من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از اعضای این جامعه درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. میهمان این برنامه، «صدف ملکی»، یکی از بنیانگذاران «کوییرکده» و دانشجوی دکترای حوزه اطلاعات و آرشیوسازی در «دانشگاه یوسیالای» (UCLA) امریکا است که درباره تاکید بر طیف گسترده هویتهای جنسی و جنسیتی و لزوم همهشمولی آن با هم صحبت میکنیم.
***
متاسفانه در حوزه جنس و جنسیت، برخی از گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی بیشتر شناخته شدهاند و بیشتر درباره آنها صحبت میشود. گروههای مختلفی هستند که نیاز دارند با تلاش بیشتر، جامعه را نسبت به موجودیت خود مشاهدهپذیرتر کنند. از میهمان برنامه، «صدف ملکی» درباره اهمیت همهشمولی گفتمان جنسی و جنسیتی و تلاش در مشاهدهپذیرکردن جمعی میپرسم. او در پاسخ توضیح میدهد: «مشاهدهپذیری همه طیفهای جنسی و جنسیتی بسیار اهمیت دارد. تحصیلاتم در دانشگاه در این حوزه است که چهطور گروههای آسیبپذیر و به حاشیه رانده شده میتوانند از پتانسیل داستانگویی و روایت تجربیات برای هرچه بیشتر مشاهدهپذیر کردن جامعه و ارتباط بیشتر با همه گروههای جامعه استفاده کنند. در مسیر تحصیل و فعالیتهایم متوجه شدم که برای این کار نه تنها میبایست این رابطه بین گروههای رنگینکمانی و جامعه غیررنگینکمانی برقرار شود بلکه نیاز است که در بین گروههای مختلف جامعه رنگینکمانی نیز به این سطح از ارتباط و مشاهدهپذیری برسیم. درست است که همه ما زیر چتر کوییر قرار میگیریم اما واقعیت این است که تجربیات هر کدام از ما بسیار متفاوت هستند.»
جامعه رنگینکمانی (LGBTQ+) امروزه به شکل گستردهتر و با حروف اختصاری بیشتر بیان شده و مورد استفاده قرار میگیرد. ممکن است برای بسیاری از افراد این پرسش مطرح شود که چرا در طول زمان این واژه گسترهتر شده و طیف بیشتری از گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی را در بر میگیرد؟
صدف ملکی میگوید: «طیف گسترده گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی مقوله جدیدی نیست اما ما به تازگی و در سالهای اخیر زبان این را پیدا کردهایم تا درباره این گستردگی صحبت کنیم. سیستم کلی دنیا به شکلی پایهگذاری شده است که بر دگرجنسگرا بودن و همانسوجنسیتی بودن تاکید میکند و مدام این موضوع به روشهای مختلف تبلیغ میشود. به این دلیل که آن را هنجار و طبیعی میدانند و هر چه غیر از آن غیرطبیعی بوده و به حاشیه رانده شده است. البته که این موضوع اتفاقی نیست و با هدف خاصی پایهگذاری و دنبال شده است و متاسفانه بسیار هم در این امر موفق بودهاند. دلیل موفقیت آنها، جدا کردن و به حاشیه راندن گروههای اقلیت است، به این دلیل که با تفکیک این گروهها، قدرت جمعی نیز از آنها گرفته شده و تضعیف میشوند.»
او توضیح میدهد که زنان ترنس رنگینپوست همیشه در صف اول مبارزات و مقاومتها بودهاند و رفته رفته گروههای دیگر، یعنی افراد با هویتهای جنسی وجنسیتی مختلف نیز خود را متعلق به این گروهها دانسته و به این جمع پیوستهاند: «با افزایش گستردگی این گروهها، افراد دیگری با شناخت درست از خود، شهامت پیوستن به این طیف گسترده را پیدا کرده و زمانی که زبان صحبت و بیان آنچه هویت جنسی و جنسیتی افراد است پیدا شد، رفته رفته دامنه این گرایشها و هویتها در زبان افزایش یافته و امروزه این واژگان طیف بسیار گسترهای را در برمیگیرند. یا از منظری دیگر، امروزه زبان و واژگان به ما این اجازه را میدهند که درباره گروههای مختلف و متنوع طیفهای جنسی و جنسیتی راحتتر صحبت کنیم.»
به باور صدف ملکی، یکی از اتفاقات مثبت دیگر، گستردگی فضای ارتباط جمعی، رسانهها و شبکههای اجتماعی است. این امکانات فرصتی را به افراد میدهند تا روایتها و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک گذاشته و درباره آنچه خود را هویتیابی میکنند، صحبت کنند: «همین موضوع باعث میشود که افراد دیگر در جوامع خود را بهتر شناخته، تجربیات مشترک خود را پیدا کنند و بر این باور درست برسند که جامعه رنگینکمانی هیچگاه یک اقلیت نبوده بلکه به دلیل سیاست تفکیک و جدایی و به حاشیه رانده شدن، احساس در اقلیت ماندن در افراد و گرههای مختلف ایجاد شده است. همچنین بیان تجربههای جمعی این جرات و جسارت را به افراد میدهد که خود واقعیشان را بیان کنند، کلیشههای و چارچوبهای از پیش تعیین شده و دوگانه را پس بزنند و خود را در دامنه گستردهتری از هویتهای جنسی و جنسیتی پیدا کنند؛ چیزی که شاید در سالهای گذشته کمتر اتفاق میافتاد.»
طیف هویتهای جنسی و جنسیتی همیشه بسیار گسترده بوده و خواهد بود و همانگونه که گفته شد، چون واژهای و زبانی برای صحبت کردن درباره آن وجود نداشت، قادر به تعریف و بیان آن نبودیم. متاسفانه افراد نمیتوانند واقعیتی که هرگز ندیدهاند یا در ذهنشان نبوده است را تصور کنند.
صدف ملکی میگوید: «ما تنها به واقعیتی دسترسی داریم که قدرت تصور آن در ذهنمان وجود داشته باشد. وقتی در دنیایی زندگی کنیم که واقعیت موجود دگرجنسگرا بودن تمام انسانها است، تصور این که خودمان یا انسانهای دیگر میتوانند گرایشهای جنسی دیگری داشته باشند، بسیار دشوار است.»
یکی از روشها و فرصتها برای مشاهدهپذیری در جوامع مختلف، ماه «پراید» و رژههای «افتخار» در جوامع مختلف است.
هرچند تاریخ این رژهها ریشه در مبارزات این قشر برای به دست آوردن حقوق خود دارد اما امروزه در بسیاری از جوامع سعی میشود تا با برگزاری این جشنها، به هرچه بیشتر مشاهدهپذیرکردن جامعه کمک شود. معمولا جامعه غیررنگینکمانی این پرسش را مطرح میکنند که چه نیازی به برگزاری این رژهها و مراسمها است و چرا جامعه رنگینکمانی اصرار به تبلیغ کردن خود دارند؟
صدف ملکی در پاسخ به این پرسش میگوید: «تبلیغ زمانی معنا پیدا میکند که فرد انتخاب خود را به نمایش گذاشته یا تبلیغ میکند. وقتی انتخابی وجود ندارد، تبلیغ بیمعنا است. افراد هویتجنسی وجنسیتی خود را انتخاب نمیکنند بلکه در طول زندگی و در گذر زمان به شناخت صحیحتری از بخشهای هویتی خود دست پیدا میکنند. زمانی که همه افراد رنگینکمانی به حقوق برابر و یکسانی با افراد غیرنگینکمانی در همه جای دنیا دست پیدا کنند، شاید آن روز دیگر نیازی به برگزاری رژههای افتخار نباشد. مادامی که قشر رنگینکمانی مورد ظلم، خشونت و تبعیض قرار میگیرد و به واسطه گرایش جنسی، هویت و بیان جنسیتی جان خود را از دست میدهد، برگزاری مراسمهایی مانند رژه افتخار برای مشاهدهپذیر کردن جوامع نسبت به موجودیت خود و در جهت مبارزه برای احقاق حقوق از بین رفته، امری ضروری است.»
او با بیان این که یکی از راههای سرکوب افراد رنگینکمانی، ایجاد حس شرمساری از خود واقعیشان است، میگوید: «این موضوع باعث شد تا این افراد سالهای زیادی را به صورت پنهانی و در سایه زندگی کنند. رژههای افتخار و حضور آشکار روشی است برای مبارزه با این سرکوب و ایجاد احساس مشترک و افزایش قدرت جمعی که باعث میشود افراد بیشتری احساس شرم و گناه را از خود دور و با خود حقیقی خود آشتی کرده و سعی کنند آزادتر زندگی کنند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر