نزدیک اواخر «بلوار امام رضا»، بقچه شروع کرد به حرکات کششی و صدای گریه از آن بلند شد. فکر میکرد مردم داخل اتوبوس با نگاه دنبالش کردهاند. بقچه را برداشت، از اتوبوس پیاده شد و جلوی «شیرخوارگاه علی اصغر» بقچه را زمین گذاشت و طوری رفت که پشت سرش را هم نگاه نکند و کسی مجبور باشد نوزاد بقچهپیچ را داخل ساختمان ببرد.
«محمد نصیری»، معاون سازمان بهزیستی کشور به تازگی گفته است در سال ۱۴۰۰، در مجموع ۶۱ نوزاد در کل کشور در خیابان رها شده بودند.
سیاستهای افزایش جمعیت حکومت در ایران طی حداقل ۱۰ سال گذشته که به طور مشخص از سوی آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران دنبال میشوند، موجی از معضلات اجتماعی را در پی داشتهاند؛ از جمله این موارد، جمعآوری وسایل جلوگیری از بارداری از مراکز درمانی دولتی، ممنوعیت انجام عملهایی مثل «وازکتومی» و سقط جنین هستند که در پی آنها، افزایش نوزادان رها شده در خیابانها را شاهد هستیم.
دولت و جلوتر از آن، رهبر جمهوری اسلامی ایران میگویند بحران پیری و کاهش موالید در ایران به مرز بحران رسیده است و باید فرزندآوری تشویق شود.
«محمدرضا محبوبفر»، کارشناس بحرانهای محیطی اما تاکید دارد جمعیت ایران در شرایط بحرانی قرار ندارد و این تنها جمعبندی کارشناسان و جمعیتشناسان وابسته به حکومت است.
تلاش دولت برای افزایش جمعیت و صحبت از این که جمعیت ایران با بحران مواجه است، چهقدر میتواند زمینه ساز آسیبهای اجتماعی از این دست برای نوجوانان و جوانان و نیز دختران و زنان جوان باشد؟ نوزادان و کودکان حاصل از تولدهای اجباری چه سرنوشتی دارند؟ چه تعداد از آنها به جای آغوش مادر، در جویها و سطلهای زباله رها میشوند؟
به گفته محمدرضا محبوبفر، پایین رفتن نرخ زاد و ولد و کاهش جمعیت در ایران محل اختلاف نظر جدی جامعهشناسان و جمعیتشناسان در ایران است. عدهای مطرح میگویند جمعیت کشور دستکم ظرف ۳۰ سال آینده کاهش پیدا میکند؛ تنها به این دلیل که جمعیت کشور پیر شده است و نرخ جایگزینی هم به قدر کافی وجود نخواهد داشت.
در مقابل اما عدهای از جمعیتشناسان و جامعهشناسان معتقد هستند که جمعیت کنونی کشور نه تنها بحرانی نیست بلکه یک فرصت پیش روی رشد اقتصادی کشور و احیای محیط زیست رنجور ایران است.
محبوبفر، کارشناس بحرانهای محیطی توضیح میدهد: «جمعیت ایران در حال حاضر نمیتواند یک بحران قلمداد شود. همه دغدغه دولت و حکومت به جای این که صرف بهبود محیط زیست، رفع تورم، فقر و بهبود معیشت و امید به آینده شود، صرف صحبتهایی میشود که جامعه را دچار تشویش اذهان عمومی میکنند.»
به گفته محبوبفر، هماکنون جمعیت ایران با آهنگ ۱.۶ درصد در حال افزایش است؛ یعنی یک نرخ ایدهآل و مطلوب در خصوص جمعیت.
او توضیح میدهد: «فکر نمیکنم که این نرخ رشد افزایش جمعیت خبر از بحران کاهش رشد جمعیت دهد. در ضمن اگر این نرخ ۱.۶ درصد جمعیت را با تورم کنونی که در حال حاضر حدود ۴۰ درصد است و تورم نقطه به نقطه که حدود ۵۳ درصد است را حفظ کنیم، از نظر جمعیت جوان کشور و حتی نسبت به بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی کشورهای آسیایی و خاورمیانه هم در آینده مشکلی نخواهیم داشت و در رتبههای نخست جمعیتی دنیا هستیم.»
رشد جمعیت چهقدر نیازمند رشد اقتصادی است؟
محمدرضا محبوبفر میگوید: «هر یک درصد افزایش نرخ رشد جمعیت، مستلزم سه درصد رشد اقتصادی است؛ یعنی باید امید به آینده وجود داشته باشد و سطح رفاه عمومی افزایش پیدا کند که این جمعیت بتواند یک درصد افزایش پیدا کند. در حال حاضر میانگین سنی جمعیت کشور ۳۳ سال است که نسبت به بسیاری از کشورهای دنیا، حتی در اروپا، یک سن مطلوب و ایدهآل است ولی به این اندازه رشد اقتصادی در کشور رخ نداده است.»
این کارشناس حوزه بحرانهای اجتماعی اضافه میکند: «دغدغه حکومت و دولت باید صرف رفع خط فقر و تورم و حل مشکلات اقتصادی، از جمله اجارهنشینی شود. اگر مردم در رفاه اقتصادی باشند و مسکن مناسب داشته باشند، رشد جمعیت رخ میدهد.»
اگر ایران بحران جمعیت ندارد، پس تلاش برای افزایش جمعیت چیست؟
به گفته محمدرضا محبوبفر، کارشناس بحرانهای اجتماعی، جمعیتشناسان و جامعهشناسانی که در حال حاضر در داخل دولت و حکومت نفوذ دارند، معتقدند جمعیت کشور در حال کاهش است و از طرفی، در خبرنامهها و رسانههای خود نسبت به این مساله تبلیغ میکنند.
این کارشناس بحرانهای اجتماعی توضیح میدهد: «این گروه به دنبال این است که جمعیت افزایش پیدا کند و از این طریق نیروی فعال اقتصادی و نیروی کمک کار دولت و حکومت باشد و بتواند نیروی از دست رفته را جبران کند، چون معتقد است بیماریهای مختلف، از جمله کرونا در ایران بیشتر از ۱۰۰هزار نفر کشته برجای گذاشت و این باید جبران شود. یکی از ادله این گروه جامعهشناس نزدیک به حکومت این است که در خصوص تغییرات اقلیمی و مخاطرات محیط زیستی، ما نمیتوانیم به جمعیت فعلی اکتفا کنیم و باید جمعیت فعلی افزایش پیدا کند. موارد دیگری هم هست که نمیتوان اینجا بیان کرد.»
محمدرضا محبوبفر میگوید: «جمعیت کشور در حال حاضر از ۸۵ میلیون نفر عبور پیدا کرده و کم کم در مرز رسیدن به ۹۰ میلیون نفر است. نزدیکان به حکومت معتقدند که ظرفیت اقتصادی و توان اکولوژیکی سرزمین به حد کافی وجود دارد و کشور باید یک جمعیت ۱۵۰ میلیون نفری داشته باشد که بتواند از این تلاطمات تغییرات اقلیمی و بیماریها عبور کند و جمعیت باید افزایش پیدا کند. این جامعه شناسان و جمعیتشناسان حکومت ابتدا باید برای مردم مسکن تهیه کنند. حتی در مورد تشویق فرزندآوری به زوجهای نابارور، حقیقت این است که بسیاری از درمانهای ناباروری مورد قبول بیمه نیستند. از مردم باید پرسید چند درصد موفق به دریافت وام فرزندآوری شدهاند؟ بهره آن چهقدر بوده است؟ آیا با درآمدهایشان متناسب بوده است؟ اصلاً دریافت شده یا نشده است؟»
شهر مشهد بیشترین تعداد نوزاد رها شده را دارد
به دلیل ممنوعیت سقط جنین در ایران، زنان و دختران جوان که قصد پایان دادن به بارداری خود را داشته باشند، مجبور هستند به راههای غیرقانونی متوسل شوند.
برخی به دلیل پیدا نکردن راهی برای سقط جنین، نوزاد را به دنیا آورده و در زمان تولد، او را در خیابان رها میکنند یا به فروش میرسانند.
محمدرضا محبوبفر در مورد تعداد نوزادان سپرده شده به شیرخوارگاهها میگوید: «با چندین شیرخوارگاه تماس گرفتیم و در خصوص تاریخ پذیرش نوزاد و کودک اطلاعاتی کسب کردیم. سال ۱۳۹۹، دو شیرخوارگاه در تهران، از جمله شیرخوارگاه شبیر و شیرخوارگاه حضرت رقیه را مورد بررسی قرار دادیم. در این دو شیرخوارگاه در سال ۱۳۹۹، در کمتر از سه ماه، ۱۸ نوزاد و کودک که حالا یا بدسرپرست بوده یا مشکل اعتیاد مادر، پدر یا هردو مطرح بوده است، در پارک، فضای سبز یا خیابان رها شدهاند. این آمار تنها مربوط به دو شیرخوارگاه است. در سال ۱۳۹۵، تنها طی دو ماه، پذیرش ۶۰ نوزاد شیرخوار را در شیرخوارگاه علیاصغر شهر مشهد داشتیم.»
به گفته او، در استان خراسان رضوی به دلیل خیل عظیم و انبوه مهاجرتها و معضلات اجتماعی که از طریق کشورهای همجوار رخ داده است، بحث سقط جنین و نوزادان رها شده بیشتر از سایر شهرهای ایران است که اصلاً آمار آنها به دست بهزیستی نمیرسد و این نوزادان رها شده اصلاً وارد شیرخوارگاه نمیشوند.
محبوبفر تاکید میکند که آمار واقعی نوزادان و کودکان رها شده در خیابانها اعلام نمیشود و برخی هم قابل آمارگیری نیستند چون نوزاد از بین رفته است.
این کارشناس بحرانهای محیطی و اجتماعی توضیح میدهد که الزاما همه کودکان رها شده هیچ گاه به بهزیستی نمیرسند و شماری از نوزادان در مکانهایی خارج از شیرخوارگاهها رها میشوند. بخشی از این نوزادان رها شده، جان خود را از دست میدهند و بخشی از آنها هم به دست افراد خلافکار باندهای قاچاق و کودکان کار گرفتار میشوند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر