اعتراضات سراسری ایران، که همزمان با قتل «مهسا امینی» توسط گشت ارشاد آغاز شد، وارد پنجمین هفته شده است. در این مدت، هم کارگران و هم شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با فراخوان سراسری در روزهای چهارم و ششم و دوازدهم مهر، خواهان اعتصاب معلمان و دانشآموزان شد.
معلمان بسیاری بازداشت و یا تهدید شدند. گروهی از دانشآموزان هم بازداشت، یا در جریان اعتراضات بر اثر شلیک ماموران یا ضربوشتم وحشیانه و ضربات متعدد باتوم، زخمی شدهاند. مدیران مدارسی هم که با ماموران امنیتی همکاری نکردهاند، بازداشت شده یا برکنار شدهاند.
از سوی دیگر شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی صنعت نفت، با انتشار فراخوانی به اعتصاب سراسری پیوست و به رغم تهدیدات و بازداشتها، اعتصاب ادامه یافته است. «ایرانوایر» با «سعید تقوی»، عضو اتحادیه سندیکاهای کارگری«LO» در سوئد، مسوول پروژه پلتفرم سندیکاهای سوئد-ایران و رییس هیات مدیره تاکسیرانان استکهلم، گفتوگو کرده است:
***
آقای تقوی، با اشاره به اینکه در ۴۳سال اخیر حکومت، تشکیلات کارگری را زیر ضرب داشته میگوید: «تمام سعیشان را برای جلوگیری از وجود سندیکاهای آزاد، مستقل و کنترل کارگران به کار گرفتهاند و جلوی خواستههای برحق کارگران ایستادهاند. اکثر فعالان صنفی را بازداشت، زندانی یا تهدید کردهاند. در گروههای صنفی نفوذ و سعی کردند آنها را در کنترل خودشان بیاورند. رسول بداقی، محمد حبیبی، اسماعیل عبدی، رضا شهابی، داوود رضوی، حسن سعیدی و... را ماهها پیش از اعتراضات به اتهامات واهی بازداشت کردهاند.»
او توضیح میدهد که فقدان تشکل کارگری در این روزها بیش از گذشته احساس میشود: «پس از انقلاب۵۷، ما ۳ یا ۴ سندیکا داشتیم که با وجود همه سرکوبها به کار ادامه دادند، یکی سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران که اعضای اصلیاش در بازداشت هستند، دیگری سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه است که با اعتراضات همراهی کرده، سومی شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت است که اعلام اعتصاب کرد.
کارگران، اگر تشکیلات سراسری داشته باشند، در تشکیلات محلی هم موفق خواهند بود. نگاه کنید به نیروی عظیمی که شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، توانست با کمک تشکلهای کوچکتر در مسیر مطالبهگری بکار گیرد. فقدان تشکل کارگری در ۴۳ سال اخیر به دلیل فضای سرکوب بهشدت احساس میشود.»
رییس هیات مدیره تاکسیرانان استکهلم در پاسخ به این سوال که اتحادیههای کارگری بینالمللی، چه حمایتی میتوانند از گروههای صنفی ایرانی داشته باشند، گفت: «فعالان صنفی ایران با سازمان جهانی کار و کنوانسیونها و اتحادیههای کارگری در سازمان جهانی کار در ارتباط بودهاند، کانون صنفی معلمان عضو اتحادیه آموزش بینالملل است، این پیوستگی بسیار مهم است، ولی بهخاطر همین عضویت، الان با اتهامات و پروندهسازی متعددی روبرو شدهاند. با این حال، ما در اتحادیههای کارگری خارج از ایران، توانستهایم با بسیج نهادهای بینالمللی و ایجاد هماهنگی در سازمان جهانی کار، و گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با حقوق بشر ایران، جلوی لابیگری حکومت و دولتهای حامیاش بایستیم. این یک موفقیت بزرگ است.»
او با اشاره به بازداشت «سسیل کولر»، عضو فدراسیون آموزش و فرهنگ سندیکای نیروی کار فرانسه و همسرش «کک پاریس» در ایران، و سناریو سازی قوهقضاییه درباره ملاقات آنها با فعالان صنفی به منظور براندازی میگوید:
«گفتند آنها۲۰ هزار یورو گرفتند تا انقلاب کنند. با این مبلغ، حتا نمیشود خانهای در ایران خرید، چطور میشود انقلاب کرد؟ ما اینجا با حمایت تشکیلاتی و با اعلام حقیقت ماجرا، پروپاگاندای حکومت را بیاثر کنیم. تماس فعالان خارج از ایران در حمایت از معترضان با دولتهای خارجی هم، یکی از بزرگترین اقدامات متحدانه در ۴۳ سال اخیر است.»
به گفته این فعال کارگری، آنها موضوع بازداشت فرانسویها را در نهادهای بینالمللی پیگیری کردهاند.
این عضو با سابقه اتحادیه سندیکاهای کارگری«LO» در سوئد گفت: «با وقوع اعتراضات در ایران، فعالیت ما بیشتر شده است. به عنوان نمونه، در بیانیه سازمان تشکیلات سراسری اتحادیه کارگری سوئد و کنوانسیون بینالمللی اتحادیه کارگری، ما خواستار پایان دادن سرکوب معترضین، بهویژه کسانی که به حجاب معترض هستند، شدهایم. کانون صنفی معلمان و اتحادیه سراسری معلمان سوئد هم خواستار آزادی فعالان صنفی زندانی شد. آنها از مقامات ایران خواستهاند تا آزادی تشکل و اجتماع را برای همه شهروندان فراهم و رعایت کند.»
سعید تقوی در ادامه، به رایزنی با سازمان جهانی کار اشاره کرد و گفت: «ما به سازمان جهانی کار فشار آوردیم تا جمهوریاسلامی به مقاولهنامههایی که امضا کرده، پایبند باشد، حکومت باید مقاولهنامه ۸۷ و ۹۸ با موضوع ایجاد حق تشکیلات و دادن حق مذاکره جمعی به کارگران است، بپذیرد؛ چیزی که تا الان قبول نکرده است. همزمان، نمایندگان دولت ایران در هیات مدیره سازمان جهانی کار نشستهاند، تلاش میکنیم آنها را از این سازمان اخراج کنیم.»
او میگوید کشورهایی که با جمهوریاسلامی مماشات میکنند، به خاطر منافعشان است: «ایران از بهترین کشورهایی است که نیروی کاری تحصیل کرده برای پیشبرد اقتصاد دارد، ما در رایزنی با این کشورها این را گفتهایم که اگر به ایران میروید، برای حکومت شرط بگذارید، بدون شرط به تداوم استبداد کمک کردهاید.»
این فعال کارگری با اشاره به شعار «زن، زندگی، آزادی» که شعار اصلی اعتراضات سراسری است، میگوید: «این شعار بر پایه ۳ سرکوب سیستماتیک بنا شده است. سرکوب زنان، سرکوب زندگی مردم و خواسته آزادی.»
به اعتقاد او، عدم مشارکت اقتصادی زنان در کنار مردان ایرانی یک جرقه بزرگ اعتراضی است: «آمار بیکاری در میان مردان بین ۱۸ تا ۳۵ سال در سال ۱۳.۸درصد است، در حالی که بیکاری در جمع زنان بین ۱۸ تا ۳۵ سال ۲۸.۳ درصد است. از جمع دانشجویان دانشگاه که بیش از ۳میلیون و چهارصد هزار نفر هستند، دستکم یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر زنان هستند. اما بیکاری در جامعه زنان، دو برابر مردان است، این نشان میدهد که زنان چقدر کمتر بهرهمند شدهاند.»
این فعال با سابقه کارگری با اعلام اینکه جمعیت کارگری ایران ۱۴میلیون نفر است، گفت: « ۵۰درصد جمعیت ایران کارگرند، همین حدود هم جمعیت معلم و دانشآموز داریم. حدود ۸.۵ میلیون نفر اعتراض کردهاند، قریب به اتفاق جمعیت معترضی که در خیابان میبینید از همین گروهها هستند. این بزرگترین صدای اعتراض اقشار جامعه ایران است.»
او با اشاره به اعتصابات افزود: «سالهاست حکومت راه اعتراض تشکیلاتی را بسته، ولی حالا در بازار، مدارس، دانشگاه، محیطهای کارگری و صنعت نفت اعتصاب عمومی است. مردم سرشان را بگردانند یک معلم، دانشجو یا کارگر را در کنار خود میبینند که اعتراض میکند.»
رییس هیات مدیره تاکسیرانان استکهلم با اعلام اینکه برای تصمیم به اعتصاب، هرگونه تصمیمی داخل تشکیلات و با رای اکثریت اعضا انجام میگیرد، گفت: «اعضای اصلی گروههای صنفی در زندان هستند، ممکن است تشکیلات آنها کاری نکرده باشند، اما اعضایش شخصا آمده و با اعتراضات همراه شدهاند. وقتی شورای هماهنگی فرهنگیان اعلام اعتصاب کرد، دانشآموزان و معلمان در مدارس نشستند و اعتصاب کردند. اعضای پدافند غیرعامل به مدارس رفته، تهدید کردهاند اگر به کلاس نروید، بازداشت میشوید. خبرهای بازداشت معلم و دانشآموزان یا جان باختن آنها براثر ضربوشتم هم منتشر شدهاند.»
به گفته سعید تقوی، حکومت بهشدت ترسیده است چون آنها، کار اصلی را انجام میدهند: «وقتی مسوولان به مدارس رفتند تا صحبت کنند، دیدیم چطور با شعار «بیشعور برو گمشو»، دانشآموزان آنها را اخراج کردهاند.
در هیچ کجای دنیا چنین چیزی اتفاق نیفتاده که بچه مدرسهایها شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» را با شهامت فریاد بزنند. شرایط بد اقتصادی، سرکوب مستمر زنان و قوانین ارتجاعی، مجموعهای از عواملی را ایجاد کردهاند که زمینهساز اعتراضات سراسری شده است.
مردم میدانند اگر در صحنه نباشند، دیگر هیچوقت نمیتوانند آزادی را در آغوش بگیرند، برای همین معترضان لحظه به لحظه بیشتر شدند، این یک اتفاق تاریخی است. هر چقدر هم سرکوب کنند، جمع دیگری از نزدیکان همانها به صحنه میآیند و خواستار تداوم مبارزات میشوند.»
او خطاب به ایرانیان خارج از کشور گفت: «وظیفه ما این است که عوامل و اقدامات حکومت را در سطح بینالمللی افشا کنیم. ما اکثر احزاب پارلمان سوئد را بسیج کردیم و توانستهایم در تاثیرگذاری بر مردم سوئد موثر باشیم. این حرکت باعث میشود که دولت دیگر مماشات نکند. جمهوریاسلامی میتواند به نیروهای سرکوبش اعتماد کند، ولی در جامعه پایگاهی ندارد. زمانی که مردم از حکومت میترسیدند، گذشت؛ حالا حکومت از قیام مردم ترسیده. این تغییر معادله، در موفقیت جنبش اعتراضی مردم بسیار تعیین کننده است.»
ثبت نظر