close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو

۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
شما در ایران وایر
خواندن در ۷ دقیقه
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو
رفت و برگشت به نمایشگاه کتاب؛ دو ساعت و نیم با مترو

بیتا میلانی، شهروند خبرنگار، کرج

چند روزی است که بیست و نهمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران آغاز به کار کرده و امسال برای اولین بار محل برپایی آن به کیلومترها دور از تهران منتقل شده است؛ محلی به نام «شهر آفتاب» که قرار است از این به بعد مرکز اصلی برگزاری نمایشگاه های بین المللی در تهران باشد.

شهر آفتاب در حدود 40 کیلومتری جنوب تهران واقع شده است که پیش از آغاز به کار رسمی نمایشگاه، راه های رسیدن به آن چندان ساده و آسان به نظر نمی رسید.به همین دلیل من در سومین روز این نمایشگاه تصمیم گرفتم خودم راهی شهرآفتاب شوم و تجربه ام از راه های رسیدن به نمایشگاه را شامل وسایل حمل و نقلی که در این مسیر فراهم است و هم چنین مدت زمانی که رفت و برگشتم به آن جا طول خواهد کشید را برای شما بنویسم.

برای رفتن به نمایشگاه از ایستگاه مترو نزدیک خانه خودمان، یعنی «میرداماد» سوار شدم. ساعت 10و40 دقیقه قطار آمد. ازدحام برای این ساعت در مترو معمولی بود و من جای نشستن گیر نیاوردم. اما فضای ایستادن خلوت بود. به یک کنج در واگن تکیه دادم و قطار راه افتاد.

حدود 40 دقیقه بعد قطار به ایستگاه «شهر ری» رسید که آن جا بلندگوی راننده اعلام کرد مقصد نهایی این قطار، کهریزک است و به نمایشگاه نمی رود. باید همان جا از قطار پیاده می شدم و منتظر قطار بعدی می ماندم. قطار بعدی هم آمد اما مقصدش شهر آفتاب نبود. پنج دقیقه دیگر قطار سوم از راه رسید و من و خیلی دیگر از مسافرانی که مقصدشان نمایشگاه کتاب بود، سوار شدیم.

بعد از یک ساعت و 20 دقیقه، قطار ما را به ایستگاه شهرآفتاب رساند. از قطار پیاده شدیم. مشخص بود که ایستگاه نوساز است اما پله برقی ها فعال بودند و مسافران را از زیر زمین به روی زمین، بالا می بردند.

ایستگاه خروجی شهرآفتاب نسبتا شلوغ بود و گروه های هنری و تبلیغاتی و هم چنین غرفه های فروش انواع نوشیدنی مثل قهوه،چای، آبمیوه و ... فعال بودند. برخی دیگر از غرفه ها هم بازیافت زباله و کاغذ باطله را تبلیغ می کردند.

جلوی خروجی ایستگاه، صف خیلی طولانی آدم هایی را دیدم که منتظر بودند سوار اتوبوس شده و به قسمت مرکزی نمایشگاه منتقل شوند. ابتدا تصورم این بود حتما یک ساعتی هم این جا معطل می شوم اما خیلی زود بیش تر از 10 یا 12 مینی بوس برقی کوچک پشت سر هم آمدند و همه مسافرانی که توی صف طولانی بودند را سوار کردند. من هم سوار شدم و راه افتادیم سمت نمایشگاه.

این اتوبوس ها برقی هستند و بی صدا حرکت می کنند. هر کدام از آن ها ظرفیت سوار کردن 12 نفر را دارند. دو سه دقیقه بعد به میدان مرکزی و اصلی شهر آفتاب رسیدیم که در مرکز آن یک حوض آب بزرگ قرار دارد. این قسمت، مرکز نمایشگاه به حساب می آید. نماد نمایشگاه به شکلی بزرگ طراحی و روی سه کتاب خیلی بزرگ گذاشته شده است. روی این کتاب ها به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی نوشته اند «بیست و نهمین دوره نمایشگاه کتاب تهران». البته در روزهای اول معلوم شد هم نوشته عربی و هم انگلیسی اشتباه و غلط املایی دارند که امروز آن را درست کرده بودند.

قسمت مرکزی نمایشگاه به ناشران کتاب های عمومی اختصاص داده شده است؛ سه سوله بزرگ هلالی شکل کنار هم. در سمت غرب آن نیز سوله ها و چادرهایی برای انتشارات دانشگاهی برپا است. در سمت شرقی، سوله هایی کوچک تر قرار داده شده اند که به بخش ناشران کودک و نوجوان اختصاص دارند. در ضلع جنوبی این سالن ها هم غرفه های کتاب های بین المللی قرار گرفته اند.

فاصله بین قسمت های مختلف نمایشگاه زیاد است چون محوطه شهر آفتاب خیلی بزرگ و وسیع طراحی شده است. برای همین، رفت و آمد بین همه قسمت های نمایشگاه کمی سخت و نفس گیر است، به ویژه اگر قرار باشد زیرآفتاب این مسیرها را طی کنید.

در برخی قسمت های شهرآفتاب مثل جلوی خروجی ایستگاه مترو، بازدیدکنندگان می توانند دوچرخه رایگان اشتراکی گرفته و با آن قسمت های مختلف نمایشگاه را بازدید کنند. ایراد بزرگ این قسمت، ندادن دوچرخه به زنان بود و فقط به مردها دوچرخه داده می شد.

در مجموع، حدود دو ساعت در نمایشگاه بودم، قسمت های مختلف آن را دیدم و چند کتابی که لازم داشتم را خریدم. استقبال از نمایشگاه برای روز اول هفته، یعنی شنبه خوب و زیاد بود. فکر نمی کردم این قدر شلوغ باشد.

برای بازگشت هم دوباره در همان محلی که از مینی بوس های برقی پیاده شده بودم، یعنی میدان مرکزی سوار و جلوی ایستگاه مترو پیاده شدم. از ایستگاه که پایین رفتم، قطار تازه رسیده بود. سوار شدم که به خانه برگردم. قطار این بار مستقیم تا ایستگاه آخر، یعنی تجریش می رفت و لازم نبود بین راه قطار عوض کنم. دوباره وقت گرفتم، دقیقا یک ساعت و 10 دقیقه طول کشید تا به ایستگاه میرداماد رسیدم. در مسیر رفت و برگشتم با مترو به نمایشگاه، دو ساعت و نیم را فقط در قطار گذراندم.

یکی از دوستانم که روز جمعه با ماشین شخصی راهی نمایشگاه شده بود، می گفت بیش تر از دو ساعت در راه بوده است. او در خیابان ها و اتوبان های خروجی تهران و اطراف نمایشگاه در ترافیک بوده و با سختی خیلی زیاد وارد نمایشگاه شده است. موقع برگشت هم مدت زمانی در همین حدود را صرف کرده بود تا به خانه برسد.

بیست و هشت دوره گذشته نمایشگاه کتاب که هر سال یکی از پراستقبال ترین و شلوغ ترین نمایشگاه های کل ایران است، در وسط شهر برگزار شده بود. برای سال ها، این نمایشگاه در مرکز نمایشگاه های بین المللی تهران، در شمال شهر و چسبیده به صداوسیما، در حاشیه اتوبان چمران برگزار می شد اما در مدت یک هفته ای که این نمایشگاه در این منطقه برپا بود، منجر به بروز ترافیک بسیار سنگین در اتوبان ها و خیابان های اطراف می شد به شکلی که زمان خروج از نمایشگاه در پاره ای مواقع برای بازدیدکنندگان به بیش تر از دو سه ساعت هم می رسید. در حقیقت، آن سال ها نمایشگاه اگر چه به لحاظ مکانی نزدیک بود و در دل شهر اما به لحاظ زمانی بسیار وقت گیر بود.

پس از آن، به دلیل همین مشکلات، نمایشگاه به مصلی تهران در مرکز شهر منتقل شد. مصلی از شمال به اتوبان رسالت، از غرب به اتوبان مدرس و از جنوب به خیابان عباس آباد یا بهشتی چسبیده است و یک خط مترو هم درست از زیر آن می گذرد با دو ایستگاه بهشتی و مصلی.

اما حتی برگزاری نمایشگاه در این مکان که نزدیک به اتوبان ها، مترو و خیابان های بزرگ است، منجر به کاهش بار ترافیکی و ازدحام جمیعتی اطراف آن نشد. به همین دلیل نیز در طول سال هایی که نمایشگاه کتاب در مصلی برگزار می شد، بار ترافیکی سنگینی به همه خیابان ها و اتوبان های اطراف وارد می کرد که برای یک هفته وضعیت این مناطق را از آن چه که بود و همیشه و در حالت عادی هم ترافیک داشت، بدتر می کرد.

به همین دلیل بود که از سه چهار ماه پیش شهرداری تهران به صورت رسمی اعلام کرد نمایشگاه کتاب سال 94 به هر شکل ممکن در منطقه شهر آفتاب و خارج از شهر برگزار خواهد شد. این تصمیم اما به نظر می رسید قابل اجرا نباشد چرا که هنوز نه خبری از راه اندازی مترو شهر آفتاب بود و نه خود این مجموعه نمایشگاهی و راه های دسترسی به آن آماده استقبال از بازدیدکنندگان پرتعداد نمایشگاه به نظر می آمد.

با این همه، موسم برپایی نمایشگاه سر رسید و مترو شهر آفتاب تنها چند روز قبل از شروع به کار نمایشگاه کتاب افتتاح شد. اما حتی با وجود این، برخی از بازدیدکنندگان و رسانه ها نسبت به راه های دسترسی به نمایشگاه و استقبال مردم ابراز تردید می کردند و خوش بین نبودند.

دوری نمایشگاه از تهران، کمبود و یا نبود امکانات و آماده نبودن خود مجموعه شهر آفتاب از اصلی ترین دلایل در این زمینه اعلام می شد. اما با همه این حرف و حدیث ها، شهر آفتاب راه افتاد و برای اولین تجربه، میزبان نمایشگاه کتاب شده است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

تصویری

غرفه مدافعین حرم در نمایشگاه کتاب‎

۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
غرفه مدافعین حرم در نمایشگاه کتاب‎