close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

ضمیمه: آموزش نظامی در مدارس در بعد مردانه

۹ مرداد ۱۴۰۲
سینا قنبرپور
خواندن در ۱۰ دقیقه
در درس «آمادگی دفاعی» تنها عکس‌هایی که به اقدام نظامی‌گری اشاره دارد حرکت‌های مربوط به نظام‌جمع و رژه است
در درس «آمادگی دفاعی» تنها عکس‌هایی که به اقدام نظامی‌گری اشاره دارد حرکت‌های مربوط به نظام‌جمع و رژه است
در مقوله توصیف «کودک‌سربازی» بلافاصله پس از اشاره به «حسین فهمیده» عکس و محتوایی از «سهام خیام» آمده است
در مقوله توصیف «کودک‌سربازی» بلافاصله پس از اشاره به «حسین فهمیده» عکس و محتوایی از «سهام خیام» آمده است
در درس «آمادگی دفاعی» متوسط دوم تنها به چند زن از جمله «مرضیه حدیدچی دباغ» به عنوان زن مبارز اشاره شده است
در درس «آمادگی دفاعی» متوسط دوم تنها به چند زن از جمله «مرضیه حدیدچی دباغ» به عنوان زن مبارز اشاره شده است
در کتاب «آمادگی دفاعی» کلاس نهم در معرفی شهدای نوجوان در کنار یک شهید نوجوان به معرفی «زینب کمایی» هم اشاره شده است
در کتاب «آمادگی دفاعی» کلاس نهم در معرفی شهدای نوجوان در کنار یک شهید نوجوان به معرفی «زینب کمایی» هم اشاره شده است

کتاب‌های درسی دوره ابتدایی، وقتی به ترسیم «کودک‌سربازی» پرداخته‌اند، اندکی از جنسیت‌زدگی فاصله گرفته‌اند و آنجا که از پسری با بستن نارنجک به خود و رفتن به زیر تانک روایت کرده‌اند، از دختری که به دشمن سنگ پرتاب می‌کرده هم گفته‌اند. 

ردپای «مرگ‌طلبی» برخاسته از «شیعه‌گری»، در درس‌های مختلف دوره ابتدایی چه در قالب تصاویر و چه در محتوا، قابل لمس است. با ورود درسی تحت عنوان «آمادگی دفاعی»، تلاش برای نهادینه‌کردن نگاه نظامی‌گرایانه در سیستم آموزشی، بیشتر هویدا می‌شود، این در حالی است که در عموم موارد و سرفصل‌های دیگر کتاب‌های درسی، این چهره مردان است که پرتعدادتر و پررنگ‌تر نمایش داده شده‌است. اما وقتی سخن از «شهادت» به میان می‌آید، همان‌جا که از «حسین فهمیده» و روایت نارنجک بستن به خود مطرح می‌شود، داستان «سهام خیام»، دختری اهل هویزه را نقل کرده‌اند که با پرتاب سنگ به سمت سربازان عراقی و شلیک آن‌ها، جانش را از دست داد. البته مولفان کتاب‌های درسی باز هم به هنگام بازنمایی قهرمانان، به برجسته‌سازی مردانی که در راه وطن یا آرمان‌های انقلاب کشته شده‌اند پرداخته و در آنجا، هیچ اشاره‌ای به زنان قهرمان نشده است. 

***

«سعید پیوندی»، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه لورن فرانسه که در قالب پروژه «ضمیمه»، آموزش‌های رفع جنسیت‌زدگی به معلمان و والدین را ارائه می‌کند، در گفت‌وگو با بخش «کنترل-زد» در «ایران‌وایر» تاکید کرده: «آموزش نظامی بچه‌ها تا سن ۱۸ سالگی یک خطای بزرگ فرهنگی است و می‌توان گفت یک عمل جنایتکارانه علیه کودکان است». از نظر او، وجود روایت‌های گوناگون از جبهه‌های جنگ و ستایش «شهادت»، مرگ و جنگیدن، برای رشد مطلوب و سازنده کودکان بسیار زیان‌بار است.

گرچه در دوره دبستان سرفصل «آمادگی دفاعی» وجود ندارد و این درس در پایه نهم و دهم تدریس می‌شود، اما در جای‌جای کتاب محوری این دوره یعنی «فارسی»، می‌توان در قالب آموزش مفاهیمی چون «ایثار» نمادها و آموزه‌هایی از فرهنگی خشن، مرگ‌زده، سوگوار و عبوس را ملموس یافت. بروز و ظهور آموزه‌های مستتر نظامی آنجا جای تامل دارد که دکتر پیوندی در توصیف آن گفته است «با دوگانه‌های ساده شده "دشمن - دوست" اجازه داشتن تنفر و کشتن دشمن داده می‌شود.»

در چنین فضایی به‌نظر می‌رسد برخلاف آنچه از عنوان «آموزش دفاعی» تلاش برای دفاع و بقا برمی‌آید، نمودی از نظامی‌گری در نظام آموزشی ایران دیده می‌شود. مقوله‌ای که می‌تواند به رواج‌ مردسالاری و ایجاد سیستم‌ها و سازمان‌های کنترلگر بیشتر بینجامد. برای آنکه ببینیم این فرض تا چه میزان در واقعیت و در کتاب‌های درسی نمایان است، نگاهی به کتاب‌های درسی دوره ابتدایی و در عین حال ۲۹۶ صفحه آمادگی دفاعی نهم و دهم بیندازیم. 

 

کتاب‌های درسی درباره آموزش نظامی چه می‌گویند؟

تصویرسازی کتاب‌های درسی دوره ابتدایی به وضوح جنسیت‌زده است و تعداد بیشتر تصاویر مردان و پسران در آن مشهود است. همان‌طور که پیش‌تر در گزارش‌هایی با موضوع جنسیت‌زدگی در ایران‌وایر نیز به آن اشاره کردیم، مولفان کتاب‌های درسی وقتی می‌خواهند از «ایثار» و «فداکاری» بگویند، تصویر مردی آتش‌نشان که از دل آتش کودکی نجات داده را ترسیم کرده‌اند و در نهایت، نقش «مادری» را در این مقوله برای زنان به تصویر کشیده‌اند. در‌ عین‌ حال در دوره ابتدایی، هرجا که سخن از قهرمانان به میان آمده، تصویری از هیچ زنی دیده نمی‌شود و از نظامیانی که در دفاع از کشور جان باخته‌اند، تنها چهره مردان به چشم می‌خورد. اما آنجا که محتوا، مفهوم کودک‌سربازی را تداعی می‌کند، متناظر با حسین فهمیده، تصویر و داستان سهام خیام را می‌بینیم. 

ضمیمه: آموزش نظامی در مدارس در بعد مردانه

در دوره ابتدایی درس‌ها و تصاویری به میان آمده که به موضوع مرگ‌طلبی در راه دین یا به عبارت دقیق‌تر «فرهنگ شهادت‌طلبی» در شیعه‌گری، پرداخته است. برای نمونه در کتاب فارسی پایه سوم دبستان، آنجایی که تنها تصویر مردان کشته شده در راه وطن به نمایش درآمده‌اند، خانواده‌ای را در حال توزیع نذری، چای و حلوا نشان می‌دهد که خانواده شهید معرفی شده‌اند. 

نظام آموزشی جمهوری اسلامی به‌ویژه با تاثیرپذیری از جنگ ۸ ساله میان ایران و عراق، درس آمادگی دفاعی را وارد سیستم آموزشی خود کرد. ابتدا این درس صرفا برای پسران ارائه می‌شد و آن‌ها را با روش‌های نظامی‌گری و سلاح‌های مختلف آشنا می‌کرد. سپس در دوره دبیرستان دانش‌آموزان به میدان‌تیر هم برده می‌شدند و در آنجا به‌شکلی عملی تیراندازی را هم تجربه می‌کردند. اتفاقی که به سبب دوره اجباری سربازی در ایران، برای هر پسری روی می‌داد. 

با دور شدن از زمان پایان جنگ، دو اتفاق به نظام آموزشی جمهوری اسلامی تحمیل شد، «اردوی راهیان نور» که بازدید از مناطقی از ایران بود که در ۸ سال جنگ بین ایران و عراق محل درگیری‌ها بود، و برداشتن محدودیت تدریس آموزش دفاعی به دختران. با‌این‌حال، هنوز دختران برای تجربه تیراندازی به میدان تیر نرفته‌اند، اما محتوای آموزش دفاعی و مواردی از جمله نظام‌جمع و سایر آموزش‌ها را به‌شکل تئوری می‌گذرانند. 

 

آموزشی در خدمت نظامی‌گری

آنچه نگرانی از آموزش دفاعی در کتاب‌های درسی در ایران را افزایش می‌دهد، روح حاکم بر این محتواست. چیزی که دکتر سعید پیوندی در توصیف آن در گفت‌وگو با بخش کنترل-زد ایران‌وایر گفته: «در مدارس ایران مساله آموزش نظامی در بعد مردانه مطرح است و درکی که از کارهای نظامی وجود دارد، درکی کاملا مردانه است.»

او با تاکید بر اینکه آموزش نظامی به افراد زیر ۱۸ سال امری ضد تربیتی و بسیار زیان‌بار به شمار می‌آید، توضیح داد: «آموزش نظامی بچه‌ها تا سن ۱۸ سالگی یک خطای بزرگ فرهنگی و آموزشی و یک عمل جنایتکارانه علیه کودکان است. آن هم در فضای خاصی ایدئولوژیکی که فرهنگ بچه‌ها را آن‌گونه شکل می‌دهد که دوگانه‌های ساده شده و خطی "دشمن-دوست" که مجوز کشتن دشمن را می‌دهد، نگاه غالب باشد.»

توصیف دکتر پیوندی وقتی ملموس می‌شود که بدانیم مطابق با ماده ۶۴ قانون استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، آموزش دفاعی و تعیین محتوای آن برعهده سازمان بسیج است. در این ماده آمده « وزارت آموزش‌و‌پرورش موظف است با هماهنگی و نظارت سپاه، نسبت به اجرای آموزش‌های تئوری و عملی نظامی در قالب دروس اجباری، در بين محصلين مقاطع مختلف تحصیلی، به‌منظور تحقق ارتش بيست ميليونی، ايجاد علاقه و آمادگی دفاعی و حفظ و تداوم آن در زمينه‌های دفاع نظامی، غیرنظامی و مقاومت محلی به ترتيب زير اقدام نمايد: الف – در مقطع راهنمایی حداقل ۲ ساعت در هفته به صورت تئوری و يک روز در سال به صورت اردوی عملی. ب – در مقطع متوسطه حداقل ۳ ساعت در هفته به صورت تئوری و ۳ روز در سال به صورت اردوهای عملی به‌نحوی كه در پايان دوره متوسطه، معادل آموزش‌های مقدماتی نظام وظيفه را گذرانده باشند.»

همچنین ردپای این نگاه نظامی‌گرایانه در آموزش درس آمادگی دفاعی را می‌توان در جای دیگری هم دید. در سال ۱۴۰۰، مقاله‌ای تحت عنوان «آسیب‌شناسی برنامه درسی و آموزشی آمادگی دفاعی در آموزش‌های عمومی» در فصلنامه «مطالعات دفاعی استراتژیک»، به قلم «امیرحسین الهامی» و  «هادی مراد پیری» نوشته شده است. 

در بخشی از آنچه نگارندگان این مقاله آسیب‌شناسی آموزش آمادگی دفاعی خوانده‌اند آمده است: «وزارت آموزش‌و‌پرورش هم‌اکنون، برای تامین معلم برای کلاس‌های درس آمادگی دفاعی با کمبود نیروی انسانی متخصص مواجه بوده و موجودی معلمان درس آمادگی دفاعی نیازهای کنونی و آتی را تامین نمی‌نماید. همچنین ارائه درس توسط معلمان غیر تخصصی، سبب اخلال در فرایند انتقال مفاهیم آموزش آمادگی دفاعی و حتی گاها بروز تردید و انحراف فکری می‌شود. با عنایت به اهمیت نقش معلمان در فرایند آموزش و انتقال دانش و ایجاد بینش و منش متناسب با اهداف آموزشی درس آمادگی دفاعی برای دانش‌آموزان در این بخش، مجموعه اقداماتی را که پژوهشگاه با همکاری سازمانهای ذیربط در رابطه با "ایجاد دوره کارشناسی پیوسته آموزش آمادگی دفاعی" و "دوره یکساله آموزش آمادگی دفاعی" و "برنامه توانمندسازی معلمان درس آمادگی دفاعی" انجام داده است، ارائه می‌گردد.»

بنابراین آنچه دکتر پیوندی در توصیف روح حاکم بر آموزش آمادگی دفاعی در نظام آموزشی ایران گفت را، می‌توان در این موارد مجسم یافت. این جامعه‌شناس همچنین تاکید دارد که «اگر در جایی، از زنان مثلا در گشت ارشاد یا در بین نیروهای پلیس استفاده می‌شود، صرفا برای تامین این دیدگاه مذهبی است که به هنگام دستگیری زنان، مردان نباید آن‌ها را بازرسی بدنی کنند یا نباید آن‌ها را همراهی کنند و این موضوع ربطی به دادن جایگاه به زنان در فعالیت‌های اجتماعی ندارد.»

او که به نقد جنسیت‌زدگی در کتاب‌های درسی مشغول است و در قالب پروژه ضمیمه به پیشنهادهایی برای بهبود محتوای آموزشی برای دانش‌آموزان پرداخته، تاکید دیگری نیز در مورد تاثیر چنین آموزش‌هایی با روح نظامی‌گری دارد. دکتر پیوندی تاکید دارد: «آموزش نظامی یک ابزار سلطه مردانه است و از طریق مدارس پسرانه پیش برده می‌شود، بنابراین نباید هیچ نوع تردیدی در مردانه بودن چنین اقداماتی داشت. باید به‌طور روشن بگوییم که این کار به نفوذ مردان و ادامه سلطه آن‌ها و زورگویی علیه زنان کمک می‌کند.»

 

نظامی‌گری ابزاری برای سلطه مردانه 

شاید آموزش آمادگی دفاعی می‌توانست محور انتقال داده‌های مناسب و تمرین‌هایی موثر در حفظ جا باشد. گرچه درس‌هایی از جمله «ایمنی و پیشگیری»، «امداد و نجات» ذیل مبحث «دفاع غیرنظامی» آمده است و شاید بتوان گفت با توجه به «زلزله‌خیزی» ایران و در معرض بلایای طبیعی همچون سیل بودن، مبنای منطقی ارائه چنین آموزش‌هایی است، اما به وضوح روح ایدئولوژی حاکم بر ارائه این درس را می‌توان لمس کرد. برای مثال گرچه در درس «تاریخ معاصر» که در سال یازدهم (سوم دبیرستان دوره قدیم) ارائه شده به موضوع انقلاب ۱۳۵۷ و سپس جنگ ایران و عراق پرداخته شده است، اما در درس «آمادگی دفاعی» می‌توان روایتی جانبدارانه‌تر را مرور کرد. در این دو کتاب، عکس‌هایی از دختران به هنگام نظام‌جمع و رژه دیده می‌شود، اما وقتی پای آموزش گرفتن اسلحه به میان می‌آید، دیگر تصویری از دختران اسلحه‌به دست نمی‌بینیم. جالب‌اینجاست که در کتاب آموزش دفاعی، تصویر «بی‌بی‌ مریم بختیاری» هم به‌عنوان یک زن مبارز منتشر شده و در کنار تصویری از «مرضیه حداد دباغ» قرار گرفته است. 

دکتر سعید پیوندی در تحلیل چرایی مطرح شدن زنان در محتوای کتاب آموزش دفاعی در گفت‌وگو با بخش کنترل-زد ایران‌وایر توضیح داد: «باید توجه داشته باشیم که این آموزش‌ها در نظامی ارائه می‌شود که دانش‌آموزان در یک فرهنگ تفکیک جنسیتی شده به مدرسه می‌روند و آنجایی که می‌خواهند عملی در جهت تحقق برنامه خودشان اجرا شود، زنان را به میدان می‌آورند. به این معنا که برای کنترل و نظارت اجتماعی زنان را آموزش نظامی می‌دهند. به همین دلیل می‌بینیم که یک گرایش جدیدی که در زنانه‌شدن بخش‌های سرکوب و کنترل مشاهده می‌شود، به نظر من به این واقعیت اجتماعی اساسی برمی‌گردد که در حال حاضر، کل جامعه زنان نیروی اصلی و پویای جامعه ایران شده‌اند و حکومت برای مهار نارضایتی زنان نیاز به پلیس و بسیجی زن دارد.» 

 

 مساله اصلی زندگی است نه مرگ

در جای‌جای کتاب‌های درسی، نشانه‌هایی از مرگ، سوگواری و خشونت دیده می‌شود. این موضوع به‌ویژه وقتی پای آموزش برخاسته از فرهنگ و روح نظامی‌گری به میان می‌آید، بیشتر می‌شود. 

سعید پیوندی با اشاره به همین فرهنگ «عبوس»، «خشن»، «مرگ‌زده» و «سوگوار» نظامی ارائه شده در کتاب‌های درسی، وظیفه معلمان و والدین را در قبال هدایت دانش‌آموزان برای عبور از این دالان ترسناک، سنگین توصیف کرده توضیح داد: «باید به دانش‌آموزان گفته شود که این آموزش‌ها انحرافی و ضدانسانی هستند و نباید اجازه بدهند که دانش‌آموزان دوره تجربه پرتنشی در جوانی با کسب این آموزش‌ها داشته باشند. باید به آن‌ها گوشزد کنیم که مساله اصلی، مساله زندگی است نه مرگ؛ مساله اصلی، شادی است نه سوگ، مساله اصلی، این است که هرکسی باید خودش باشد و با هویت خودش در صلح باشد و دیگری متفاوت را، دشمن خویش تصور نکند.»

این در‌حالی است که کتاب‌های درسی، حتی قهرمان‌هایی را برجسته کرده‌اند که محور «شهادت‌طلبی»، «شهادت‌پرستی» و «مرگ‌پرستی» در راه دین را نمایندگی می‌کنند. این قهرمان‌ها برخلاف سایر قهرمانان که افرادی برخاسته از دل تاریخ هستند، به افرادی معاصر تبدیل شده‌اند که به‌عنوان مثال می‌توان به  «قاسم سلیمانی» و افرادی که به‌عنوان دانشمند هسته‌ای معرفی شده‌اند، اشاره کرد.

دکتر سعید پیوندی با اشاره به اینکه در نگاهی تاریخی، نظامی‌گری در جامعه‌بشری یکی از مردانه‌ترین نهادهایی بوده که همیشه مردها در آن حرف اول و آخر را می‌زنند تاکید دارد: «آنجا که زنان دست به اسلحه می‌زنند و مبارزه مسلحانه زنان را شاهدیم، عملا در آن علیه ظلم قیام می‌کنند و بیشتر اینگونه نبوده است که به فتح سرزمینی یا سرکوبگری بینجامد.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

تایید حکم حامی بهادری؛ شش سال زندان و مجازات تکمیلی

۹ مرداد ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
تایید حکم حامی بهادری؛ شش سال زندان و مجازات تکمیلی