close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
خبرنگاری جرم نیست

حمید مهدی‌زاده: سانسور گریبان ناشران مستقل را هم گرفته است

۱ خرداد ۱۳۹۸
محمد تنگستانی
خواندن در ۶ دقیقه
مهدی زاده: ما همیشه در مورد سانسور حرف زده‌ایم و گفته‌ایم نویسنده باید آن چه را که باید و یا دوست دارد، بدون ترس و سانسور بیان کند.
مهدی زاده: ما همیشه در مورد سانسور حرف زده‌ایم و گفته‌ایم نویسنده باید آن چه را که باید و یا دوست دارد، بدون ترس و سانسور بیان کند.

چهارمین نمایشگاه کتاب «تهران بدون سانسور» از ۲۷ آوریل سال جاری با حضور ناشران مستقل خارج از ایران در اروپا و امریکا به مدت یک ماه شروع به کار کرد. در چهار سال گذشته نمایشگاه کتاب «تهران بدون سانسور» با همت ناشران مستقل خارج از کشور در راستای مبارزه با سانسور کتاب در ایران برپا شده است. «حمید مهدی‌زاده»، مدیر انتشارات «فروغ» در خصوص این نمایشگاه می‌گوید: «در چهارمین رویداد کتاب، ما توانستیم نسبت به سه دوره گذشته در شهرهای بیش‎تری این نمایشگاه را برپا کنیم و انتشارات فروغ تاکنون در ۱۲ شهر در کشورهای مختلف اروپا حضور داشته است. این دوره موفق‌تر از سال‌های گذشته بود. در شهرهایی مثل لندن، وین و...  اتفاق جالب این بود که جوان‌ها و دانشجویانی که برای تحصیل از ایران مهاجرت کرده‌اند، هم در نمایشگاه به ما کمک می‌کردند و هم به عنوان بازدید کننده حضور داشتند؛ اتفاقی که در سال‌های گذشته ما شاهد آن نبودیم. نسل جوان امسال بیش‎تر از سال‌های گذشته حضور داشت و این نشان می‌دهد که نسبت به جلب مخاطب با توجه به توانایی و امکانات‌مان موفق بوده‌ایم. در هر شهر میانگین افراد شرکت کننده در نمایشگاه ۲۰۰ نفر بود و این برای یک رویدادی که چهارمین تجربه خود را سپری می‌کند، اتفاق خوشایندی ا‌ست. در برخی از شهرها مانند وین ما در یک روز ۴۰۰ بازدید کننده داشتیم.» حمید مهدی‌زاده چند دهه پیش انتشارات فروغ را در شهر کلن آلمان، در راستای مبارزه با سانسور و انتشار کتاب‌ به زبان فارسی تاسیس کرد و از ناشران تاثیرگذار ادبیات فارسی در تبعید است.     

ناشران مستقل خارج از کشور آثار نویسندگان ایرانی را بدون سانسور و ممیزی که در ایران اعمال می‌شود، عرضه می‌کنند. اما مخاطبان ساکن ایران چه گونه میتوانند به کتابهای منتشر شده در انتشارات «فروغ» دسترسی داشته باشند؟ 

مهدی‌زاده می‌گوید:«در سال‌ها و ماه‌های گذشته بعد از انتشار اغلب کتاب‌ها، ما ایمیل و یا پیام‌های زیادی از طرف کسانی که ساکن ایران هستند، دریافت ‌کرده‌ایم؛ به ویژه از زمانی که شبکه‌های اجتماعی نقش بهتر و مفید‌تری را در اطلاع‌رسانی ایفا می‌کنند. آن‎ها از ما درخواست دریافت کتاب دارند و ما به دلیل وجود سانسور، امکان ارسال کتاب‌ به ایران را نداریم. در نتیجه، نسخه الکترونیک کتاب‌ها را در اختیارشان می‌گذاریم. به این صورت که آن‏ها بنابه توافق و به روش‌های گوناگون، هزینه نسخه الکترونیک را پرداخت می‌کنند و ما فایل‌ پی‎دی‎اف(pdf)  کتاب را برای آن‎ها ارسال می‌کنیم. این طوری هم کتاب به دست مخاطب ساکن ایران رسیده است و هم ما در راستای مبارزه با سانسور در خود ایران نقش‌آفرینی کرده‌ایم.» 

مدتی پیش خبر جمعآوری دستفروشان میدان «انقلاب» تهران و بازداشت افرادی که کتابهای بدون سانسور را به شیوه‎ای که «زیرزمینی» خوانده می‌شود، چاپ و پخش میکردند، منتشر شد. کتابفروشان و ناشران دولتی و خصوصی در ایران از این اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رضایت داشتند و مخاطبان و برخی از نویسندگانی که با سانسور مخالف هستند، این اقدام را نقض آزادی بیان دانستند. شما به عنوان یک ناشر مستقل چه گونه به این موضوع نگاه میکنید؟

ـ من هر دو طرف ماجرا را درک می‌کنم و به هر دو طرف، یعنی چه کسانی که کتاب‌های ممنوعه چاپ و عرضه می‌کنند و هم ناشران دولتی و خصوصی حق می‌دهم. کسانی که مدافع آزادی بیان هستند، یعنی ناشران زیرزمینی، گاهی کتاب‌های ما را بدون اطلاع ناشر و نویسنده منتشر می‌کنند و توسط دست‌فروشان به فروش می‌رسانند. این اتفاق امری دوگانه است. ما می‌خواهیم کتاب‌هایی که منتشر کرده‌ایم، به دست مخاطب ساکن ایران برسد و می‌گوییم متاسفانه تنها راه ممکن فعلا همین است. از طرفی دیگر، می‌بینیم که حق و حقوق نویسنده و ناشر اصلا رعایت نمی‌شود. علت مخالفت ناشران و کتاب‌فروشان ایران هم می‌تواند همین باشد. برخی از ناشران فعال در ایران می‌گویند کتاب‌‌هایی که منتشر می‌کنند را بدون گذشت زمان، ناشران زیرزمینی با کیفیتی پایین‌تر چاپ و عرضه می‌کنند. البته به این دلیل که چند دهه می‌شود به ایران نرفته‌ام، دقیقا صنعت نشر آن جا را نمی‌شناسم. اما ما از یک طرف خوشحالیم که کتاب‌ به دست مخاطب ساکن ایران می‌رسد زیرا هرچه باشد، ایران ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد و تقریبا تنها شش یا هفت درصد از این ۸۰ میلیون نفر در خارج از کشور هستند. ما قرار است ناشر ۸۰ میلیون نفر باشیم نه چند درصد. از طرفی هم وقتی می‌بینیم که حق و حقوق نویسنده و ناشر رعایت نمی‌شود، ماجرا کمی آزار دهنده می‌شود. در نهایت باید عرض کنم که سانسور نه تنها ناشران فعال در ایران بلکه دست‌و‌پای ما را هم بسته است و نمی‌توانیم کتاب با کیفیت و بدون سانسور را به دست بالای ۹۰ درصد از مخاطبان برسانیم. این اتقاقات به خاطر وجود سانسور است. قاعدتا اگر سانسور نبود، پدیده ناشران زیرزمینی هم بروز نمی‎کرد.

ما همیشه در مورد سانسور حرف زده‌ایم و گفته‌ایم نویسنده باید آن چه را که باید و یا دوست دارد، بدون ترس و سانسور بیان کند. اما پیامد‌های  سانسور و محدودیت را از لحاظ جامعه‎شناسی تا کنون آن گونه که باید بررسی نکرده‌ایم. نکته‌ای که ذهنم را مشغول کرده، این است که یکی از رفتارهای سانسور که تاثیر عمیقی برجامعه می‌گذارد و دیده نمی‌شود، این است که یک پژوهش‎گر برای آنالیز گذشته یک جامعه نیاز به بیان بی‌تعارف و بی‌پرده دارد در حالی که این اجازه به پژوهش‎گر داده نمی‌شود. در این بین یک اخلالی ایجاد می‌شود و آن این است که پژوهش‎گران نمی‌توانند برای آینده یک جامعه چشم‌اندازی را پیش‌بینی و یا پیشنهاد بدهند. در جامعه ایران هزاران نوع فکر وجود دارد اما گرایش منسجمی دیده نمی‌شود و این تاثیر نادیده گرفته شدن سانسور است. سانسور دو نوع تخریب دارد؛ یک تخریبی که قابل رویت است و دومی تخریبی که دیده شود.

نمایشگاهی که به واسطه ناشران مستقل خارج از کشور برپا میشود، خواهان مبارزه با سانسور کتاب در ایران است. با توجه به ایتن که میگویید دغدغه مخاطب ساکن ایران را دارید، در چهار سال گذشته که این رویداد فرهنگی به صورت مستقل برپا شده، چه دستآوردی در راستای مبارزه با سانسور کتاب در ایران داشته است؟ 

ـ در خصوص ایران نمی‌توانم قاطعانه بگویم چون رفت‌‌آمدی به ایران ندارم. اما امسال در «نمایشگاه کتاب فرانکفورت»، همکاران ناشر فعال در ایران می‌گفتند نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور اتفاق خوبی ا‌ست و این رویداد صدای ما و نویسندگان ساکن ایران است که توسط شماها به گوش همه می‌رسد. این گفته خودش سبب دلگرمی است. بدون تردید وقتی اداره سانسور در وزارت فرهنگ و ارشاد بداند که راه‌هایی برای انتشار و عرضه آثار بدون سانسور و نظارت آن‎ها وجود دارد و مردم هم از این موضوع اطلاع پیدا کرده‌اند، مجبور می‌شود تا حدودی کوتاه بیاید و کم‏تر سانسور کند. 

سال گذشته انتشارات «ناکجا»  شماره صفر فصلنامه «  بدون سانسور» را منتشر کرد. اغلب ناشران وعده تداوم این فصلنامه  را داده بودند اما چرا این وعده عملی نشد؟

ـ آن مجله و شماره صفرش زحمتی بود که همکاران ما در انتشارات ناکجا کشیده بودند. صحبت‌هایی داشتیم که از امسال در یک همکاری جمعی تداوم داشته باشد. البته هنوز در حد صحبت و حرف است. می‎تواند از این به بعد با همکاری همه ناشران، نشریه‎ای تهیه و منتشر شود. شماره صفر آن به همت یک ناشر بود و تصورش این بود که بازتاب وسیعی پیدا می‌کند و کل تیراژ آن در نمایشگاه به فروش می‌رسد که این اتفاق نیفتاد. اما خب چنان‎چه همه ناشران باشند و یک مجله‌ گروهی باشد، احتمال دارد هم استقبال بهتری از آن بشود و هم بهتر عرضه شود.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

بازار «ایکی قاپیلی» تبریز؛ پس از آتش‌سوزی

۱ خرداد ۱۳۹۸
شما در ایران وایر
خواندن در ۱ دقیقه
بازار «ایکی قاپیلی» تبریز؛ پس از آتش‌سوزی