شایا گلدوست
دهم ماه اکتبر، مصادف با ۱۹مهر که بهعنوان «روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام» نامگذاری شده است، درحالی توسط فعالین مدنی و کنشگران حقوقبشر ایرانی به بحث گذاشته میشود، که ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین آمار اعدامها را به خود اختصاص میدهد.
«شش رنگ»، شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی، با انتشار بیانیهای به مناسبت این روز، از فعالان سیاسی و مدنی خواسته است در کنار مبارزه برای لغو اعدام، بر موضوع جرمزدایی بر رابطه همجنسخواهانه نیز پافشاری کنند. اعدام یکی از مجازاتهایی است که برای رابطه جنسی همجنسگراها در قوانین جمهوری اسلامی ذکر شده است.
در بخشی از بیانیه شش رنگ آمده است:
«خوشبختانه سالها است که بسیاری از سازمانهای سیاسی و حقوقبشری ایرانی برای لغو مجازات اعدام در ایران تلاش میکنند، در این میان، جرمانگاری رابطه جنسی دو همجنس و درنظر گرفتن مجازات حبس و شلاق، تا اعدام برای آنها نهتنها یکی از موراد نقض آشکار حقوقبشر در ایران و بر مبنای گرایش جنسی و عاطفی آنهاست، بلکه بهنوعی بخشی از سیاست سازماندهی ارعاب و کنترل اجتماعی از طریق تهدید و ایجاد ترس در بین مردم، و بهویژه همجنسگرایان است.»
در ادامه این بیانیه گفته شده است: «جهانی را تصور کن که در آن هیچ انسانی حق گرفتن حق حیات دیگری را نداشته باشد، حتی بهعنوان مامور نظام. جهانی را تصور کن که عشق در آن مجازات نشود. جهانی را تصور کن که تعریف جرم در آن دگرگون شود و مجرمین واقعی پاسخگو شوند و مجازات. جهانی را تصور کن که بوسه با لبخند روبهرو شود و کینه و نفرت از زندگیمان رخت بربندد.
ما فکر می کنیم رهایی جامعه در گرو رهایی همه آحاد جامعه است. بر چنین بستری، ما از همه فعالین اجتماعی، سیاسی فرهنگی میخواهیم ضمن طرح مطالبه لغو مجازات اعدام، بر موضوع جرم زدایی از رابطه همجنسخواهانه نیز پافشاری کنند. ما رها نخواهیم شد، اگر حتی یکی از ما در بند بماند.»
تازهترین گزارش «خبرگزاری هرانا» که به کوشش نهاد آمار مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، همزمان با ۱۰اکتبر، روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام تهیه و منتشر شده است، نشان میدهد که در بازه زمانی ۱۰اکتبر۲۰۲۲، تا ۸اکتبر۲۰۲۳، حداقل ۶۵۹ تان در نقاط مختلف ایران به شیوه حلق آویز اعدام شدند، که این رقم در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته، حدود ۲۴ درصد افزایش داشته است. از ۱۰اکتبر۲۰۲۲ تا ۸اکتبر۲۰۲۳، تعداد ۵۸۰ گزارش از سوی نهاد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، در رابطه با اعدام به ثبت رسیده است.
براساس اطلاعات گردآوری شده، ۵۶.۶۰٪ اعدامشدگان بهاتهام جرایم مربوط مواد مخدر و ۳۵.۰۵٪ بهاتهام قتل در ایران اعدام شدند. همچنین ۲.۵۸٪ بهاتهام تجاوز، ۲.۲۸٪ با اتهامات نامعلوم، ۱.۲۱٪ با اتهام محاربه – بغی (سیاسی – امنیتی)، ۰.۶۱٪ بهاتهام فساد فیالارض، ۰.۶۱٪ بهاتهام امنیتی (جاسوسی – ترور- بمب گذاری)، ۰.۴۶٪ بهاتهام محاربه (غیر سیاسی)، ۰.۴۶٪ اتهام عقیدتی – سیاسی – دینی و ۰.۱۵٪ بهاتهام زنا – انواع روابط جنسی با رضایت را در بر میگیرد.
جامعه رنگینکمانی، بهویژه افراد با تمایلات همجنسخواهانه، یکی از قربانیان اعدام در حاکمیت جمهوری اسلامی هستند. قابل ذکر است که ایران جزو تنها ۶ کشور باقی مانده در دنیا است که مجازات اعدام برای همجنسگرایان در آن هنوز قانونی و قابل اجراست.
در قانون مجازات اسلامی، رابطه جنسی رضایتمندانه بین دو فرد بالغ و همجنس، با عناوین «لواط» برای مردان و «مساحقه» برای زنان جرمانگاری شده، و مجازاتهایی از شلاق تا اعدام برای آن درنظر گرفته شده است. هرچند جمهوری اسلامی در تمام این سالها تلاش کرده است تا با عنوانها و اتهامات مختلف به جهت کاهش تبعات بینالمللی، این مجازاتها را اعمال کند، اما در گزارشی که توسط سازمان ملل متحد در پایان سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، تخمین زده میشود از سال ۱۳۵۷، با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، بیش از چهار هزار تن به جرم همجنسگرایی اعدام شدهاند.
باوجود تمامی تلاشهای فعالان حقوقبشر و جامعه رنگینکمانی، در آخرین نسخه قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ نیز همچون قانون مجازات اسلامی پیشین، رابطه جنسی دو مرد یا دو زن با یکدیگر، در زمره «حدود» قرار داده شده است. این قوانین با درنظر داشتن جنسیت متهمان و کیفیت و تکرار رابطه جنسی، کیفر صد ضربه شلاق یا اعدام را برای آنان تعیین کرده است.
در ماده ۱۰۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ حکم لواط (رابطه جنسی دو مرد با یکدیگر) اعدام بود، درصورتیکه در قانون فعلی، شرایط اندکی تغییر کرده و براساس ماده ۲۳۴، فرد مفعول در هر صورت اعدام میشود و فاعل فقط در صورت «عنف، اکراه و دارا بودن شرایط احصان» اعدام خواهد شد و در غیر این صورت، حکم آن صد ضربه شلاق است.
احصان عبارت است از آنکه مرد همسر دائمی و بالغ داشته باشد و درحالیکه بالغ و عاقل بوده، از طریق قبل با همان همسر در حال بلوغ وی جماع کرده باشد و هروقت بخواهد امکان جماع از همان طریق را با وی داشته باشد.
قوانین کیفری درنظر گرفته شده برای زنان همجنسگرا کمی متفاوت است. باوجود اینکه سایه خطر صدور حکم اعدام همچنان بر سر زنان همجنسگرا نیز وجود دارد، حکم اولیه درنظر گرفته شده برای رابطه جنسی دو زن با یکدیگر در ماده ۲۳۹ قانون مجازات اسلامی، یکصد ضربه شلاق است، اما با استناد به ماده ۱۳۶ قانون مجازات اسلامی:
«هرگاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است.»
در قانون مجازات اسلامی پیشین، چنانکه ماده ۱۲۷ آن شرح داده بود، مساحقه عبارت است از «همجنسبازی زنان با اندام تناسلی»؛ اما در قانون جدید مصوبه سال ۱۳۹۲، ماده ۲۳۸، مساحقه را «قرار دادن اندام تناسلی انسان مونث، بر اندام تناسلی همجنس خود» تعریف کرده است. تعریفی که شاید بتواند موارد شمول رابطه همجنسگرایی زنان را کمتر کند و بهنوعی زنان کمتری را در معرض خطر محکومیت قرار دهد.
باوجودی که آمار دقیق و هویت افرادی که بهدلیل تمایلات همجنسخواهانه در ایران اعدام شدهاند در دسترس نیست، اما مرور برخی از روایتها و اخبار منتشر شده در سالهای گذشته، نشاندهنده اعمال این جنایت علیه افراد رنگینکمانی در ایران است.
سازمان دیدهبان حقوقبشر در گزارشی در تاریخ ۲۱نوامبر۲۰۰۵ میلادی، از اعدام دو مرد بهاتهام همجنسگرایی خبر داد، که این موضوع بیانگر روند آزارواذیت رنگینکمانیها در ایران بوده و نقض صریح حق زندگی و آزادیهای شخصی محسوب میشود.
به نقل از سازمان دیده بانحقوقبشر، روزنامه کیهان روز یکشنبه ۱۳نوامبر۲۰۰۵ گزارش داده است که دولت ایران، دو مرد به نامهای «مختار-ن» ۲۴ ساله و «علی-الف» ۲۵ ساله را، در میدان شهید باهنر شهر گرگان در ملاءعام به دار آویخته است. براساس گزارشهای منتشر شده، دولت ایران این دو تن را به جرم «لواط» اعدام کرده بود.
همچنین این سازمان به نقل از روزنامه «اعتماد» در تاریخ ۱۵مارس۲۰۰۵ گزارش داد که دادگاه کیفری تهران، دو مرد را پس از آنکه نوار ویدیویی حاوی ارتباط جنسی آنها را با یکدیگر کشف نمود، محکوم به مرگ کرد. چنین بهنظر میرسد که حکم اعدام صادر شده علیه این دو تن، مبتنیبر روابط جنسی آنها بوده است.
سال ۱۳۹۲ نیز مدیر روابط عمومی دادگستری گیلان از اعدام دو مرد ۲۸ ساله و ۳۰ ساله در زندان مرکزی رشت خبر داد. وی جرم این دو فرد را اعمال خلاف شرع اعلام کرد. انجام عمل خلاف شرع، عنوان مجرمانه کلی است که هر نوع رفتار غیرقانونی در اسلام را شامل میشود، اما منابع خبری دیگر، علت اعدام این دو مرد جوان را داشتن رابطه با هم و همجنسگرا بودن آنان اعلام کرده بودند.
یکی از روایتهای دردناک و بیشتر شنیده شده اما مربوط به «محمود عسکری» و «ایاز مرهونی» است، که در ساعت ۱۰ صبح سهشنبه ۲۸تیر۱۳۸۴ در شهر مشهد به دار آویخته شدند. اتهامات این دو فرد آنطور که در خبرها آمده است، شرب خمر، تهدید با چاقو و شمشیر، سرقت، اخلال در نظم عمومی و لواط به عنف اعلام شد. پدر پسر ۱۳ سالهای که ادعا میشود توسط این دو فرد مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، از شاکیان خصوصی پرونده قضایی محمود و ایاز بوده است.
گفته میشود که «ایاز مرهونی» و «محمود عسکری»، پیش از اعدام هر کدام ۲۲۸ضربه شلاق خوردند و سپس اعدام شدند. «آرشام پارسی»، مدیر سازمان پناهجویان دگرباش IRQR در کانادا، چندین سال بعد در یادداشتی از خاطرات خود مینویسد:
«خبر اعدام محمود و ایاز به یک خبر مهم در تمام رسانههای جهان بدل شد. خبر سر راست بود، دو نوجوان همجنسگرای عاشق، سر به باد دادند، چون عشقشان در ایران ممنوع شمرده میشود. فشارهای زیادی بر دولت ایران بود. دلیل فشارها افزون بر گرایش جنسی محمود و ایاز، نوجوان بودن و زیر سن قانونی بودنشان هم بود.
چیزی نگذشت که داستانهایی در رسانههای ایران مبنیبر تجاوز ایاز و محمود به یک کودک ۱۳ ساله منتشر شد که این دو بهدلیل تجاوز اعدام شدهاند. همه ما میدانستیم که رژیم اسلامی، عزم جزمی در لاپوشانی احکام دردسرسازی همچون اعدام همجنسگرایان و نوجوانان دارد. آنها برای منحرف کردن افکار عمومی و پوشاندن حقیقت در جوامع بینالمللی از یک طرف، و برای اجرای حکمهای خود بهمنظور حفظ جلوه داخلی، معمولا چندین جرم را با هم یکی و به افراد میچسبانند تا راحت تر بتوانند اذهان عمومی را قانع معدوم کردنشان بکنند. این داستان دروغ آنها شک و شبه زیادی میان مردم ایجاد کرد و کمک بزرگی برای توجیه اعدام آنها برای جمهوری اسلامی ایران بود.»
همیشه اتهاماتی مانند لواط و یا لواط به عنف که معمولا برای همجنسگرایان عنوان میشود، در کنار بزهکاریهای دیگری از جمله آدمربایی، سرقت، اراذل و اوباش و غیره بهکار میرود.
مانند اعدام «ماکوان مولودزاده» که نمونه دیگری از جنایات جمهوری اسلامی علیه افراد با تمایلات همجنسخواهانه است. ماکوان مولودزاده، جوان ۲۰ ساله، متهم بود در ۱۳ سالگی به چند نوجوان همسن خود تجاوز کرده است. او در سحرگاه روز ۱۴آذر۱۳۸۶، بدون حضور خانواده و وکیلش و حتی شاکیان پرونده، در زندان کرمانشاه اعدام شد.
اتهام او، انجام عمل لواط با توسل به زور بود. اتهامی که به گفته «سعید اقبالی» وکیل وی، هیچگاه ثابت نشد. قضات دادگاه صادرکننده رای، بههیچوجه در خصوص انجام عمل، نوع عمل و در واقع اینکه آیا این عمل اصولا صورت گرفته یا نه، هیچ تحقیقی نکردند. او تنها در طی مراحل بازجویی يک بار اعتراف کرده بود که در سن ۱۳ سالگی با پسر نوجوان دیگری، رابطه جنسی داشته است و قضات با استناد به همين اعتراف، حکم اعدام را صادر و اجرا کردند.
سحرگاه چهارشنبه ۸تیر۱۴۰۱، خبرگزاری «هرانا»، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، از اجرای حکم اعدام ۱۰ زندانی در زندان «رجایی شهر» کرج خبر داد. از میان این ۱۰ تن، یک نفر بابت اتهام «لواط به عنف»، یک زندانی با اتهام «تجاوز به عنف» و هشت زندانی دیگر، همگی بهاتهام «قتل» به اعدام محکوم شده بودند.
هویت دو تن از این افراد اعدام شده احراز شد؛ «ایمان صفری راد»، با اتهام لواط به عنف و «مهدی خالگلدی»، بهاتهام تجاوز به عنف. سناریوی همیشگی جمهوری اسلامی برای فرار از فشارهای بینالمللی، که اغلب حکم اعدام افراد به جرم «رابطه با همجنس» را در قالب «تجاوز» و «لواط به عنف» عنوان میکند.
از دیگر احکام اعدامی که در سال گذشته برای دو تن از اعضای جامعه رنگینکمانی صادر شد، حکم اعدام «زهرا صدیقی همدانی» معروف به «ساره» و «الهام چوبدار» بود. یکشنبه ۱۳شهریور۱۴۰۱، زهرا صدیقی همدانی معروف به ساره، ۳۱ ساله و اهل نقده، بههمراه الهام چوبدار ۲۴ ساله و اهل ارومیه، از کنشگران و فعالان جامعه رنگینکمانی، در یک پرونده مشترک بهاتهام افساد فیالارض از طریق ترویج همجنسگرایی، ترویج مسیحیت و ارتباط با شبکههای معاند، توسط دادگاه انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شدند.
انتشار صدور این حکم اعدام در رسانهها و شبکههای اجتماعی، با واکنش بسیار شدید اعضای جامعه رنگینکمانی و فعالان و كنشگران این حوزه و همچنین فعالان حقوقبشری و مقامات بلندپایه کشورهای مختلف مواجه شد، که همگی اعتراض خود را به صدور این حکم نشان داده وخواستار آزادی این دو تن از فعالان جامعه رنگینکمانی شدند. خوشبختانه در آستانه نوروز ۱۴۰۲ با تلاش تمامی فعالین و کنشگران رنگینکمانی و سازمانهای حقوقبشری، این حکم لغو و این دو تن از اعضای جامعه رنگینکمانی به قید وثیقه آزاد شدند.
اینها تنها چند نمونه از ظلم و احکام غیر انسانیای است که جامعه رنگینکمانی ایرانی، تحت حاکمیت جمهوری اسلامی آنها را زندگی میکنند. در طی بیش از چهل سال حاکمیت دینی، چه بسیارند انسانهایی که جان خود را بهدلیل آنچه بودهاند، از دست داده و حالا زیر خروارها خاک خوابیدهاند. انسانهایی که هرگز نه نامی از آنها شنیدهایم و نه داستان زندگیشان را خواندهایم.
مطلب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر