بر همگان واضح و مبرهن است – و یا در آیندهای نزدیک به هر ضرب و زوری شده واضح و مبرهن خواهد شد- که داشتن شورای ملی از نداشتن آن بهتر است. هر چیزی هم که داشتنش بهتر از نداشتنش باشد بهتر است آنقدر زیاد باشد تا بدخواهان را کور کند و دوستان را خفه! از همین جمله است مثلا ماشین گرانقیمت برای اغنیا و فرزند صالح برای امت خداجو و ولایتمدار، که البته موردهای زیادی داشتهایم که طرف به پاس عضویتش در امت خداجو و ولایتمدار، هم جزو اغنیا بوده و هم جزو "شیعهی علیزیادکن"ها. درجه سرداری و امام جمعگی هم در حکم پوست و دنبهاش!
در حال به نظرم خیلی حیف بود حالا که شورای ملی اینقدر خوب است و اینهمه شورای ملی در اروپا و آمریکای شمالی و ترکیه و ایران و بعضا دور و بر خلیج فارس به طور علنی یا پنهانی فعال هستند و - از زیر لحاف یا بعضا روی آن - مشغول مبارزه با رژیم میباشند شورای ملی نخود برای ایرانیان نداشته باشیم، که خب خوشبختانه داریم. اتفاقا به نظر من این شورای ملی، بر خلاف ظاهرش که به نظر میرسد در راستهی حبوبات فعالیت میکند، خیلی هم سیاسی است و انشعابهای سیاسی مختلفی از آن پدیدار خواهد گشت. پیشنهادهای من به شرح زیرند:
1- شورای ملی نخود سیاه ایران: متشکل از گروهی از تیزهوشان سیاسی و اجتماعی که جان میدهند دنبال نخود سیاه فرستاده شوند. ناظرانی که برای دیده شدن پستان این بازیگر یا شورت ماماندوز آن خواننده روزها و هفتهها بیانیه و تحلیل مینویسند و کامنت میگذارند و فحش میدهند و میشنوند.
2- شورای ملی نخودیهای ایران: شامل طیف عظیمی از شخصیتهای مهم سیاسی و کشوری و لشکری (بعضا سابق و اغلب اسبق!) که متاسفانه علیرغم کوششهای بیدریغشان در شبنشینی و فحش دادن به آخوندها و "این مردم خاک برسر لیاقتشون همینه" و البته "سال دیگه ایشالا ایرون" دهها سال است که جدی گرفته نمیشوند و در معادلات سیاسی، نقش بازیکن نخودی را دارند. این شورای ملی دارای بیشترین شبکههای ماهوارهای تکنفرهای و حتی دو سه نفره است که معمولا از لسآنجلس با زبان فارسی فصیح کافههای لالهزار دهه 40 مشغول ایفای نقش تاریخی خود هستند. البته به این هم بسنده نمیکنند و حتی در زندگی شخصی خود هم به فعالیتهای شبانهروزی سیاسی برای برکندن رژیم ادامه می دهند:
- ببین مساله خیلی ساده است جون عزیزت... یه طرح میدیم کنگره این جمهوریخواها به سه سوت... فوت کن... آره جون عزیزت... تاییده... یعنی آمدشو دارم که میگم ها... بسه... حالا مک بزن...
- من میگم از الان به فکر خلباناشم باشیم... دست کم پنج تا بوئینگه که باید 5 تا اف 16 اینور... حالا بگیر ده تام فانتوم... اون نباتو بده.
- قربون دستت... حالا بده من واسه تو بگیرم... من خودم میتونم تو برنامهم اعلان کنم... بابا دیگه بیست تا خلبان نتونیم پیدا کنیم که باس بیمیریم در این تیلیوزیون رو هم گِل بگیریم. ...
3- شورای ملی نخودچی خوران ایرانیان: تشکیل شده از جمع کثیری از غرزنندگان و غیبتکنندگان و اهاه گویان دلیر ایران که ممکن است حین انجام این عمل به شیوه مردمان برره نخودچی بخورند یا نخورند، اما روح و محتوای مراسم نخودچیخوران را به همان سنت حفظ کردهاند. این تشکل پر تعدادترین تشکل مرتبط با نخود و صنایع وابسته است و تقریبا از هر طیفی و با هر عقیده ای عضو دارد که آنها را در مردمیترین اماکن میتوان یافت. از جمله در داخل:
تاکسی، مترو، صف اتوبوس، صف نانوایی، سینما، مهمانیهای خانوادگی، مهمانیهای غیرخانوادگی، مدرسه، دانشگاه، رختخواب و ... آینه!
4- شورای ملی نخودفرنگی ایران (و اسلام!): متشکل از فرهیختگان سنتگرای ایرانی که با استفاده از امکانات دانشگاهی مدرنترین مملک فرنگی، دهها سال است در پی غور در احوال و انفاس شیخ پشمالدینهای کشکولی قرون چهار و نیم تا شش و ربع کم قرون هجری هستند و با استفاده از همانها برای زندگی امروز ایرانیان نظریه و رهنمود هم ارائه میدهند. ریاست این شورای ملی بهتر است با ریاست فرقهی مریمه یکی باشد ;)
5- شورای ملی نخود هر آش ایران: متشکل از جمعی از فعالان سیاسی به شدت پرجنب و جوش که از فمینیسم تا تعمیر قطعات هواپیما و از طب تا نجوم و از هویتهای قومی تا گرم شدن کره زمین به شدت مشغول فعالیت هستند و هزارماشالا به کسی هم مهلت حرف زدن نمیدهند. برجستهترین اعضای این شورا کسانی هستند که خودشان را فمینیست، چپ، روزنامهنگار، فعالدانشجویی، روشنفکردینی و امثال ذالک میدانند. متاسفانه باید اعتراف کنم که طنزنویسی هم جزو همان مشاغل امثال ذالک است!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر