close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

محمد صفری، شهروند معترض: نمی‌ترسم چون اعتراض حق شهروندی من است

۲۴ مرداد ۱۳۹۸
مریم دهکردی
خواندن در ۴ دقیقه
محمد صفری شهروند معترضی است که در روز ۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰ سال پس از انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ برای اعتراض به خیابان‌ها رفت.
محمد صفری شهروند معترضی است که در روز ۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰ سال پس از انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ برای اعتراض به خیابان‌ها رفت.
محمد صفری در کنار محمد نوریزاد
محمد صفری در کنار محمد نوریزاد

تصویرش بارها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است با پلاکاردهایی در دست که بر روی یکی از آن‌ها جمله متفاوتی از آن‎چه تا امروز دیده‌ایم، نوشته است: «من نمی‌ترسم! خیابان در عطش حضور من است.»

نامش «محمد صفری» است؛ شهروند معترضی که در روز ۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰ سال پس از انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ برای اعتراض به خیابان‌ها رفت. اوحالا احضاریه‌ای دریافت کرده که در آن به او ابلاغ ‌شده است باید سوم شهریور ۱۳۹۸ بابت رسیدگی به اتهامات «اخلال در نظم عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران مراجعه کند.

محمد صفری پس از اعتراض در تاریخ ۲۲ خردادماه بازداشت شد و حالا با قرار وثیقه آزاد شده است. او در پاسخ به این پرسش که چه شد دست به چنین اقدامی زد، می‌گوید: «به نظرم باید کاری می‌کردم. من به بازپرس هم گفتم کاری که کردم، حتی در چهارچوب "قانون اساسی" نظام حاکم، جرم نیست. من از حق شهروندی خود استفاده کردم و تقاضا و مطالبه‌ام را بدون خشونت و به صورت مسالمت آمیز بیان کردم، همین.»

او درمورد چگونگی بازداشتش به «ایران‎وایر» می‌گوید: «بازداشت من توام با خشونت و ضرب و شتم بود. آن قدر زدند که بازوهایم تا روزها بعد کبود شدند. به همراه من، شش نفر دیگر از شهروندانی که یا در حمایت از من شعار داده یا مشغول فیلم‌برداری بودند را هم بازداشت کردند. البته فکر می‌کنم اغلب‏ آن‎ها آزاد شدند اما دوربین‌هایشان ضبط و ویدیو هم از روی آن حذف شد.»

این شهروند معترض ساکن «فردیس» کرج می‌گوید: «در زمان بازداشت من، در میدان "انقلاب" نیروهای لباس شخصی و ماموران انتظامی که برای انتقال من آمده بودند، با هم درگیر شدند. ماموران نیروی انتظامی از یک طرف من را می‌کشیدند و لباس شخصی‌ها هم از یک طرف. در نهایت ماموران نیروی انتظامی من را به کلانتری ۱۴۸ انقلاب منتقل کردند.»

به گفته محمد صفری، درگیری میان ماموران در محل کلانتری هم ادامه پیدا می‌کند اما جانشین فرماندهی نیروی انتظامی تهران حتی با تلفن و تهدید مقامات امنیتی حاضر نشده بود او را به نیروهای لباس شخصی تحویل دهد: «من را برای بازجویی به پایگاه سوم پلیس امنیت تهران منتقل کردند. می‌توانم بگویم از این بابت واقعا شانس آوردم.»

او پس از بازجویی در پایگاه سوم امنیت تهران، برای دو روز هم در بازداشتگاهی در خیابان «وزرا» تحت بازجویی قرار گرفته است. سپس وی را برای تفهیم اتهام، به شعبه ششم بازپرسی دادسرای «اوین» برده‎اند.

صفری درباره جلسه تفهیم اتهامش به «ایران‎وایر» می‌گوید: «۲۵ خرداد در شعبه ششم دادسرای اوین، دو اتهام اخلال در نظم عمومی و تبلیغ علیه نظام به من تفهیم شد. البته بازپرس خیلی تلاش کرد اتهام "توهین به رهبری" را هم در پرونده من بگنجاند اما موفق نشد. مدام از من می‌پرسید روی پلاکارد نوشته‌ای مرگ بر دیکتاتور! دیکتاتور چه کسی است؟ من هم گفتم نمی‌دانم، به نظر شما دیکتاتور کیست؟ بازپرس توضیح داد دیکتاتور کسی است که همه تصمیمات را یک تنه می‎گیرد. من هم تایید کردم و گفتم بله، هر کسی این‏طوری باشد، دیکتاتور است. در هر حال، این اتهام توهین به رهبری را برای من در پرونده ننوشتند. اما با همان دو مورد، مرا فرستادند به زندان "فشافویه".»

محمد صفری یک‌هفته در زندان فشافویه بازداشت بوده و در همین مدت کوتاه، توسط زندانیان خطرناک مورد ضرب و شتم قرار گرفته است: «من در سالن ۳ اندرزگاه زندان فشافویه بودم. همه هم‌بندیان من زندانیان خشن و خطرناکی بودند. یکی از آن‌ها علنی و بدون هیچ ترسی یک شی تیز و برنده که خودش ساخته بود را نشانم داد و تهدیدم کرد که شاه‎رگم را می‌زند. وقتی هم بی‌دلیل به بهانه‌ای واهی با من کتک کاری کرد، به مسوولان زندان  اعتراض کردم اما به جای پاسخ‌گویی، با بدترین الفاظ و فحاشی من را از اتاق‎شان بیرون انداختند.»

این شهروند معترض اهل تبریز پس از یک هفته بازداشت در فشافویه، دوباره به دادسرای اوین منتقل شده است. او در شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین یک بار دیگر برای دو اتهام اخلال در نظم عمومی و تبلیغ علیه نظام تفهیم اتهام شده و به دلیل نپذیرفتن اتهام توهین به رهبری، یک شب را در سلول انفرادی گذرانده است.

صفری به «ایران‎وایر» می‌گوید: «من با تامین وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی و یک فیش حقوقی کارمندی به عنوان کفالت، به صورت موقت از زندان اوین آزاد شدم. حالا احضاریه آمده است که باید بروم دادگاه. نه وکیل می‌خواهم، نه از حقم کوتاه می‌آیم. من طبق اصل ۲۷ قانون اساسی عمل کردم و اگر کسی قرار است محاکمه شود، بازپرس و مامورانی هستند که می‎خواهند من را از حقوق شهروندی‌ام محروم کنند.»

او در حالی که متاثر است، با بغض به حرف‌هایش پایان می‌دهد: «من یک دختر ۲۰ ساله دارم. تنها آرزویم این است که نسل جوان ایران بیدار شوند. یعنی جامعه باید به چه روزی بیفتد که مردم کاری بکنند؟ من هدفم از این‌که تک و تنها به خیابان رفتم، فقط این بود که به هم‎وطنانم در هر گوشه از ایران این پیام را بدهم که نترسید، جز خودتان، هیچ کس نمی‌تواند وضعیت کشور را بهبود ببخشد؛ نه امریکا و نه هیچ نیروی دیگری!» 

« کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» ویدیویی مرتبط با لحظاتی پیش از بازداشت محمد صفری در تهران منتشر کرده است که آن را می‎توانید این‎جا ببینید.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

رهائی نجفی؛ در پرتو قانون قصاص

۲۴ مرداد ۱۳۹۸
مهرانگیز کار
خواندن در ۷ دقیقه
رهائی نجفی؛ در پرتو قانون قصاص