close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

ضمیمه:کتاب‌های درسی؛ بیگانه با موسیقی، بیگانه‌تر با زنان

۸ شهریور ۱۴۰۲
سینا قنبرپور
خواندن در ۱۱ دقیقه
تنها تصویری که از یک ساز و نوازنده آن در کتاب‌های درسی می‌توان دید «نقاره‌»‌نوازی است
تنها تصویری که از یک ساز و نوازنده آن در کتاب‌های درسی می‌توان دید «نقاره‌»‌نوازی است
تصویر زن در حال تولید موسیقی با ساز محلی «چاک» در کتاب پایه دهم فرهنگ و هنر متوسطه اول دیده می‌شود
تصویر زن در حال تولید موسیقی با ساز محلی «چاک» در کتاب پایه دهم فرهنگ و هنر متوسطه اول دیده می‌شود
حتی برای به تصویر کشیدن «تواشیح» هم از نشان‌دادن همخوانی زنان بهره‌ای برده نشده است
حتی برای به تصویر کشیدن «تواشیح» هم از نشان‌دادن همخوانی زنان بهره‌ای برده نشده است

تنها در یک تصویر از همه تصاویر کتاب‌های درسی دوره ابتدایی، ساز موسیقی به نمایش درآمده است که همین ساز را نیز مردان، آن هم در یک آیین مذهبی می‌نوازند. شاید در مولفه‌های دیگری که کتاب‌های درسی آن‌ها را برای دانش‌آموزان مجسم کرده‌اند، زنان حضور حداقلی دارند ولی در مورد موسیقی، این حضور صفر است. حتی در مورد انجام سایر امور هنری نظیر نقاشی، هم‌جواری دختری با بوم نقاشی می‌تواند تداعی معنا کند اما در مورد موسیقی چنین نیست و کتاب‌های درسی دوره ابتدایی هیچ زنی را حتی در ارتباط با موضوع موسیقی ترسیم نکرده‌اند. 

این در حالی است که رشته موسیقی در شرایطی در دوره متوسطه تدریس می‌شود که هر دانش‌آموز دست‌کم باید یک ساز محوری داشته باشد و نواختن با آن را بیاموزد. به این ترتیب، حتی هیچ دانش‌آموزی در دوره‌های پیش از متوسطه با کلیات موسیقی و سازها آشنا نمی‌شود. 

با توجه به آن که حداقل ۱۰۵ سال از تاسیس نخستین هنرستان موسیقی در ایران می‌گذرد، نظام آموزشی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۱ طی تصویب اساسنامه جدیدی، هنرستان‌های موسیقی دخترانه و پسرانه را از هم تفکیک کرد. با این حال، مطابق با دروس این دوره از تحصیل، دانش‌آموزان باید نوازندگی با ساز جهانی و نوازندگی با ساز ایرانی را به عنوان درس اصلی پشت سر بگذارند. 

پژوهش‌هایی درباره آثار و محاسن آموزش موسیقی به کودکان و تاثیر بر شیوه یادگیری آن‌ها در ایران انجام شده است. از مفهوم عکس نتیجه این پژوهش‌ها می‌توان به نتیجه‌ای رسید؛ نتیجه‌ای که «ترنج مشایخی»، مدرس موسیقی به آن اشاره کرده است. 

او که پیانیست و رهبر کُر است، در گفت‌وگو با بخش «کنترل-زد» «ایران‌وایر» تاکید می‌کند: «سیستمی که نخواهد پویایی جامعه را حفظ کند، حرکت را از آن می‌گیرد و شما این کار را در بی‌اهمیت دانستن ورزش در مدارس می‌بینید. منظورم این است که شما وقتی بدن مستعد و آماده‌ای دارید، ذهن‌تان فعال‌تر است و ذهن فعال‌تر، پرسش‌گرتر. به عبارت دیگر، سیستمی که موسیقی، موسیقی که در زمان جاری است و حرکت دارد را از نظام آموزشی خود حذف می‌کند، می‌خواهد پرسش‌گری را حذف کند، زیرا هنر در ذات خود پرسش‌گر است.»

 

بیگانه با موسیقی؛ بیگانه‌تر با زنان 

محوری‌ترین کتاب درسی دوره ابتدایی، یعنی «فارسی»، با سازهای موسیقی بیگانه است و تنها تصویری که از نواختن ساز «نقاره»، آن هم در یک مراسم آیینی - مذهبی در مشهد به نمایش درآمده و آن نیز توسط مردان نواخته می‌شود، در کتاب علوم منتشر شده‌ است. 

در این کتاب، حتی نواختن در بوق یا شیپوری که به هنگام مسابقات فوتبال از آن استفاده می‌شود هم در دست پسران نمایش داده شده است. 

کتاب‌های درسی دوره ابتدایی، چه به شکل مرتبط و چه به شکل غیرمرتبط، تصاویر مذهبی و ایدئولوژیک بسیاری دارند. با این حال، از عکس سازهایی که معمولا در مراسم عزاداری سنتی نوه پیامبر اسلام در ماه‌های محرم و صفر استفاده می‌شود هم خبری نیست. 

در چهار کتاب «تعلیمات اجتماعی» دوره ابتدایی که در سال‌های سوم تا ششم دانش‌آموزان آن را می‌خوانند هم با وجود داشتن سرفصل‌هایی مربوط به فرهنگ و تاریخ اما هیچ نشانی از موسیقی، آن هم در شرایطی که زنان راوی یا نوازنده آن باشند، نیست. 

در دوره متوسطه و آن‌جا که در کتاب‌های «فرهنگ و هنر» با عنوان «هنرهای آوایی» به موسیقی پرداخته شده نیز همه‌ سازها در دست مردان هستند و موسیقی چه به شکل نواختن ساز و چه به شکل هم‌خوانی، مردانه توصیف شده است؛ برای مثال، در مدل هم‌خوانی مذهبی که تحت عنوان «تواشیح» معرفی شده است، این پسران هستند که در کنار هم نشسته و در تصویر دیده می‌شوند. این در حالی است که هم‌خوانی و گروه‌خوانی زنان از منظر شرعی منعی ندارد. 

در کتاب فرهنگ و هنر ۱۳۶ صفحه‌ای سال هفتم ۲۷ صفحه، در کتاب فرهنگ و هنر ۱۴۴ صفحه‌ای سال هشتم ۱۲ و در کتاب فرهنگ و هنر ۱۹۱ صفحه‌ای پایه نهم نیز ۱۲ صفحه به موسیقی پرداخته شده است. در هیچ یک از این صفحه‌ها عکس یا طرحی که زنی در حال نواختن یا حتی حمل ساز موسیقی باشد، منتشر نشده است. 

اگر کتاب‌های درسی همه مقاطع تحصیلی را بررسی کنیم، می‌بینیم که تنها در کتاب «سازشناسی ایرانی» در پایه دهم در یک تصویر زنی دیده می‌شود. عکس این زن در حالی منتشر شده که در حال نواختن ساز «چاک» یا «تخته»، از سازهای بومی و محلی در استان هرمزگان ایران است. با این حال می‌دانیم که دست‌کم در ایران ۴۴ هنرستان موسیقی دخترانه تا سال ۱۳۹۹ فعال بوده و در آن دختران هریک باید یک ساز داشته باشند و دوره تحصیلی خود را با نواختن آن ساز پشت سر بگذارند. 

پروژه «ضمیمه» در تحلیل جنسیت‌زدگی محتوای کتاب‌های درسی دوره ابتدایی بررسی‌های مختلفی انجام داده و هم‌چنین اصلاحیه‌هایی بر آن‌چه در کتاب‌های درسی آمده، ارایه کرده است. 

دکتر «سعید پیوندی»، جامعه‌شناس و مدرس دوره‌های آموزشی ضمیمه درباره حذف زنان هنرمند در کتاب‌های درسی به «ایران‌وایر» می‌گوید: «از نظر من، رد پای نگاه تقلیلی و همراه با اگر و مگرهای حکومت در حوزه هنری و مشارکت زنان در بخش‌های گوناگون را به آسانی می‌توان در کتاب‌های درسی مشاهده کرد. شاید بتوان از نوعی تبعیض مضاعف سخن به میان آورد. وقتی برای حکومت موسیقی و یا صدای زن حرام است، هیچ سخنی از زنان موسیقی‌دان و خواننده نیست و یا اگر بدن زنان موضوع سانسور کتاب‌های درسی است، از فیلم‌های گلشیفته فراهانی و دیگر بازیگران زن هم هیچ صحبتی در کتاب‌های درسی نمی‌شود.»

او که استاد «دانشگاه لورن» فرانسه است، درباره ضرورت آموزش موسیقی در دوره ابتدایی می‌افزاید: «در نظام‌های آموزشی اروپا، موسیقی از دیرباز یکی از هفت دانش و مهارت اصلی بوده که نسل جوان یاد می‌گرفته‌ است. این سنت در دوران جدید ادامه پیدا کرده و موسیقی در بسیاری از کشورها درس اجباری دوره ابتدایی شده‌ است. فضیلت موسیقی فقط مربوط به جنبه هنری و فرهنگ عمومی دانش‌آموزان و یا فعالیت شاد و متناسب با سن بچه‌ها نمی‌شود، موسیقی روش‌مند و کلاسیک، به رشد فکری بچه‌ها نیز کمک فراوانی می‌کند و می‌تواند بر روی یادگیری دروس دیگر تاثیر مثبت داشته باشد.» 

دکتر پیوندی در عین حال فاجعه اصلی در ایران را بی‌فرهنگی مسوولان و دست‌اندرکاران سیاسی و آموزشی می‌داند و نقش این وضعیت بر دانش‌آموزان را این‌گونه تحلیل می‌کند: «ما می‌توانیم از نوعی بی‌سوادی هنری مطلق آن‌ها صحبت کنیم.  کافی‌ است ببینیم چند نفر از مسوولان در عمرشان به موسیقی گوش کرد‌ه‌، به یک کنسرت رفته‌ و یا یک وسیله موسیقی را می‌شناسند. این بی‌سوادی مطلق و عدم شناخت موسیقی و فضیلت‌های آن برای آموزش نسل جوان سبب می‌شود که برای کمتر کسی از میان آن‌ها آموزش موسیقی یک فعالیت مثبت در مدرسه تلقی شود. آموزش موسیقی حتی می‌تواند عامل منفی در رابطه بچه‌ها با فرهنگ مرگ‌زده و عبوس دینی باشد. زمانی که حتی نشان دادن یک ساز موسیقی در رسانه‌ها یک تابو به شمار می‌رود، می‌توان انتظار داشت که آموزش موسیقی هم برای آن‌ها یک تابوی فرهنگی واقعی باشد.» 

 

موسیقی نواختن زنان حکم حجاب برای حکومت را دارد

موسیقی، آن هم با حضور زنان یا موسیقی که زنان ولو نقش محوری در آن نداشته باشند، هم‌پایه «حجاب» برای جمهوری اسلامی، خط قرمز بوده است. همین چهار سال قبل، وقتی ویدیوهایی از ورزش صبحگاهی دانش‌آموزان دختر دبستانی در فضای مجازی منتشر شد که اتفاقا همگی مقنعه و روپوش مدرسه به تن داشتند و صرفا درحالی که با ترانه «جنتلمن» «ساسی‌مانکن» هم‌خوانی می‌کردند و بالا و پایین می‌پریدند، موضوع به تهدید وزیر آموزش و پرورش در مجلس شورای اسلامی رسید. 

آن زمان «علی مطهری»، نایب‌رییس مجلس خطاب به وزیر آموزش و پرورش گفت برای انتشار کلیپ‌های رقاصی در مدارس باید پاسخ‌گو باشد. همان زمان در حالی‌ که می‌شد در آن ویدیو به وضوح دید همه دختران مقنعه فیروزه‌ای به سر دارند و هیچ خلاف شرعی از منظر پوشش اجباری رخ نداده است، خبر رسید مدیران مدارسی که با ترانه جنتلمن ورزش صبحگاهی برگزار کردند، برکنار و توبیخ شدند. 

ماجرای این موسیقی و پخش آن برای دانش‌آموزان دوره ابتدایی حتی واکنش رهبر ایران را هم در پی‌ داشت. او همان زمان که دانش‌آموزان دبستانی با این ترانه هم‌خوانی کردند، گفت: «این حرف را زیاد تکرار کردم که محیط آموزشی، چه برای دانش‌آموز، چه برای دانشجو، باید با نشاط باشد. خیلی‌ها بد می‌فهمند؛ وقتی می‌گوییم نشاط، یعنی آن‌جا بزن و بکوب و رقاصی … نشاط این نیست.» این در حالی بود که در هیچ یک از ویدیوهای منتشر شده از دانش‌آموزانی که با ترانه جنتلمن هم‌خوانی می‌کردند، رقص دیده نمی‌شد و بیشتر پریدن و جنب و جوش بیش از حد بود تا حرکتی موزون. 

همین چندی قبل نیز در مدرسه‌ای پسرانه واقع در قائم‌شهر ایران که هیچ حرکت موزونی هم رخ نداده بود، معلم به دلیل آن‌چه پخش موسیقی در کلاس درس نامیدند، اخراج شد. این زن جوان حتی با ترانه هم‌خوانی هم نکرده بود، چه برسد به انجام حرکات موزون. 

ترنج مشایخی در گفت‌وگو با بخش «کنترل-زد» «ایران‌وایر» گفته است: «انجام حرکات موزون از ورزش مدارس هم حذف شده است». 

او تاکید کرده است: «موسیقی می‌تواند انسان‌ها را دور هم جمع‌کند.» 

اقدامی که به نظر می‌رسد نظام آموزشی ایران به شدت سعی در جلوگیری از آن را داشته است. این نکته را از مفهوم عکس منتشر شده یا مفهوم مخالف پژوهش‌هایی که در ایران انجام شده است، می‌توان برداشت کرد. 

 

نظام آموزشی ایران برعکس نتایج پژوهش‌ها 

انجام هر کاری که به موسیقی مربوط باشد، چه با حضور زنان و چه بدون حضور آن‌ها در ایران بدون حاشیه نخواهد بود. در چنین شرایطی، چندان نمی‌توان انتظار داشت درباره نقش و جایگاه موسیقی پژوهش‌های متنوعی، آن هم در مورد حضور مفاهیم موسیقی در کتاب‌های درسی در دسترس باشد. 

چهار دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی در پژوهشی با عنوان «بررسی ارتباط موسیقی در آموزش و یادگیری برنامه درسی دوره ابتدایی»، از معلمانی که در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ در شهرکرد مشغول فعالیت بوده، به روش انجام مصاحبه تحقیق خود را پیش برده‌اند. 

«محمدحسین مظلوم شهرکی»، «رسول نوروزیان جونقانی»، «مهدی کارگر بلداجی» و «سلمان رستمی» در بخشی از مقاله خود براساس پژوهش انجام شده نوشته‌اند: «تحصیل موسیقی نه تنها باعث یادگیری موسیقی که ارزش اصلی دارد، می‌شود بلکه به دانش‌آموزان فرصت گوش دادن، عکس‌العمل، دیدن، لمس کردن و حرکت را می‌دهد. هم‌چنین آموزش مهارت‌های موسیقی، اجرا و تئوری تدابیر ارزشمندی را تامین می‌کند که به یادگیری مهارت‌های تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزیابی کودکان کمک می‌کند. دانش‌آموزان می‌آموزند اطلاعات را پردازش کنند و با استفاده از تجربه‌های عینی، شناختی و ادراکی و حرکتی دانش را انتقال دهند. هم‌چنین موسیقی می‌تواند علاوه بر آرامش، نسبت به استعدادهای کودکان و هوش موسیقیایی آن‌ها شناخت ذهنی حاصل کند.» 

در پژوهش دیگری که «سعید فخاری‌زاده» و همکارانش با عنوان «بررسی تاثیر آموزش موسیقی بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی سال تحصیلی ۸۳-۱۳۸۲ شهرستان نجف‌آباد» انجام داده‌اند، نتیجه‌گیری شده است: «دانش‌آموزان موسیقی آموخته، در درس علوم و ریاضی پیشرفت معنی‌داری نسبت به دانش‌آموزان موسیقی نیاموخته دارند.» 

اما در مقابل، ترنج مشایخی درباره آن‌چه در عمل در نظام آموزشی ایران اتفاق افتاده، در گفت‌وگو با «کنترل زد» گفته است:‌ «اول حرکت را می‌گیرند و بعد آموزش را به سمتی می‌کشانند که آن‌چه در جامعه تقاضا ایجاد می‌کند، تحت کنترل سیستم باشد. حذف هدف‌داری در آموزش موسیقی رخ داده و پس از آن شیوه جدیدی از آموزش ارایه شده است که در آن می‌توانند حرکت را به هر سمتی که خودشان می‌خواهند، سوق بدهند.» 

 

زنان قربانیان تک‌جنسیتی شدن موسیقی

مشایخی در بخش دیگری از تحلیل خود در مورد تجربه زنان از موسیقی در نظام آموزشی ایران تاکید کرده است: «زنان بیشتر از مردان در حوزه موسیقی نتوانستند هویت خود را پیدا کنند. زنان دو هویت متفاوت در بیرون و داخل خانه از خود بروز دادند و این در مورد موسیقی هم نمود داشته است. ما به عنوان زن در خانه شادیم، می‌رقصیم، می‌خوانیم ولی وقتی پا به جامعه می‌گذاریم، باید صامت باشیم و مرتب خودمان را سانسور کنیم.» 

او تجربه‌هایش به عنوان رهبر کُر را نیز روایت کرده و افزوده‌ است: «یک زن وقتی در ایران می‌خواهد برای اجرا روی صحنه برود، در حالی که همه تمرکزش باید روی قطعه موسیقایی باشد، به این است که حراست به حجابش گیر ندهد. یک زن موزیسین در ایران مدام باید مراقب شالش باشد که مبادا بیفتد و بابت آن ممنوع‌الکار یا جلوی کنسرتی گرفته نشود.» 

موضوع به همین جا محدود نمی‌شود. آن‌چه مشایخی در توقف حرکت، حتی در ورزش روایت کرده است را می‌توان در مورد زنان موزیسین باز هم ملموس‌تر یافت: «شما به عنوان یک زن در ایران به عنوان یک رهبر ارکستر نمی‌توانید روی صحنه بروید و اگر هم بروید، به دلیل آن که رهبر ارکستر حرکات بدنی بیشتری دارد، از شما فیلم و عکس گرفته نمی‌شود و مطرح نمی‌شوید و همواره در نهان باقی می‌مانید.» 

 

از حذف موسیقی تا حذف تجربه دموکراتیک 

روایت ترنج مشایخی در بخش «کنترل-زد»، یک نکته دیگر را هم در مورد غیبت زنان در موسیقی برجسته کرده و آن تجربه اتفاقی دموکراتیک با شرکت در یک گروه کُر، به ویژه از دوره دبستان است:«آموزش موسیقی در دبستان علاوه بر افزایش دقت، حافظه، اعتماد به نفس، خلاقیت و یافتن هویت فرهنگی، یک ویژگی دیگر هم به همراه دارد و آن آموختن کنش‌گری است. وقتی شما عضو یک گروه کُر می‌شوید، ابتدا باید شنیدن را بیاموزید و گوش‌تان تربیت شود، چرا که افراد متفاوتی در لاین‌های متفاوت با هم می‌خوانند و شما برای آن که بتوانید همراهی کنید، اول باید بتوانید صدای بغل‌دستی‌ خود را بشنوید و این آغاز یک تجربه دموکراتیک است.» 

از این توصیف می‌توان بهره برد و این تصویر را از حاصل عملکرد نظام آموزشی ایران و آن‌چه در کتاب‌های درسی به دانش‌آموزان القا می‌شود، ترسیم کرد؛ جامعه‌ای که در آن زنان نمی‌توانند بخوانند و مردانی که در آن نمی‌آموزند، چه‌گونه باید بشنوند و برعکس. نتیجه آن می‌شود که فقط مردان باید بخوانند یا کلام داشته باشند و زنان فقط شنونده باشند و صامت. حاصل این شیوه آموزشی را می‌توان در بروز و ظهور جنبش «زن، زندگی،‌ آزادی»، ملموس‌تر یافت؛ خیابان‌هایی که با صدا و پایکوبی و رقص زنان جان گرفتند و شال‌هایی که با حرکات موزون، به عنوان سمبلی از سنت‌های انحصارگرایانه، راهی سوختن در آتش شدند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

نازیلا حقار، شهروند بهایی به پنج سال زندان محکوم شد

۸ شهریور ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
نازیلا حقار، شهروند بهایی به پنج سال زندان محکوم شد