بررسی کتابهای درسی دوره ابتدایی نشان میدهد سیستم آموزشی جمهوری اسلامی مشغول ناپدیدسازی زنان در سرفصلهای درسی است. ناپدیدسازی زنان یکی از نتایج حاصل از پژوهشی است که دکتر «سعید پیوندی»، جامعهشناس بر روی ۴۱ کتاب پایههای اول تا ششم ابتدایی انجام داده است.
نتایج این پژوهش نشان دادهاند شمار مردان شناخته شده در کتابهای درسی ۹ برابر زنان است و نظام آموزشی در جمهوری اسلامی با استفاده از تصویر و محتوای این کتابها، فعالیت اقتصادی مردان را هفت برابر بیشتر از زنان به تصویر کشیده است. این شیوه سبب شده است کتابهای درسی دوره ابتدایی ایران الگوهای زنانه موفق چندانی به دانشآموزان معرفی نکند.
این پژوهش که بر کتابهای سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ انجام شده، نشان میدهد نسبت تصاویر مردانه (مردان و پسران) حدود سه برابر تصاویر زنانه است. این وضعیت را میتوان یک شکاف کمی بزرگ میان زنان و مردان توصیف کرد.
«ایرانوایر» طی یکسال اخیر، در سلسه گزارشهایی به بخشی از جنسیتزدگی در کتابهای درسی دوره ابتدایی، در دستکم ۲۰ گزارش خود پرداخته است؛ از جمله در گزارشهای «تصویر مردان خارج از خانه در کتابهای دبستان دو برابر زنان» یا «تصویر خانه در کتابهای درسی؛ مردان پیژامهپوش، زنان چادر بهسر» که به مصداقهایی از همین شیوه رفتار پرداختهاند.
***
سعید پیوندی، مدرس دورههای آموزشی «ضمیمه»، نخستین کمپین رفع تبعیض جنسیتی از کتابهای درسی، در این پژوهش که با عنوان «اشکال و گستره نابرابریهای جنسیتی در کتابهای درسی دوره ابتدایی سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ ایران» انجام شده، به بررسی مولفههایی، از جمله دوهزار و ۷۰۱ تصویر از ۴۸۳ درس کتابهای درسی فارسی، مطالعات اجتماعی، هدیههای آسمانی و تفکر و پژوهش پرداخته است.
آنچه او در این پژوهش دنبال کرده، بر پایه سه دوره تغییر در کتابهای درسی پس از پیروزی و استقرار انقلابیون ایران در سال ۱۳۵۷ است.
پیوندی این سه دوره را به دوره کوتاه اول، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب که برای اسلامی کردن ظاهری مدارس اجرایی شد و تدارک چهارچوبهای ایدئولوژیک، نظری و سیاسی نظام آموزش اسلامی، به ویژه با قانون جامع مربوط به اهداف و وظايف وزارت آموزش و پرورش که در سال ۱۳۶۶ به اجرا درآمد، به عنوان دوره دوم تقسیم کرده است.
او دوره سوم، اسلامی کردن آموزش را دوره پس از سال ۱۳۹۰ با تصویب «سند تحول راهبردی نظام آموزشی ایران» دانسته که درونی کردن «حیات طیبه» توسط نسل جوان به صورت اصلیترین هدف نظام آموزشی درآمده است.
پیش از آن که بیشتر به نتایج پژوهش مورد نظر بپردازیم، لازم است به چگونگی انجام و اجرای آن نگاهی بیندازیم.
در کتابهای دوره ابتدایی چه خبر است؟
براساس پژوهشی که سعید پیوندی با عنوان اشکال و گستره نابرابریهای جنسیتی در کتابهای درسی دوره ابتدایی سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ ایران انجام داده، ۴۱ کتاب دوره شش ساله ابتدایی و ۴۸۳ درس مورد ارزیابی قرار گرفتهاند که در این روند، تحلیل کمی و کیفی دوهزار و ۷۰۱ تصویر آن مورد ارزیابی قرار گرفته است.
به گفته او، هدف اصلی این پژوهش، بررسی جایگاه و تصویر زنان و مردان و اشکال گوناگون نابرابریهای جنسیتی در آخرین نسل کتابهای درسی ایران بوده است.
پیوندی در مقدمه بحث خود به بررسی دورههای سیاست اسلامی کردن مدارس ایران پرداخته است که ابتدا در سال ۱۳۵۸ انجام شد. نتایج این بررسی نشان میدهند کتابهای درسی دوره ابتدایی در عین حال که به شدت ایدئولوژیک هستند، از یک منظر در دنیا یکتا محسوب میشوند، زیرا در ایران بر خلاف بخش بزرگی از کشورهای دنیا، هیچ سیاست رسمی و برنامهای از سوی دولت و نهادهای رسمی برای کاهش تبعیضها و نابرابریهای جنسیتی در آموزش وجود ندارد.
مدرس دورههای آموزشی ضمیمه در رفع جنسیتزدگی در کتابهای درسی، در تحلیل خود از کتابهای درسی دوره ابتدایی تاکید میکند: «نظام آموزشی نامتعارفی در مقایسه با سایر کشورها در ایران شکل گرفته است که در آن آموزههای دین شیعه و تبلیغ و ترویج دین حکومتی جای مهمی را به خود اختصاص میدهد. یک برآورد از حجم زمانی دروس دینی و یا مطالب دینی در دروس دیگر و یا فعالیتهای فوق برنامه تبلیغی و ترویجی نشان میدهد که آموزش مکتبی دین حدود یک چهارم زمان آموزشی را در بر میگیرد.»
اما به جز آنچه به عنوان آموزههای دینی در کتابهای درسی برجسته است، تفاوت آشکاری است که نظام آموزشی در تصویرسازی ذهنی دانشآموزان با استفاده از عکسها و تصاویر ساخته شده برای کتابها ایجاد کرده است.
پژوهش حاضر نشان میدهد که از مجموع دوهزار و ۷۰۱ تصویر شامل عکس، نقاشی و طرح، ۵۹درصد فقط به تصاویر تک جنسیتی مردانه (مردان و پسران) و ۲۲ درصد به زنان و دختران اختصاص دارند. حدود ۱۹ درصد تصاویر هم مختلط هستند که شامل مردان، زنان و کودکان میشوند.
بر اساس همین وضعیت حاکم بر تعداد و کیفیت تصاویر منتشر شده در کتابهای درسی، این نتیجه گرفته شده که دو گرایش اصلی در میان تصاویر کتبهای درسی مطرح است؛ نخست با توجه به این که نسبت تصاویر مردانه (مردان و پسران) حدود سه برابر تصاویر زنانه است، میتوان از آن یک شکاف کمی بزرگ میان زنان و مردان برداشت کرد. دیگر آن که تعداد بالای تصاویر تک جنسیتی- بالغ بر ۸۱ درصد کل تصاویر- نشانه روشن نوعی تفکیکسازی جنسیتی هم هست. این جداسازی جنسیتی شامل هم بزرگسالان و هم کودکان میشود، چرا که دختران و پسران فقط در چهار درصد تصاویر در کنار یکدیگر دیده میشوند.
نتایج پژوهش انجام شده توسط سعید پیوندی، یک نکته دیگر را هم برجسته میکند و آن این که نظام آموزشی در ایران در تصاویری که در کتابهای درسی منتشر کرده، بیش از آن که زنان جوان و بالغ را به تصویر بکشد، کودکان دختر را ترسیم کرده است.
۴۵ درصد تصاویر مردانه مربوط به بزرگسالان، ۴۲ درصد به کودکان پسر و ۱۳ درصد هم به حضور همزمان مردان و پسربچهها اختصاص دارد. در مورد تصاویر زنانه، این ترکیب سنی بسیار متفاوت است، چرا که فقط ۱۴ درصد تصاویر زنانه به زنان بزرگسال اختصاص دارد و ۶۹ درصد تصاویر مربوط به کودکان دختر میشوند.
این تفاوت معنادار به این واقعیت برمیگردد که در مقایسه با مردان، کتابهای درسی تمایل زیادی به نشان دادن تصاویر زنان بزرگسال ندارند و سهم آنها بهطور نسبی، یک سوم مردان است.
همین شکاف در مورد تصاویر مختلط مشاهده میشود. در ۸۹ درصد تصاویر مختلط (حضور همزمان دو جنس)، کودکان حضور دارند و فقط ۱۱ درصد تصاویر به بزرگسالان (زن و مرد) مربوط میشود.
این دادههای کلان و ساختاری در تصاویر کتابهای درسی این پرسش را پیش میکشد که جدا سازی جنسیتی و یا سلطه مردانه در تصاویر در همه شرایط یکسان است و یا به زمینه موضوعی تصویر هم ارتباط دارد؟
«ایرانوایر» پیشتر در گزارشهایی چون «کتابهای درسی دوره ابتدایی میگویند هنر نزد مردان است و بس» و «کتابهای درسی ایران، مردان را برتر از زنان معرفی میکند»، به چگونگی تصویرسازی ذهنی از زنان در تصاویر کتابهای درسی پرداخته است.
کتابهای درسی چهگونه زنان را حذف کردهاند
براساس نتایجی که کار پژوهشی ضمیمه به دست آورده، از مجموع دو هزار و ۷۰۱ تصویر موجود، ۵۱۸ مورد از آن به شخصیتهای شناخته شده در حوزههای گوناگون، از علوم و سیاست گرفته تا ادبیات و دین مربوط میشوند. سهم زنان از ۵۱۸ تصویر بسیار ناچیز است و از ۱۱ درصد کل تصاویر فراتر نمیرود؛ به عبارت دیگر، در دوره ابتدایی به گواه آنچه در کتابهای درسی آمده، شمار مردان شناخته شده حاضر در کتابهای درسی ۹ برابر زنان است. زنان صاحبنامی که در تصاویر هستند، بیشتر در رابطه با تاریخ اسلام، دین شیعه و یا مذاهب و رخدادهای دینی مطرح میشوند.
همین وضعیت را «ایرانوایر» در گزارشی با عنوان «زنان مشهور در کتابهای درسی مهجورند» به تصویر کشید که چهگونه دانشآموزان در دوره ابتدایی با قهرمانهایی مردانه مواجه میشوند و سیستم آموزش و پرورش جمهوری اسلامی عملا هیچ زن قهرمانی را به تصویر نکشیده است.
سعید پیوندی در تحلیل نتایج به دست آمده از این پژوهش، به هفت نتیجه کلی، از جمله «نامداران و شخصیتها: ناپدیدسازی زنان» پرداخته است.
دیگر نتایج این پژوهش به محورهایی چون «وزن مطالب دینی در برنامه درسی»، «زن و مرد در تصاویر کتابهای درسی»، «بازار کار و نقش حاشیهای زنان»، «خانه، خانواده و نقشهای جنسیتی»، «تفکیک جنسیتی در کتابهای درسی» و «کتابهای درسی و موضوع پوشش زنان» تاکید دارند.
براساس نتایج این پژوهش، تنها ۱۱ درصد از ۳۰۴ تصویری که فعالیتهای اقتصادی را نشان میدهند، سهم زنان است و در ۱۲ درصد، تصاویر زن و مرد با هم حضور دارند؛ به عبارت دیگر، در بررسی مجموع تصاویر کتابهای درسی، حضور مردان در تصاویر تک جنسیتی مربوط به فعالیت اقتصادی هفت برابر بیش از زنان است.
پیش از این، «ایرانوایر» در گزارش «در کتابهای دبستان، زنان خانهدار، بافنده، آشپز و گاهی معلم هستند» و «کتابهای درسی کار زنان را درجه دو میدانند»، شرح مفصلی بر این موضوع داده بود.
براساس نتایج پژوهش یاده شده، بررسی کتابهای درسی دوره ابتدایی نشان میدهد که گفتمان آموزشی هرچند با فعالیت اقتصادی زنان در خارج از خانه مخالفت بنیادی ندارد ولی در مقایسه با وظایف خانوادگی و مادری، آشکارا حضور زنان در بازار کار را امری ثانوی و غیرعمده تلقی میکند.
به نظر میرسد کتابهای درسی ایران با وجود تحولات مهمی که در بازار کار کشورهای مختلف دنیا و حتی ایران مشاهده میشود، در چهارچوب حداقلهای ممکن میمانند.
وقتی کتابهای درسی الگوی زنانه معرفی نمیکنند
سعید پیوندی در تحلیل نتایج به دست آمده از این پژوهش تصریح کرده است: «کتابهای درسی ایران الگوهای زنانه موفق چندانی به دانشآموزان معرفی نمیکنند. زنانی که مورد ستایش مطالب درسی قرار میگیرند، بیشتر همسر، مادر، خواهر و یا دختر این یا آن مرد سرشناس هستند.»
براساس این تحلیل، بخش بزرگی از این زنان در رابطه با روایتها و داستانهای دینی گذشتههای دور مطرح میشوند و زنان موفق دنیای امروز در سیاست، علم، فرهنگ و ادبیات، هنر و اقتصاد جای اندکی را در کتابهای درسی دوره ابتدایی به خود اختصاص میدهند. در حقیقت، کتابهای درسی جایگاهی که زنان امروز در ایران و سایر کشورها دارند را سانسور میکنند و یا سخن چندانی از تحولات اساسی یک قرن اخیر درباره حضور زنان در سیاست، بازار کار، علم و یا فرهنگ و هنر به میان نمیآورند. حتی نامی از «مریم میرزاخانی»، یکی از بزرگترین ریاضیدانان معاصر دنیا به چشم نمیخورد.
با نگاهی کلیتر به کتابهای درسی در ایران، میتوان از وجود سیاست ناپدیدسازی زنان در جامعه سخن به میان آورد.
در این پژوهش، با اشاره به نتایج پژوهش «ژاکلین طوبا» درباره نابرابری جنسیتی در آموزش ایران، با مقایسه کتابهای درسی سالهای پیش و پس از سال ۱۳۵۷، به پسرفت آشکاری اشاره شده که در پی استقرار جمهوری اسلامی در گفتمان آموزشی ایران شکل گرفته است.
پژوهش طوبا نشان میدهد حضور مردان در تصاویر نزدیک به سه برابر زنان است و آنها نقشهای اصلی در دنیای کار، تولید، سیاست و علم را ایفا میکنند. زنان اما بیشتر بهشیوهای سنتی و بهعنوان همسر و مادر به تصویر کشیده میشوند.
در شرایطی که ورود تکنولوژی و شبکههای اجتماعی سرعت رویدادها و تاثیرگذاری آنها را دوچندان کرده و از سوی دیگر، نسلهایی که تولد و بلوغشان با این عناصر همنشین بوده، حاضر به پذیرش صرف هر دادهای نیستند، به نظر میرسد شکاف عمیقی میان آنچه نظام آموزشی جمهوری اسلامی در مورد مسایل جنسیتی مطرح میکند و آنچه نسل جوان کنونی به طور واقعی آن را زندگی میکنند، وجود دارد. این در حالی است که تواناسازی شهروندان زن و مرد قرن بیست و یکم با یادگیری ژرف و با کیفیت، توانایی و مهارتهای عملی، فکری و روششناسانه برای زندگی و کار در دنیای پیچیده کنونی پیوند خورده است.
به توصیف این پژوهش، کتابهای درسی البته تنها منبع یادگیری نسل جوان نیستند اما در کشوری مانند ایران، به دلیل جایگاه انحصاری در برنامه آموزشی، از اهمیت فراوانی برخوردارند. این در حالی است که دستکم در مورد برابری جنسیتی که یکی از اهداف مهم نهادهای بینالمللی نظیر یونسکو و سازمان ملل متحد تعریف شده و «سند ۲۰۳۰» یونسکو نمونهای از آن است، در نظام آموزشی جمهوری اسلامی جایگاهی ندارد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر