مصاحبه اخیر تلویزیون ماهوارهای «انآرتی» (NRT) در اقلیم کردستان عراق با «احسان علیعبدالعزیز»، عضو رهبری «جنبش اسلامی در کردستان عراق» و مسوول روابط خارجی این سازمان، بر ابهامها پیرامون چرایی تجدید روابط جمهوری اسلامی ایران با جنبش اسلامی، بهویژه مساله حمایت مالی سپاه پاسداران از این سازمان پس از رفراندوم استقلال کردستان عراق در سال ٢٠١٧ افزوده است.
جنبش اسلامی در کردستان عراق اولین گروه مسلح سلفی جهادی جهت برپایی فرمانروایی شریعت اسلام است.
مسوول روابط خارجی جنبش اسلامی در مصاحبه با تلویزیون انآرتی، از پاسخ سوال مجری برنامه مبنی بر حمایت مالی جمهوری اسلامی از جنبش اسلامی سرباز زد و با بیان اینکه دیدارشان با جمهوری اسلامی بسیار مثبت بوده است، عملا مجری برنامه را به سوی پرسش بعدی هدایت کرد.
«ایرانوایر» با یک منبع نزدیک به رهبری جنبش اسلامی در کردستان عراق گفتوگو کرده و ضمن بررسی مساله حمایت مالی جمهوری اسلامی از این سازمان، به اهمیت آن برای اهداف منطقهای ایران، خاصه در کردستان عراق هم پرداخته است.
***
منبع «ایرانوایر» حمایت مالی جمهوری اسلامی ایران از جنبش اسلامی را با این قید تایید کرد که این حمایتها بیش از آنکه از کانال و مجاری حزبی انجام شده باشند، از طریق شخص و یا یک لایه متنفذ در سازمان انجام شدهاند. این منبع اما از گفتن چگونگی انتقال منابع و میزان حمایت مالی خودداری کرد.
اگرچه برای او حمایت مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی از احزاب کردستان عراق تازگی ندارد اما معتقد است: «حمایت ایران از یک لایه خاص، بهویژه تندروترین جریان درون جنبش اسلامی است؛ عملا حمایت از احسان عبدالعزیز، مدعی رهبری آینده جنبش اسلامی است.»
جنبش اسلامی در کردستان عراق اولین گروه مسلح سلفی جهادی جهت برپایی فرمانروایی شریعت اسلام در کردستان عراق به رهبری فرزندان و نوادگان «عبدالعزیز پریس»، روحانی و از علمای شناخته شده کردستان عراق، بهویژه «ملاعثمان» و ملاعلی عبدالعزیز است. بسیاری از سازمانهای تندرو جهادی کردستان، از جمله «جندالاسلام» و «انصارالاسلام» در زهدان از این جریان اسلامی زاده شدهاند و از آن به عنوان «حزب مادر» یا «دارالخلافه» یاد میکنند.
این حزب در سال ١٩٧٨ میلادی، پس از نشستی بزرگ در شهر سنندج تاسیس شد و موجودیت خود را با «جهاد علیه حکومت صدام حسین» اعلام و فعالیتها و حملات نظامی برضد حکومت بعث را از همان سال آغاز کرد.
این سازمان سلفی جهادی که بسیاری از اعضای آن بعدها با «القاعده» بیعت کردند، پس از سقوط حکومت «صدام حسین» در سال ٢٠٠٣، با بازداشت ملاعلی عبدالعزیز، رهبر وقت جنبش اسلامی در کردستان عراق از سوی نیروهای امریکایی عملا از هم پاشید و تا زمان مرگ عبدالعزیز در سال ٢٠٠٨ و جانشینی فرزند او، «عرفان عبدالعزیز» به عنوان رهبر جنبش اسلامی، به صحنه سیاست در کردستان عراق بازنگشت.
به گفته منبع «ایرانوایر»، رقابت میان هر دو برادر، یعنی عرفان و «احسان عبدالعزیز» بر سر قدرت و تسلط بر کل ارگانهای حزبی، یکی از عوامل اساسی در تعمیق بحرانهای این سازمان بعد از به قدرت رسیدن عرفان عبدالعزیز، رهبر فعلی جنبش اسلامی است: «انتخاب عرفان عبدالعزیز در سال ٢٠٠٨ به عنوان رهبر سازمانی که سومین جریان سیاسی مطرح بعد از "حزب دمکرات کردستان عراق" و "اتحاد میهنی کردستان عراق" محسوب میشد، علیرغم تلاش بسیار بدنه و کادرهای سازمان، موجب احیا و بازگشت جنبش اسلامی به دوران طلایی خود در دهه ۹۰ میلادی نشد. چون گرایشها و مواضع سیاسی او در قبال احزاب رقیب اگر نه آشتیجویانه بلکه مصلحانه و به عبارتی اصلاحطلبانه بوده است.»
او همچنین در ادامه گفتوگو اشاره کرد که در حال حاضر رقابت این دو برادر در درون سازمان به جناحبندیهای مشخص و تقسیم ارگانها و بدنه سازمان نیانجامیده است و هر یک در جایگاه سازمانی خودشان فعالیت دارند. اما معتقد است چون جناحبندی درونسازمانی آنها عملا به معنای شکاف در درون خود خانواده عبدالعزیز پریس خواهد بود، سعی دارند در کنگره آتی سازمان، یکی به نفع دیگری کنار برود. در غیر این صورت، بالاگرفتن تنش میان آنها غیر از مخدوش کردن جایگاه معنوی و مذهبی خانواده عبدالعزیز پریس، کل سازمان را پس از انشعابهای مکرر گذشته، به ورطه نابودی خواهد کشاند.
او اضافه کرد: «عرفان عبدالعزیز در حال حاضر رهبری حزب را در دست دارد. اما بسیاری از بدنه سازمان علاوه بر ناکارآمدی او، تلاش برای حذف مخالفان و همچنین نرمش سازمان در مقابل احزاب سکولار و دمکرات و تضعیف هرچه بیشتر جنش اسلامی را بازتاب مواضع سیاسی در دوران رهبری او میدانند. در حالی که در مورد احسان عبدالعزیز چنین تصوری اصلا وجود ندارد.»
به گفته منبع «ایرانوایر»، جمهوری اسلامی با حمایت و پشتیبانی از احسان عبدالعزیز و تلاش برای جایگزین کردن او به جای رهبر فعلی، علاوه بر پایان دادن به بحران رهبری، نزاعهای درونی جنبش اسلامی و نبود یک رهبری قاطع و نیز حفظ انسجام سازمان، مقدمات دستیابی او به رهبری را فراهم میکند: «احسان عبدالعزیز در مقایسه با رهبر کنونی جنبش اسلامی، به لحاظ سیاسی بسیار اصولی و انعطافناپذیر و به لحاظ اجرایی بسیار عملگرا و پیگیر است؛ برای مثال، او هیچگاه با اتحاد میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق به دلیل حمایت از نیروهای امریکایی و اسرائیلی و تضعیف احزاب و جریانات اسلامی در کردستان روابط و میانه خوبی ندارد. حتی به لحاظ سیاسی نظام پارلمانی را انکار میکند و از طرفداران سرسخت "انجمن حل و عقد" به عنوان بدیل نظام پارلمانی است. او اسلام را عین جهاد میداند و معتقد است که جهاد از اسلام جداییناپذیر است.»
شورای اهل حل و عقد نزد سلفیهای جهادی عالیترین مرجع سیاسی حکومت اسلامی مبتنی بر شریعت اسلام و متشکل از متدینان و معتمدان شناخته شده برگزیده است که احکامشان برای امت «مسموع» و حجت است.
منبع «ایرانوایر» معتقد است: «احسان عبدالعزیز علاوه بر اینکه خود را میراثدار اصولی و درستآیین جنبش اسلامی میداند، به سازمان "نوادگان صلاحالدین ایوبی" هم خط میدهد.»
سازمان نوادگان صلاحالدین ایوبی توسط «تحسین عبدالعزیز»، از برادران عرفان و احسان عبدالعزیز و از فرماندهان نظامی سابق جنبش اسلامی است که در سال ٢٠٠٣ کردستان عراق را به سوی کردستان ایران ترک و این سازمان سلفی جهادی را در سال ٢٠٠٨ در ایران تاسیس کرد.
تحسین عبدالعزیز از دشمنان سرسخت حکومت اقلیم کردستان عراق بود اما فعالیتها و حملات نظامی سازمان تحت امر خود را با حمایت و هدایت جمهوری اسلامی در جبهههای ضدامریکایی در افغانستان و پاکستان آغاز کرد.
تحسین عبدالعزیز در سال ٢٠١١ هدف حملات هوایی پهپادهای امریکایی در ایالت «وزیرستان» پاکستان قرار گرفت و کشته شد.
به گفته منبع «ایرانوایر»، بعد از کشته شدن تحسین، «سامان عبدالعزیز» برادر کوچک احسان عبدالعزیز به عنوان «امیر» این سازمان تعیین شد که در حال حاضر در شهر سنندج زندگی میکند و به همراه سازمان تحت امرش، از سوی احسان عبدالعزیز مدیریت و هدایت میشود: «احسان عبدالعزیز در محافل خصوصی و در میان برخی از یاران خود در جنبش اسلامی، به طور آشکار از نیروی مسلح نوادگان صلاحالدین به عنوان بازوی نظامی بالقوه جنبش اسلامی در کردستان عراق صحبت کرده است.»
منبع «ایرانوایر» با اشاره به سست شدن سیاست منطقهای جمهوری اسلامی، بهویژه در عراق، معتقد است که از سال ٢٠١٥، خصوصا پس از برگزاری رفراندم استقلال کردستان عراق در سال ٢٠١٧ و پیامدهای ناشی از آن، چرخش سیاستهای ایران در قبال احزاب اسلامی، خاصه جنبش اسلامی در کردستان عراق ملموس و غیر قابل انکار است.
به گفته او، پس از رفراندوم استقلال کردستان عراق، حضور گستردهتر نیروهای امریکایی در اقلیم و نفوذ روزافزون اسرائیل در منطقه، به ویژه پس از عادیسازی روابط با کشورهایی چون مصر، اردن، امارات متحده عربی و بحرین، خصوصا در کردستان عراق در یک سال و نیم گذشته، از عمدهترین نگرانیهای جمهوری اسلامی است: «دلیل نزدیکی جمهوری اسلامی با آن بخش از سازمانها و جریانات تندروی جهادی که او را دشمن خود قلمداد نمیکنند، تضعیف، تسلط اطلاعاتی و در صورت امکان، انجام عملیاتهای مشترک علیه نیروهای امریکایی و اسرائیلی و پایگاههایشان در سوریه، اقلیم کردستان و در عراق است.»
منبع «ایرانوایر» در ادامه گفتوگو، کشتن «قاسم سلیمانی»، رهبر وقت نیروی «قدس»، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق و ترور «محسن فخریزاده»، رییس وقت سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع و از چهرههای اصلی و پشت پرده برنامه هستهای ایران، در ایران را بزرگترین شوک امنیتی برای این کشور میداند. به همین دلیل باور دارد که این رویداد بیشک موجب تجدیدنظر اساسی جمهوری اسلامی در روابط با همپیمانان و دوستان منطقهای خود خواهد شد: «تمرکز هرچه بیشتر نیروهای امریکایی در اربیل و سمتگیری اغلب احزاب سکولار و دمکرات در کردستان عراق به سوی اسرائیل و امریکا، راهی جز تقویت جریانها و احزاب اسلامی مخالف امریکا و اسرائیل در اقلیم کردستان عراق به عنوان یکی از مراکز و پایگاههای اصلی تندروهای اسلامی برای ایران باقی نگذاشته است.»
او میگوید به همین دلیل است که جمهوری اسلامی قصد دارد با حمایت و پشتیبانی از احزاب و گروههای اسلامی در کرستان عراق، به ویژه جناح احسان عبدالعزیز در جنبش اسلامی، توازن قوای سنتی، غیرقابل تغییر و انحصاری میان هر دو حزب غالب، یعنی حزب دمکرات کردستان عراق و اتحاد میهنی کردستان عراق را در هم شکند تا جایی برای اعمال نفوذ و حضور غیرقابل انکار اسلامیهای نزدیک به خود در قدرت سیاسی حکومت اقلیم کردستان عراق باز کند.»
«جنبش اسلامی در کردستان عراق» در سال ١٩٧٨ میلادی، پس از نشستی در شهر سنندج تاسیس شد.
«احسان علی عبدالعزیز»، عضو رهبری «جنبش اسلامی در کردستان عراق» و مسوول روابط خارجی این سازمان در اقلیم کردستان.
ثبت نظر