصد خانوادههای روستانشین استان با جمعیتی حدود ۲۷ هزار نفر، درآمدی کمتر از این داشتهاند.
اگر خط فقر را بر اساس نرخ تورم در مناطق روستایی گیلان به روز کنیم، خط فقر حدود ۳۴۰ هزار تومان برای یک نفر و کمتر از ۶۰۰ هزار تومان برای یک خانواده دو نفره برآورد میشود.
نکته قابل توجه در مورد فقر روستایی در استان گیلان کوچکی بعد خانوار فقیر است. بر اساس دادههای گزارش مرکز پژوهشها متوسط اندازه خانوادههای فقیر در مناطق روستایی استان حدود ۱.۵ نفر است که این عدد کمی بیشتر از نصف بعد متوسط کل خانوار روستایی استان است. این نشان میدهد که اقتصاد روستاهای گیلان به رغم ظرفیت طبیعی آن تا چه اندازه شکننده و زندگی مردم روستایی تا کجا وابسته به یارانه نقدی و مستمری است که کم شدن تعداد اعضای خانواده منجر به سقوط به ورطه فقر مطلق میشود.
مطالب مرتبط:
اطلس فقر در ایران؛ سیستان و بلوچستان
اطلس فقر در ایران؛ آذربایجان غربی
اطلس فقر در ایران؛ استان مرکزی
اطلس فقر در ایران؛ خراسان شمالی
ثبت نظر